توانایی و مهارت حل مسئله
توانايي حل مسأله مهارتي حياتي و اساسی براي زندگي در عصر حاضر است. برخي از صاحب نظران تأكيد دارند كه اين مهارت در سايه به كار گيري يك روش نظام مند و انتظارات مشخص، ارتقا مي يابد . توماس توچ ، معتقد است كه رشد توانايي انديشيدن و حل مسائل مهم تر از تربيت فني و حرفهاي فراگيران است. در جامعهاي كه سيستم تعليم و تربيت آن بدون بحث و انتقاد، امور را ميپذيرد و بدون تفكر آنها را منعكس ميكند، خطر پديد آمدن انسان هاي فاقد توان و نيروي تفكر در جامعه زياد ميباشد.مهارت حل مسئله فرايندي شناختي – رفتاري است كه افراد به واسطه ي آن استراتژي هاي مؤثر براي مقابله با موقعيت هاي مشكل يا مسئله زا در زندگي روزمره را شناسايي و كشف می کنند. حل مسأله يك مهارت حياتي براي زندگي در عصرحاضر است. امروزه در تمامي فعاليت ها، صاحبان امر به سوي مهارت هاي تفكر سطح بالا و حل مسأله، چه در حيطه ي عمومي و چه در حيطه ي فناوري، خواه در فعاليت هاي طبيعي و خواه در فعاليت هاي مسأله دار فراخوانده مي شوند و در اغلب جوامع همه بر اين عقيده اند كه بايد بر افزايش مهارت هاي حل مسأله تأکید کرد. در واقع واقع حل مسئله يك مهارت حياتي براي زندگي در عصر حاضر است. حل مسئله مستلزم راهبردهاي ويژه و هدفمندي است كه فرد به وسيله ي آن ها مشكلات را تعريف مي كند، تصميم به اتخاذ راه حل مي گيرد، راهبردهاي حل مسئله را انجام داده و بر آن نظارت می کند.
یکی از هدف های آموزش عمومی در هر کشوری از جمله کشور ما پرورش شهروندانی کنجکاو، پرسشگر، جستجوگر و دارای سواد علمی-فناورانه است که در حل مسائل روزانه خود توانا باشد. در چند دهه اخیر، نگرش جهانیان در مورد فرآیند یاددهی و یادگیری تغییر کرده است و دیگر این اعتقاد وجود ندارد که ذهن دانش آموزان مانند ظرف های خالی و در انتظار پر شدن با دانش و معلومات است. در دوره حاضر که به عصر انفجار اطلاعات معروف است، ارائه مجموعه ای از اطلاعات و مفاهیم توسط مدارس، کافی نیست و دانش آموزان باید در دروس مختلف از جمله علوم، روش یادگیری را بیاموزند تا از این طریق، توانایی حل مسائلی را که روزانه با آن برخورد می کنند را داشته باشند. این در حالی است که رنگدوست، گزارش می نماید که هر سه گروه معلمان، کارشناسان و سرگروه های آموزشی علوم، میزان تو.جه و کاربرد روش حل مسئله را در طرح ریزی کتاب های علوم تجربی کم و خیلی کم ارزیابی نموده اند. این همان دغدغه پیرامون کارکرد سنتی مدارس است که از آن با عنوان کارکرد سنتی پاسخ محوری مدارس یاد می شود. با توجه به این که در یادگیری مسئله محور دانش آموز نقش فعالی در تعیین نتایج یادگیری به ویژه در موقعیت علمی دارد و با عنایت به کارکردهای متعددی که روش حل مسئله دارد، این روش به نحو مؤثری می تواند در آموزش راه و روش علمی و برای کشف حقایق، به کار گرفته شود.همچنین یکی دیگر از کارکردهای حل مسئله این است که به عنوان یک عامل بسیار مهم در تشریح موقعیت های پیچیده معرفی شده است. در این راستاست که مسائل را با استفاده از اطلاعات به تنهایی قابل حل نیست و شخص باید با توسعه توانایی حل مسئله بتواند به گونه ای مؤثری از این اطلاعات استفاده نماید. حل مسئله مستلزم راهبردهای هدفمند و ویژه ای است که فرد به وسیله آن مشکلات را تعریف می کند، تصمیم به اتخاذ راه حل می گیرد، راهبردهای حل مسئله را انجام داده و بر آن نظارت می کند. آکین سولا ، حل مسئله را درگیری در تکلیفی می داند که راه حل آن مشخص نیست.
مهارت حل مشکل، یکی از مهارتهای اساسی زندگی است که به ما این امکان را میدهد تا با برنامهریزی مشخص، مشکلاتمان را حل کنیم. این مهارت فقط برای مشکل خاصی نیست و میتواند در حل انواع مسائل و مشکلات کاربرد داشته باشد. مهمترین فایده یادگیری مهارت حل مساله این است که به فرد کمک میکند تا هنگام رویارویی با مشکلات راهحلهای متعددی را جستجو کرده آن ها را بررسی نموده و پس از تجزیه و تحلیل بهترین راهحل را انتخاب نماید. در واقع یادگیری مهارت حل مشکل (مساله) افراد را قادر میسازد با مشکلات موجود و مختلف به قدری مواجه شوند تا چیزی به اسم مشکل باقی نماند و فرد بتواند در جهت رسیدن به اهداف، موانع را به آرامی و با برنامهریزی حذف کرده و سلامت زندگی خود را حفظ و تثبیت کند. مشکلات موجود افراد عمدتاً شامل مسائل شخصی، امور روزانه، تحصیلی، شغلی، اجتماعی، ارتباط با دوستان، خانواده و جامعه، محیط کار و دیگر موقعیتهایی است که به تناسب زندگی و ایفای نقشهای اجتماعی، فرد ناگزیر مواجهه با آن ها است. برخی افراد در زندگی روزمره خود حتی قادر به برطرف کردن مسائل آسان خود نیستند و در مقابل کوچکترین مساله و مشکل دچار پریشانی، دستپاچگی و ناراحتی میشوند. این افراد در مقابل کوچکترین ناملایمات زندگی آسیبپذیرند و احتمال اینکه به بیماریهای مختلف روانی و جسمانی مبتلا شوند نیز بسیار زیاد میباشد. افراد دیگری وجود دارند که دشوارترین و ناراحتکنندهترین مشکلات را پشتسر گذاشته و نه تنها دچار آسیب نمیشوند، بلکه پس از تحمل آن مشکل به سطح بالاتری از توانمندی و قدرت نیز میرسند. از دلایل موفقیت این افراد آن است که هنگام مواجهه با مشکلات از روشهای عقلانی منظم و صحیحی استفاده میکنند و برخلاف افراد دسته قبل که فاقد این توانمندی هستند با تمرین و تکرار و مواجهه منطقی با مسائل، سطح آمادگی فردی خود را ارتقا میبخشند. این گونه افراد به دلیل کسب این توانمندی به خوبی از عهده مسائل زندگی خویش برمیآیند و می توانند مشکلات خود را حل نمایند.
منبع
افراسیاب گوگ تپه،اسماعیل(1393)،مقایسه توانایی حل مسئله دردروس علوم تجربی وادبیات فارسی، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی اورمیه
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید