توجه وتمرکز

همانگونه که پاشلر،اشاره کرد ، مدتهاي مديدي است که توجه براي روانشناسان يک چالش عمده بوده است . از نظر تاريخي در اوايل قرن بيستم مفهوم توجه با بي اعتباري همراه شد ، چون  رفتار گرايان  با ديد شک و ترديد بتمامي  فرايندهاي  داخلي  مي نگريستند . توجه بار ديگر با انتشار کتاب ادراک وبرقراري ارتباط  برادينت در سال 1958 بر سر زبانها افتاد وتاکنون مطرح بوده است.  توجه کارکردي متفاوت از هوشياري داشته ، ولي به آن وابسته است . بنابراين امکان دارد درجات متنوعي از  توجه  با  هوشياري کامل  همراه باشد ، اما همزماني توجه وتمرکز کامل با هوشياري کاهش يافته غير ممکن است . توجه و آگاهي ، دو مقوله کاملا” متمايز از يکديگر نيستند . توجه  به مشاهده عيني شخص ، شئي ، يا حادثه ديگري اشاره داشته ، در حاليکه آگاهي توصيف ذهني وضعيتي است که در آن دريافت ها  صورت ميگيرد،بين حالات  فعال و منفعل توجه تمايزي قائل شد . توجه در زماني فعال است که بواسطه انتظارات يا اهداف فرد به روش از بالا  به پايين کنترل ميشود. ولي در زماني منفعل است که بواسطه محرک هاي خارجي , چون يک صداي بلند به روش پايين به بالا کنترل ميگردد.

تمرکز،بر تداوم توجه براي يک دوره زماني مشخص دلالت دارد . براي مثال در همين لحظه اي که شما در حال خواندن هستيد ، توجه ارادي ( فعال ) رخ داده است . توجه غير ارادي ( منفعل ) معطوف شدن توجه به صداي بلند ترمز ماشين در خيابان مجاور خانه شما است. ميزان توجه برحسب موضوع مورد توجه تفاوت ميکند ، هرچه ميزان نوجه ارادي بيشتر باشد،  احتمالا” توجه غير ارادي کمتر خواهد بود. همراه با توجه غير ارادي ، نوعي تمرکز واضح وجود داردکه موجب هدايت گرايش تعيين کننده تفکر ميشود .

توجه ارادي به يک موضوع،آنرادر مرکز توجه يا کانون توجه  نگه ميدارد.

هرچه يک موضوع از اين کانون دورتر باشد ، توجه غير ارادي بيشتري به ان معطوف شده و بالطبع وضوح آن کمتر خواهد شد.  تااينکه نهايتا”هيچگونه تمايزي بين آگاهي هشيارانه وآنچه دراين لحظه به آن هشيارنيستيم،وجود نخواهد داشت .

توجه ارادي به يک موضوع،آنرادر مرکز توجه يا کانون توجه  نگه ميدارد.هرچه يک موضوع از اين کانون دورتر باشد ، توجه غير ارادي بيشتري به ان معطوف شده و بالطبع وضوح آن کمتر خواهد شد.  تا اينکه نهايتا” هيچگونه تمايزي بين آگاهي هشيارانه وآنچه که در اين لحظه به آن هشيار نيستيم ، وجود نخواهد داشت . کروپل تيلور،حالت گوش بزنگي وجذب  با هم مقايسه نمود ، توجه فرد ؛ گوش  بزنگي،آزادانه از موضوعي به موضوع ديگر منتقل ميشود.در جذب توجه کاهش ميابد ، بطوريکه شخصي  بدون ذهن بنظر ميرسد ، اگرچه معمولا” محتوي اين جذب را ميتوان پس از آن بخاطر آورد . بين توجه متمرکز وتوجه تقسيم شده،تمايز مهمي وجود دارد . به افراددر يک زمان دويا چند ورودي محرک دادند واز آنها خواستند تنها به يکي ازآنها پاسخ دهندوبه اين روش توجه متمرکزتوجه انتخابي را مطالعه کردند . تحقيقات مربوط به توجه متمرکز ميتواند به ما بگويد افرادبا چه کارايي ميتوانند ورودي هاي خاصي را برگزينند ، وبه ما امکان ميدهد سرنوشت محرکهارا مطالع کنيم که به آنها توجهي نشده است  ودر مطالعه ديگر به آزمودني ها در يک زمان حداقل دوورودي محرکرا دادند وازآنها خواستند به تمامي ورودي هاي محرک توجه کنند وپاسخ دهند و بااين کار توجه تقسيم شده را مطالعه کردند . مطالعات توجه تقسيم شده اطلاعات مفيدي را در باره محدوديت هاي پردازش افرادبدست ميدهد و ميتواند درباره مکانيسم هاي توجه و توانايي آنها مطالبي را به ما بگويد . دراين مطالعه سه محدوديت مهم ديده ميشود اول ماميتوانيم يا به محيط خارج يا محيط داخل توجه کنيم . دوم اينکه بطور عمده اهداف جاري ما آنچه را تعيين مي کنند که در دنياي واقعي ، بايد به آن توجه کنيم.

سوم ، در دنياي واقعي ، مابطور کلي به اشياء وافراد سه بعدي توجه ميکنيم و با توجه به آنها تعيين ميکنيم چه اقداماتي متناسب است.

اين حالتهاي تغيير يافته؛آگاهي و توجه ؛ در حاليکه کاهش هشياري ناشي از بيماري نباشداز دونوع مراقبه متعالي و خلسه هستند.در مراقبه متعالي،فرد جذب تجربه اي مي شود که به الگوي فيزيولوژيکي خواب آلودگي منتهي ميشود.درخلسه نيازي به ايجاداين حالت نيست وشایدفرداز نظر فيزيولوژيکي فعال باشد.درخلسه،ممکنست با تلقيين هيپنوتيک فردي گروهي، خود تلقيني،يادرتجارب گروهي توام با هيجان بالا؛برخي از گروهها ي سياسي، مراسم مذهبي ايجاد شود.

منبع

ویسه  تهرانی،نپتون(1393)،اثربخشی آموزش نوروفیدبک برروی کاهش نشانه ها وبهبود عملکرد اجرایی کودکان مبتلا به ADHD،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0