تنیدگی چیست؟
تنیدگی
استپ توي، تنیدگی را به اين صورت تعريف کرده است: هنگامي که الزامات مربوط به فعاليتي فراتر ازتوانايي فردي و اجتماعي است، پاسخهايي ارائه ميشوند که به آنها تنیدگی ميگويند. تنیدگی یک احساس ناخوشایند است و البته به جز تنیدگی احساسات ناخوشایند دیگری نیز وجود دارد و یکی از آنها خشم است. خشم يك احساس پيچيده است كه به صورت جسماني و هيجاني ابراز می شود. خشم واكنش طبيعي ارگانيسم نسبت به شرايط و موقعيت هايي است كه در آن دچار ناكامي مي شويم و احساس تهديد مي كنيم، يا معتقديم صدمه خواهيم ديد يا فردي در مورد ما دچار اشتباه شده است. اين احساس مي تواند از يك احساس خفيف ناخوشايند تا يك احساس شديد عصبانيت را در برگيرد . اما در مورد اینکه آیا کمال گرایی و اعتقادت معنوی فرد می تواند بر این دو سازه تاثیر داشته باشد یا نه، بحث های زیادی همیشه مطرح بوده است .
تعاریف تنیدگی
ونگ ؛ معتقد است که تنیدگی سازهاي پويا است که روانشناسان را با چالش روبرو کرده است و ريشه اصطلاح تنیدگی در مفاهيم مهندسياست وبه مقدار فشار بيروني وارد شده بر اجسام اشاره دارد. استپ توي، تنیدگی را به اين صورت تعريف کرده است: هنگامي که الزامات مربوط به فعاليتي فراترازتوانايي فردي و اجتماعي است ، پاسخهايي ارائه ميشوند که به آنها تنیدگی ميگويند. براي نمونه، رانندگي براي فردي که در حال يادگيري است، از شرايط تنشزا محسوب مي شود؛ اما براي راننده با تجربه، فعاليتي بسيار آسان بهشمار مي رود.
واژه تنیدگی از کلمه به معنی ، سختی گرفته شده است. تنیدگی یک واکنش تطبیقی به یک عامل بیرونی است که پیامدهای فیزیولوژیکی، رفتاری، شناختی و روان شناختی زیادی برای هر فرد در پی داشته، فرد را از حالت عادی خارج می کند.هانس سلیه، پزشک اتریشی، پدر تنیدگی در مفهوم جدید آن، بیان نمود که تنیدگی بیانگر عکس العملهای فیزیکی, شیمیایی، ذهنی و عاطفی بدن درمقابل رویداد ها و موقعیت های وحشتتناک، هیجان آور، خطرناک و حساس است و بنابراین تنیدگی واکنش و پاسخی به موقعیت های فشار آور است یا حالتی قلمداد می شود که در آن فرد بر اثر محرکهای خارجی از وضعیت و حالت معمول خود خارج می شود و می کوشد خود را با آنها منطبق و سازگار نماید، بنابراین واکنش روان تنی حاصل از این تلاش تنیدگی نام دارد. در تعریف دیگر تنیدگی پاسخی است که فرد برای تطبیق با یک وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی، بصورت رفتار روانی یا جسمانی از خود بروز می دهد .
تعاریف مفهوم تنیدگی بنا بر نظریه تعاملی که به روابط بین فرد و محیط تاکید می کند، بیشترین تائید را به خود اختصاص داده است. از جمله : نظر لازاروس ، که تنیدگی را نتیجه فرآیند قضاوت ارزشی افراد از حوادث و موقعیت ها ، تعریف نموده است. در توضیح این مطلب باید گفته شود که وقتی فرد با حوادث و یا موقعیت های گوناگون روبرو می شود ، درگیر یک فرآیند ارزشی در مورد آن حادثه یا موقعیت می شود ، تا زمانی که معنی آن حادثه را درک کرده و همچنین قضاوت می کند که آیا امکانات و توانائیهای او به اندازه کافی هستند تا تقاضاهای محیط را برآورده سازند. بنابراین در اینجا تنیدگی نتیجه این فرآیند قضاوت ارزشی است .در تعریف دیگر تنیدگی نیروی قدرتمندی است که دارای آثار مثبت و منفی زیادی است و مانند آب رودخانه ای است که با ایجاد سد می توان آن را مهار و مورد بهره برداری قرار داد، یا اینکه آنرا به سیل ویرانگری تبدیل نمود . بنابراین تعریف تنیدگی تا حدی می تواند مفید باشد و قدری فشار روانی جهت ایجاد انگیزه در انسان ضروری است. اما زمانی که از آن بحث می گردد به نتایج منفی آن نگاه می شود و منظور آن بخش از تنیدگی است که مضر است .
فرهنگ جامع و روانشناسی و روانپزشکی ، تنیدگی را چنین معنی می کند: هر چیزی که در تمامیت زیست شناختی ارگانیسم خللی به وجود آورد و شرایطی ایجاد کند که ارگانیسم طبیعتاً از آن پرهیز کند، تنیدگی شمرده می شود. تنیدگی ممکن است بصورت محرکهای فیزیکی ، عفونتها، واکنشهای آلرژیک و نظایر آن باشد و یا بصورت تغییر در شرایط اجتماعی افراد. دادستان، برای روشن شدن مفهوم فشار عصبی ذکر چند نکته را ضروری می داند :
- تنیدگی همواره به علت عوامل ناخوشایند و نا مطلوب در فرد به وجود نمی آید. یک خبر شادی بخش نیز می تواند به اندازه یک حادثه ناگوار تنیدگی زا باشد.
- تنیدگی را نباید پدیده ای منفی در نظر گرفت بلکه میزان مشخص از آن به عنوان محرک افراد لازم است.
- مفهوم تنیدگی با مفهوم اضطراب متفاوت است، زیرا اضطراب جنبه روانی دارد، در حالی که تنیدگی صرفاً حالت روانی نیست و بلکه جنبه روانی تنی نیز دارد. این به این معنی نیست که تنیدگی بیماری جسمانی است، زیرا بیماری تظاهرات اختصاصی و غیر اختصاصی است. در حالیکه تنیدگی تظاهرات غیر اختصاصی یا عمومی دارد . در تعریفی دیگر ، تنیدگی حالتی پویا و هیجان انگیز است که فرد با یک فرصت ، محدودیت یا تقاضای غیر عادی مواجه می شود و واکنشهای احساسی فیزیکی و شناختی از خود نشان می دهد .
کانن، فیزیولوژیست آمریکایی در تعریف تنیدگی، پدیده تعادل حیاتی را مطرح کرد و معتقد بود که انسان برای زنده ماندن باید تعادلی درونی بین تمام فعل و انفعالات فیزیولوژیکی خود داشته باشد. این تعادل یا ثبات، با همکاری اعضای داخلی بدن و ترشحات گوناگون شیمیایی و فعل و انفعالات الکتروفیزیولوژیک حفظ میشود. اگر این تعادل به دلیل وجود محرکهای بیرونی به هم بخورد، بدن بلافاصله درصدد بازگرداندن تعادل برمیآید. برای مثال اگر ارگانیسم به دلیل آسیبدیدگی دچار خونریزی شود، در اسرع وقت با تولید بیشتر سلولهای خونی در بازگرداندن میزان خون از دست رفته تلاش میکند. کانن، در تعریف تنیدگی میگوید: تنیدگی یعنی هر فشار روانی که از داخل یا خارج باعث برهمخوردن تعادل حیاتی ارگانیسم میشود.
منبع
چراغی،نسترن(1394)، رابطه ابعاد معنویت و کمال گرایی با کنترل خشم و تنیدگی در دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید