جهت گيري به مسئله
جهت گيري به مسئله مؤلفه انگيزشي توانايي حل مسئله را شكل مي بخشد. به عبارت ديگر اين مؤلفه مجموعه پاسخ هاي شناختي- عاطفي- رفتاري تعميم يافته ایست كه فرد آن را به موقعيت مشكل دار كنوني منتقل مي كند. به طور كلي اين مؤلفه از تجارب مربوط به حل مسئله در گذشته ناشي مي شود. جنبه شناختي اين مجموعه پاسخ ها دربرگيرنده متغيرهايي مانند ارزيابي مسئله ؛ براي مثال اهميت دادن به سلامت اسنادهاي علي و انتظارات كنترل شخصي است. جنبه هيجاني بر حالات عاطفي مانند اضطراب، خشم و افسردگي متمركز است و بخش رفتاري به تمايلات گرايش- اجتناب اشاره مي كند. جهت گيري به مسئله خود به دو مؤلفه تقسيم مي شود: جهت گيري مثبت و جهت گيري منفي.
عملكرد جهت گيري به مسئله به قرار زير مي باشد:
- دور نگه داشتن هيجانهاي منفي مانند اضطراب، افسردگي و خشم كه ممكنست مانع حل مسئله شود.
- افزايش هيجان هاي مثبت كه براي حل مسئله نقش تسهيل كننده ايفا مي كند.
- بازداري از تمايل به بروز پاسخ يا پاسخ هاي بدون تلاش.
- برانگيختن فرد براي حل مشكلات.
افرادي كه جهت گيري مثبت به مسئله دارند مشكلات روزمره خود را به راحتي حل مي كنند، بدون اينكه درگيرتنيدگي هاي روان شناختي شديد شوند. يك چنين جهت گيري باعث استفاده از راهبردهاي مقابله اي مؤثر وكارآمد مي شود. در صورتيكه جهت گيري منفي به مسئله باشد با راهبردهاي مقابله اي ناكارآمد و پيامدهاي ناخوشايندی همراهست كه بصورت چرخه اي معيوب جهتگيري منفي به مسئله را افزايش مي دهد.موقعيت هاي مسئله ساز مي تواند بر هيجانهاي مثبت و منفي اثرگذار باشد واين هيجان ها نحوه ادراك فرد از خويش، محيط و مسئله را تحت تأثير قرار داده و در نتيجه سبب تغيير در سلامت رواني شود.
منبع
موسویان،سیدحامد(1394)، بررسی سبک های یادگیری،تاب آوری و مهارت های حل مسئله در شطرنجبازان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی گیلان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید