تلفیق DEA و BSC
مدلهای ابتدایی DEA، فرآیندهای تولید اصلی را بهعنوان جعبههای سیاه تلقی میکنند و از یک مدل منفرد برای تبدیل ورودیهای چندگانه به خروجیهای چندگانه استفاده میکنند. اما همانگونه که توسط فیتزجرالد و استوربک پیشنهاد شده «امتیازات DEA استاندارد، در تهیه سنجههای کلی عملکرد، تمایل به جمعبندی و خلاصه نمودن دارد اما میتواند موجب پوشیده ماندن اطلاعات حیاتی و مبهم ماندن اقدامات مورد نیاز تصمیمگیرندگان شود». از یک سو سنجههای کلی عملکرد ممکن است اطلاعات ارزشمندی درمورد ضعفها و قوتهای مربوط به سازمان در ارتباط با دیدگاههای مختلف ذینفعان را مبهم نگه دارد. از سوی دیگر سنجههای کلی در تلاش برای انجام فرآیندها و زیرفرآیندهای مختلف درون سازمان شکست میخورند و ممکن است مانع یافتن برخی اطلاعات مدیریتی ارزشمند شوند.
باتوجه به اینکه BSC چارچوبی است که به ما میگوید چگونه هر بخش از سازمان با دنبال نمودن مجموعهای از روابط علی و معلولی روشن و واضح در موفقیت سازمان شرکت میجوید، عقیده داریم که میتواند چارچوبی مفید برای ساختاربندی مدلهای مختلف بههم پیوسته DEA ارائه دهد. یک تحلیل یکپارچه از نتایج این مدلهای تکمیلی میتواند اطلاعاتی غنی راجع به زیرفرآیندها یعنی جایی که سازمان باید برای بهبود عملکرد کلی خود در آن متمرکز شود ارائه دهد و همینطور شبکههای آموزش برای هر زیرفرآیند شناسایی نماید.
همانطور که قبلا نیز ذکر شد با ترکیب BSC و DEA، یکی از موانع عمده کارت امتیازی متوازن، یعنی نیاز به تعیین استانداردها و خط مبنا، حل میشود، چراکه DEA، مبتنی بر تحلیل نسبی است. کاربرد DEA در ارزیابی نتایج BSC میتواند یک راه حل خوب برای اجرای BSC باشد. مرز کارایی محاسبه شده توسط DEA، میتواند برای محاسبه کارایی واحدهای تصمیمگیرنده استفاده شود .یکی از مشکلات BSC، عدم امکان تعیین تجربی (استقرایی) اوزان برای شاخصهای عملکردی و نیازمندی آن به تخصیص اوزان بهصورت فرضی و شهودی است که در برخی پژوهشهای جدیدتر نیز برآن تکیه شده است.
استفاده از مدل یکپارچه DEA-BSC نهتنها به سازمانها در ارزیابی عملکرد عملیاتی با استفاده از ورودیها و خروجیهای چندگانه کمک میکند بلکه عملکرد را با استفاده از شاخصهای متوازن شده از جنبههای مختلف ارزیابی میکند.
دو روش «تحلیل پوششی دادهها» و «کارت امتیازی متوازن» میتوانند کاستیهای یکدیگر را پوشش داده و بهعبارتی مکمل یکدیگر بهشمار آیند. از یک سو شاخصهای عملکردی موجود در منظرهای چهارگانه BSC، دروندادها و بروندادهای مناسبی را برای کارکرد مدل DEA فراهم میکنند و از دیگر سو، مدل DEA با تحلیل مقادیر شاخصهای عملکردی سازمانهای مشابه یا رقیب بهعنوان واحدهای تصمیمگیرنده مشابه، کاراترین آنان را از منظرهای گوناگون BSC مثلا دیدگاه مالی یا مشتری شناسایی کرده و برای واحدهای ناکارا در هریک از منظرهای BSC راهکار ارائه میکند.
باوجود محبوبیت رویکردهای DEA و BSC، مطالعات بسیار کمی، تلفیق این دو را در جهت ارزیابی عملکرد بررسی نمودهاند.تکنیکهایی مانند DEA و BSC بهعنوان ابزارهایی هستند که نمیتوان آنها را بهعنوان تکنیکهای جایگزین هم مطرح نمود. بلکه استفاده تلفیقی از آنها در نظام ارزیابی عملکرد لازم بهنظر میرسد. بهعبارت دیگر میتوان یک ارتباط سیستماتیک بین دو مدل یاد شده ایجاد نمود. بطوریکه از یکی از آنها بهعنوان مکمل و پوشاننده نقاط ضعف مدل دیگر استفاده کرد. از این رو بهکارگیری صحیح و ترکیب درست آنها میتواند از مسایل مهم ارزیابی عملکرد در سازمانها باشد.
یکی از کاربردهای تلفیق مدل DEA و BSC ارزیابی عملکرد سازمان است. میتوان مراحل شاخصسازی و ارزیابی عملکرد با استفاده از دو تکنیک DEA و BSC را میتوان بهصورت زیر بیان کرد:
- شناسایی سازمان: در این مرحله، اهداف و استراتژیهای سازمان مورد نظر شناسایی شده و با استفاده از تکنیک BSC شاخصهایی که در هر دیدگاه طراحی میشود. شاخصهایی بهطور متوازن و با دیدگاههای مختلف ایجاد میشود.
- ارزیابی عملکرد: شاخصهایی ارزیابی شده توسط BSC در دو حوزه توانمندسازها و نتایج و هر حوزه در دو گروه ورودی و خروجی طبقهبندی میشوند و با استفاده از DEA در ارزیابی افقی (در طول دورههای زمانی) و یا ارزیابی عمودی (در مقایسه با واحدهای مشابه در یک دوره زمانی) استفاده میشوند.
- طراحی مسیر اصلاح و بهبود: توسط DEA مسیر اصلاح و بهبود برای هر شاخص مشخص میشوند. مسیر اصلاح و بهبود برای شاخصهای ورودی در جهت کاهش و برای شاخصهای خروجی در جهت افزایش است.
- تعیین اهداف شاخص برای دوره بعد: اهداف شاخصها که توسط DEA تعیین شدهاند بهعنوان اهداف شاخصها برای دوره بعدی اجرای BSC قرار میگیرد.
در این روش در هربار اجرای BSC، یعنی در هر دوره زمانی که دادههای سازمان وارد سیستم BSC میشود و نتایج ارائه میشود، سازمان با تکنیک DEA ارزیابی میشود و اهداف شاخصها در دوره بعد مشخص میشود. در صورت دستیابی به اهداف تعیین شده سازمان به شرایط مطلوب و مورد انتظار کارایی میرسد. در دوره بعد ارزیابی عملکرد، شرایط سازمان با شرایط مورد انتظار از دوره قبل مقایسه گردیده و کارایی و اهداف جدید تعیین میشوند .
منبع
اسمعیلنیا، سیامک(1394)، استفاده از تحلیل پوششی دادهها و کارت امتیازی متوازن برای انتخاب استراتژی برتر، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت اجرایی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید