تنظیم هیجان
اصطلاح هیجان از ریشه لاتین Emovere به معنی حرکت، تحریک و حالت تنش مشتق شده است. هیجان در زبان متداول با شور، احساس، انفعال و عاطفه معادل است. در حال حاضر دو نوع کاربرد برای این واژه وجود دارد: اصطلاحی پوششی برای تعداد نامعيني از حالات ذهنی. این همان معنایی است که ضمن صحبت از عشق، ترس و نفرت موردنظر است.برچسبی برای زمینهای از تحقیقات علمی که به بررسی عوامل محیطی، فیزیولوژیکی و شناختی این تجربیات ذهنی میپردازد.
علاوه بر اين كاربردها، اصطلاح هيجان مفاهيم ضمني ديگري نیز دارد: حالات هیجانی بهطور طبیعی، حاد تلقی میشوند و این حالات، تجارب ذهنی هستند که با احساسات تفاوت داشته و ازنظر رفتاری با آشفتگی و اضطراب همراه هستند. هیجان، حالت پیچیده روانشناختی است که شامل سه مؤلفه مجزا میباشد: تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی و رفتار آشکار حاصل از این تجربه. بر اساس مؤلفههای موجود، هیجانهای اصلی شامل ترس، تعجب، خشم، نفرت، ناراحتی و شادی میباشند و نوع دیگر هیجان، هیجانهای مرکب هستند که ترکیبی از هیجانات اصلی میباشند .
تنظیم هیجان
تاکنون، محققان و نظریهپردازان به یک نقطه توافق درباره تعریف تنظیم هیجان نرسیدهاند. درواقع، بحث و مشاجرهی زیادی درباره آن وجود دارد، تا حدی که چالشها درباره مؤثر بودن آن بهعنوان یک سازه علمی رو به افزایش است. اگرچه یک نقطه توافق، این عقیده است که تنظیم هیجان مستلزم فرایندهای درونی است که باید با هیجانات انجام شود، اما در این تعریف هیچ توجهی به رفتار آشکار یا هدفمند بهعنوان پیامد تنظیم هیجان یا عدم تنظیم آن نمیشود؛ و در این مورد که آیا این مفهوم شامل تنظیم هیجان بیرونی کودک توسط والدین یا معلمان و اینکه آیا شامل هر دو تنظیم اختیاری و غیر اختیاری میشود توافقی وجود ندارد. هیچ توافق کلی با توجه به پیشبینی تنظیم هیجان بهعنوان یک مؤلفهی مهم تنظیم هیجان وجود ندارد.
اصطلاح تنظیم هیجان میتواند تنظیم بهوسیله هیجان معنی شود یا میتواند اشاره به چگونگی کنترل هیجانات داشته باشد. آنها از اصطلاح تنظیم هیجان برای توضیح اینکه چگونه هیجانات تنظیم میشوند، استفاده کردهاند و این نشاندهندهی چگونگی استفاده از این اصطلاح در این متن میباشد.
تنظيم هيجان فرآيندهاي ناهمگني است كه بهواسطه آن هيجانات تنظيم میشوند. اين فرايندهاي تنظيم هيجان ممكن است خودكار يا کنترلشده، آگاهانه يا ناآگاهانه باشد و شامل جنبههای هشيار و ناهشيار فيزيولوژي و شناختي رفتاري است . تنظیم هیجان ناکارآمد می تواند منجر به طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی شود همچنین می تواند عامل مهمی در بیماری های پزشکی. تنظیم هیجان ناکارآمد با مکانیزم های متفاوت و پیامدهای مختلف مانند پریشانی روانشناختی نقش مهمی در بیماریهای پزشکی دارد .
اهمیت تنظیم هیجان
هيجان پدیدهای اصلي در كاركردهاي انسان است و نقش بسزایی در بقا و انطباق گونه انسان دارد. هیجانها در سطح بين فردي به شخص كمك میکنند تا از حالتهای دروني و مقصودهاي رفتاري ديگران آگاه شود. تبادل چنين اطلاعاتي براي روابط انساني ضروري و تعیینکننده مهمي در بهزیستی روانشناختی و اجتماعي است. علاوه بر اين، هيجان داراي كاركردهاي درون فردي نظير يافتن، بينش در مورد ارزشهای شخصي است. لازم به ذكر است كه اگرچه هيجان بسيار کمککننده است، اما میتواند آسیبزا نيز باشد؛ مثلا هنگامیکه در زمان نامناسب ابراز شود.
پاسخهای نامناسب هيجاني در بسياري از شکلهای آسیبشناسی رواني، مشكلات اجتماعي و حتي بیماریهای جسمي نقش دارند. بنابراين، تنظيم هيجاني موفق در زندگي انسان نقش اساسي ايفا میکند. كاركردهاي متعدد رواني، شناختي، فيزيولوژيكي و رفتاري به موفقيت افراد در تنظيم هيجانات وابسته است. مهارتهای تنظیم هیجان به چند دلیل حائز اهمیت هستند: اول، هیجانهای منفی که لزوماً در ملاکهای تشخیصی اختلالات ذکر نشدهاند، اغلب علائم الگوهاي رفتاري مرتبط با اختلال هستند (براي مثال، ناراحتی بهعنوان علامت مصرف مواد).
دوم، هیجانهای منفی که لزوماً در ملاکهای تشخیصی اختلالات ذکر نشدهاند، اغلب بهشدت با مقابله مؤثر و اجراي مهارتهای آموختهشده در درمان، تداخل میکنند و در پایان، بسیاري از بیماران از بیش از یک بیماري رنج میبرند که میتوان حداقل تا حدودي آنها را بهوسیله نقصهای موجود در تنظیم هیجان توضیح داد .
منبع
علی پور، فرشید(1394)، اثربخشی درمان اجتماع مدار بر کارکردهای اجرایی، پایاننامه جهت اخذ کارشناسی ارشد، روانشناسی بالینی،دانشگاه خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید