تلبیه و طواف

تلبیه

یکی ازاجزای واجب عقداحرام ،تلبیه است. تلبیه ،ذکرمخصوصی است که بعدازاحرام نیزتا رسیدن به مکان معین یا فرارسیدن زمان خاص، تکرار آن مستحب است. تکرار تلبیه درهرفراز ونشیب ودرهرمعراج وحضیضی برای آن است که انسان درهرآنی ،آن عهد الهی خودرا تجدید کند.شاید راز این که پیامبر مکرم اسلام مظهرعظیم ترین اسمای الهی است این باشدکه اوبهترین کسی است که حج گزارده وبه همه اسرارحج وبه ویژه تلبیه پاسخ داد. حج پیامبر موازی وبرابر معراج بود. چنان که امام صادق دربیان علت احرام پیامبرازمسجدشجره فرمودند:« چون آن حضرت به آسمان برده شدوبه موازات شجره رسید نداداده شد وآن حضرت گفت: لبیک،آن گاه ندارسید که آیا تورا یتیمی نیافته که درپناه خودجای دادیم؟ آیا تورادر کودکی دربیابان مکه ره گم کرده وحیران نیافته وراهنمایی نکردیم؟ آن حضرت گفت: « إنّ الحَمدَ وَالنِّعمَة وَالمُلکِ لَکَ لاشریکَ لَکَ»

طواف

یکی ازواجبات حج ،طواف بیت الله الحرام است. برهر انسان حج گزاری که حج تمتع به جای می آورد، سه طواف واجب است: طواف عمره تمتع ، طواف حج تمتع ، طواف نساء.

مفهوم طواف

طواف مصدر(طاف- یطوف)بوده ودر لغت گرد چیزی گشتن ودر اصطلاح پیرامون کعبه گردیدن است.

پیشینه طواف

پیشینه طواف به هزاران سال قبل ازهبوط حضرت آدم به زمین بازمی گردد. فرشتگان درناحیه (ردم) ازآدم استقبال کرده، به اوگفتند: مادوهزار سال پیش ازتو به این خانه حج گزاردیم .آدم پرسید: شماهنگام طواف چه می گویید؟ گفتند: می گوییم: سُبحانَ اللِه والحَمدُللله وَلا إلهَ اِلا الله واللهُ اکبر

در روایتی به نقل ازامام صادق(ع) آمده است: آن گاه که خداوند به ملائکه فرمود: «إنّی جاعل فی الارض خلیفة ،قالوا أتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدّماء ونحن نسبح بحمدک ونقدس لک …»من در روی زمین جانشین قرارخواهم داد.فرشتگان گفتند: پروردگارا آیا کسی رادر زمین قرارمی دهی که فسادوخونریزی می کند؟ ماتسبیح وحمدتو رابه جای می آوریم.

خداوند دربرابر گستاخی فرشتگان برآنان خشم گرفت وارتباط آنان هفت هزار سال با حق تعالی قطع شد، سپس آن هادرخواست توبه کردند. به آنان فرمان داده شدتا برگرد بیت المعمورطواف کنند. هفت سال اطراف آن طواف کردند وازآن چه گفته بودندطلب آمرزش نمودند، خداوندنیز توبه آنان راپذیرفت وازآن هاراضی شد، پس ازآن خداوند تعالی درست مقابل بیت المعموربر روی کره زمین خانه خویش رابنا نهاد.

وقتی محرم به سرزمین امن الهی درمی آید، نخستین وظیفه ای راکه باید ایفا کند، هفت بارطواف برگردکعبه است. امابرای اینکه این تکلیف رابرگزارنماید، سزاومستحب است ازباب بنی شیبة برمسجدالحرام واردشود تا بت هبل راکه دراین رهگذر مدفون است پایمال کندو با اولین گام خویش درورود به مسجدوپرستشگاه خدای یگانه ،شرک ستیزی خود راقبل ازطواف آغازنماید. وباچنین عملی، سمبلیک ورمزگونه، جزخدای یگانه همه معبودان دیگر رالگدکوب سازدو برائت خود راازشرک ومشرکین اعلام نماید وباطرد ایده شرک ،آن گاه درخوداستعداد وآمادگی برای طواف برپیرامون خانه ای فراهم آوردکه مظهریگانه پرستی است.

محرم که دربرابر نقطه ای محاذی عرش خداپایگاهی را احساس می کند، اگرچنان محوری رادرست بازیابد ومبدأ این گردش وچرخش رادرست شناسایی کند که ازچه جایگاهی بدینسان برزاویه ای ازاین خانه خودنمایی می کند، بارقه ای دردل اوبه هم می رسد که گام های اورا به مبدأ این طواف وگردش ،به تحرک وامی داردومی فهمد که درچنین ایستگاهی است که بایدهمه توان بدنی وروحی خود رابه کار اندازد وهمه وجودخویش رابرای گردش درپیرامون حریم الهی به پویایی وتحرک ازهمین نقطه وادارد.

حاجی به کوی یارمی رسدوبا آغازکردن گردش خودپیرامون خانه خدا، ازمحلی که حجرالاسود درآن نصب شده است وماجرای نصب آن ،نمایانگر حل اختلافات ودرگیری مردمی بی فرهنگ وفاقدنظام وسازمان است باید با این نشانه همبستگی آفرین واختلاف سوزبابرادران وخواهران دیگری که فرهنگ وتعالیم اسلامی میان آن هاوحدت برقرار ساخته ،همبستگی خودرا استوارترنموده وریشه همه اختلاف هارا ازبن برکند.

منبع

چاوشی هریس،آمنه(1390)،مبانی وآثارحج ازمنظر قرآن وروایات،پایان نامه کارشناسی ارشد،تاریخ وفلسفه آموزش وپرورش، دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0