تقسیم بندیهای حافظه
شاید بهترین روش برای فهم حافظه این است که درباره فرایندهای تولید حافظه اطلاع کسب شود. مغز پستانداران در آغاز با شیوه ابتدائی ؛ خوگیری، حساس شدن و شرطی شدن ,شروع به یاد گیری نمود و بنابراین فقط قادربودند که انواع ابتدائی حافظه را به وجود آورند. با رشد ساختارهای عالی تر مغز در طول تکاملی پستانداران شیوههای بیشتر را برای کسب دانش درباره موقعیتها به دست آورد. بعبارت دیگر حافظه یک موقعیت تنها شامل یک رد عصبی منفرد نبوده بلکه مجموعهای از ردهای بهم پیوسته را تشکیل میدهد.
اندل تولوينگ، تقسيم بندي حافظههای سمانتيک یا معنايي و حافظه اپيزوديک یا رويدادي را در حافظه بلندمدت پيشنهاد کرد. به عقيده او دو نظام پردازش اطلاعات در حافظه بلندمدت انسان وجود دارد.
در حافظهي اپيزوديک (حوادث خاص)اطلاعات يا حوادث زمان و مکان خاصي دارند و روابط زماني و فضايي ميان اطلاعات وجود دارد، البته لازم نيست که اين اطلاعات بر حسب ساعت و تقويم مشخص شوند بلکه ترتيب زماني حوادث مهم است. اين اطلاعات در معرض تبديل و تغيير و فراموشي اند و براي افراد به صورت اختصاصي تجربه ميشوند. اين اطلاعات هم ميتوانند تحت تأثير حافظهي معنايي باشند و هم به طور مستقل از حافظه معنايي پردازش شوند. حافظهي معنايي اطلاعات عمومي و مشترک شامل زبان، دانش و خزانهي لغات، قوانين، فرمولها و مفاهيم بين انسانهاست اين اطلاعات ويژگيهاي زماني و مکاني ندارند و کمتر در معرض تغيير و تحول و فراموشي اند.
سامانه مجزای دیگر سامانه دانش اجرایی یا حافظه دانش اجرایی است که به نظر میرسد مخچه در این نوع حافظه بیشتر دخیل باشد. شواهد شناختی و عصب روانشناختی که از وجود حافظه اجرایی مجزا حمایت میکند، مستند سازی شده است و این نظریه را مورد تایید قرار داده اند.
اسکوایر و همکاران ، بر اساس مطالعات تالوینگ بیان میکنند نخست باید حافظه به دو بخش بیانی و غیر بیانی تقسیم شود. برای مثال وقتی افراد میخواهند در باره حافظه صحبت کنند باید در مورد موضوعات آن فکر کنند که حافظه بیانی آنان را تشکیل میدهد. حافظه بیانی همان نوعی است که عموم مردم آنرا به عنوان حافظه میشناسند . حافظه بیانی خود آگاه بوده وشامل: وقایع حقایق واطلاعات عمومی درباره تجربیات کسب شده است تقریباً تمام اطلاعاتی که در تحصیلات مدرسهای به افراد داده میشود، جزو این حافظه قرار میگیرند. حافظه غیر بیانی برای ذهن خودآگاه در دسترس نیست. هنگامی که کاری انجام میدهید حافظه غیر بیانی فعال میگردد. در اینجا کوشش آگاهانه برای به یاد آوردن انجام نمیشود. برای مثال حافظه ما در مورد فعالیتهای تایپ کردن، چر خاندن چوب گلف و همین طور نفرت یا علاقه مندی به شخص به خصوصی غیر بیانی هستند. به یاد آوردن خاطره دوچرخه سواری حافظه غیر بیانی است اما به یاد آوردن اینکه شما میتوانید دوچرخه برانید بیانی است.
تالوینگ و شاختر ، تفاوتهایی را بین چندین نوع از حافظههای غیر بیانی را مشخص نمود: مهارت- ابتدائی-شرطی کلاسیک وغیره. حافظههایی مهارتی شامل :طرحهایی برای ساختن حرکتهایی که در راه رفتن ،خوردن، رانندگی، صحبت کردن و غیره دخیل هستند و جنبه ناخودآگاه دارند. این حافظه به احتمال زیاد در داخل هستههای قاعدهای قرار دارد بعضی از روانشناسان برای این حافظه نام ادراکی- حرکتی را ترجیح میدهند. حافظههای شرطی کلاسیک عبارتند از:واکنشهای خودکار نسبت به محرکهای شرطی شده. این نوع حافظه اغلب هیجانی یا انگیزشی است خاطرات مربوط به گرایش یا دوری جستن از محر کهایی بخصوص در این حافظه نگهداری میشوند. تمام محرکهایی که در زندگی به عنوان تقویت شرطی عمل میکنند نیز این چنین هستند زیرا خاطرات لذت آور را فرا میخوانند .
حافظه ابتدائی نوع مختصری از به یاد سپاری است که در مهارتهای اولیه دیده میشود حافظه کار نوعی از حافظه از وقایع و حادثه ایپزودیک است برای مثال جایی که اتو مبیل تان را پارک نمودید، کلاسی که امروز حاضر شدید و نهاری که خوردید از جمله خاطراتی هستند که در حافظه کار ذخیره میشوند.
حافظه مرجع، شامل ردهای عصبی ثابت و پایدار است برای مثال دانشی که در این ترم یادگرفته شده توانایی دانشجو را در تشخیص ماشین وکتابهایش قسمتی از خاطرات ذخیره شده در حافظه مرجع است و تشخیص نوع مخصوصی از غذا و بوی آن و تشخیص دوستان از روی صورت آنان و یک درخت از روی شکل آن حافظه مرجع هستند اینها وقایعی هستند که از زمانی به زمان دیگر ثابت میمانند در حالی که خاطرات حافظه کار مربوط به وقایع منفرد و گذرا هستند که هر لحظه در تغییر هستند و ثبات ندارند.
حافظه مرجع برای سالها و ماهها باقی میماند ولی حافظه کار چنین نیست. برای مثال اگر از کسی سئوال شود که در پانزدهم مهر سال هزار و سیصد و هفتاد صبحانه چه خوردید و بخواهد بر اساس حافظه کار پاسخ دهد موفق نخواهد شد زیرا در این فاصله زمانی، کارهایی زیادی رخ داده است که باعث اشکال در بازیابی میگردند اما اگر از وی بپرسند در روز پانزدهم مهر سال هزار و سیصد و هفتاد پیتزا خورده است؟ به آسانی با استفاده از حافظه مرجع و نه حافظه کار جواب میدهد. تحقیقات نشان داده اند که حافظه کار در هیپوکامپ قرار دارد ولی حافظه مرجع یک نوع اندوزش قشری است هم چنین حافظه غیر بیانی اساساً در درون ساختارهای زیر قشر مانند هستههای پایهای (مهارتها )و ساقه مغز(سو گیری و شرطی سازی کلاسیک )شکل میگیرد.
تولوينگ ،نیز در مطالعات خود حافظه رويه اي، وحافظه آماده سازی ادراکي را نيز پيشنهاد میکند. او همچنين يکي از اصول مهم مربوط به حافظه را مطرح کرد که رمزگرداني اختصاصي ناميده شد و يکي از مهمترين اصول يادگيري و يادآوري به شمار میرود. مطابق با اين اصل انسان آن چيزي را يادآوري ميکند که يادگيري کرده باشد واينکه چگونگي يادآوري مطالب به چگونگي يادگيري آنها بستگي دارد.
هر یک از چهار نوع حافظه به اطلاعات معینی مربوط هستند و در عین ارتباط با یکدیگر، به صورت جداگانه عمل میکنند. ساختارها و مکانیسمهای عصبی این چهار نوع حافظه با هم متفاوت اند و به لحاظ رشدی نیز ترتیب معینی در میان آنها مشاهده میشود، به نحوی که دوسیستم اولیه حافظه در مراحل اولیه رشد و دوسیستم عالی تر در مراحل بعدی رشد ظاهر میشوند. این چهار نوع سیستم حافظه به شرح زیر اند:
- حافظه رویه ای: این سیستم حافظه در پایین ترین مرحله قرار دارد و بیشتر به اطلاعات رفتاری محدود میشود و معمولاً به پردازش اطلاعات در سطوح بالاتر شناختی نیازمند نیست. انواع یادگیری شرطی و مهارتهای ادراکی و حرکتی مثل دوچرخه سواری و خیاطی از این نوع هستند. اين نوع حافظه، كه روند انجام كاري را شامل ميشود، مربوط به فعاليتهاي فيزيكي و جسماني است كه به صورت محرّك ـ پاسخ ذخيره ميشوند. هرقدر عمل بيشتر تكرار گردد، خودكار بودن افزايش مييابد. براي نمونه، اگر براي مدتي طولاني كسي دوچرخه سواري نكرده باشد، به محض اينكه شروع به اين كار ميكند، محرّكها پاسخها را فراميخوانند. وقتي دوچرخه به سمت چپ خم ميشود او به طور خودكار، وزن خود را به سمت راست ميدهد تا تعادل خود را حفظ كند. از اينرو، حافظه روندي به دانستن چگونه انجام دادن يك عمل گفته ميشود.
- حافظه آماده سازی ادراکی: این حافظه به اطلاعات مربوط به ویژگیها و خصوصیات ادراکی- فیزیکی اشیا و افراد مربوط میشود به ترتیبی که امکان آشنا سازی ما را با اشیا، افراد و چیزهای پیرامون خود فراهم میسازد. ادراک بینایی و یا شنوایی از یک شئ و یا یک فرد برای بار اول، ادراک همان فرد یا شئ را برای بار دوم تسهیل مینماید. این سهولت در پردازش اطلاعات، هم به لحاظ سرعت و هم به لحاظ صحت در اطلاعات، به نحوی صورت میپذیرد که فرد خود به آن هشیار نیست. این همان حافظه نهان یا ناآشکار است، یعنی فرد در بازیابی اطلاعات با سرعت و صحت بیشتر اطلاعات را حاضر میکند ولی خود نسبت به آن آگاهی ندارد. از این نوع حافظه در آگاهیهای تبلیغاتی استفاده میگردد.
- حافظه معنایی: حافظه معنایی به دانش عمومی فرد گفته میشود که مستقل از هویت فردی اوست. این اطلاعات دارای زمان و مکان مشخصی نیستند و بین افراد مختلف مشترک هستند. این بخش از حافظه شامل اطلاعات عمومی است نظیر آنکه فرد میداند پایتخت ایران تهران است یا در تابستان هوا گرم است و هر سال چهار فصل دارد. عقاید و مفاهیم در این حافظه قرار دارند. این اطلاعات از سازماندهی مفهومی و ساختاری(طبقه بندی، مجموعه سازی و ….) برخوردارند. در اين قسمت، معاني ذخيره ميگردند، مثلاً هنگامي كه در يك كتاب جملهاي را ميخوانيم معناي آن را حفظ ميكنيم، نه كلمات يا ويژگيهاي دستوري را كه در آن جمله به كار رفتهاند.
- حافظه حوادث خاص(رویدادی): این حافظه به دانش اختصاصی فرد گفته میشود و اطلاعاتی را در بر میگیرد که فرد در زمان و مکان معینی آنها را تجربه شخصی کرده است. مثل این که در سال گذشته از ریاضی چه چیزی را فراگرفته است؟ یا دیروز ساعت 8 صبح چه کسی را دیده است؟ این نوع حافظه در بالاترین مرحله قرار میگیرد و اطلاعات آن از نوعی سازمان زمانی برخوردارند و یادآوری آنها مستلزم آگاهی و هشیاری زیادی است. میزان آگاهی و هشیاری در این حافظه به مراتب از سه نوع حافظه دیگر بیشتر است. نوع بازیابی اطلاعات در این حافظه از نوع حافظه آشکار است.
باید توجه داشت که اطلاعات این چهار نوع حافظه خصوصاً دو نوع حافظه معنایی و حوادث خاص با یکدیگر در تعامل اند و از یکدیگر حمایت میکنند یعنی اگر در یادآوری اطلاعات، سیستمهای حافظه بیشتری درگیر شوند، بدیهی است که عملکرد بهتری را از فرد میتوان انتظار داشت. همچنین لازم است به این مطلب اشاره شود که گاه محققان متفاوت نامهای مختلفی را به نوعی خاص از حافظه داده اند که این امر موجب تفاوت ماهیتی و تقسیم آن حافظه به دو نوع حافظه نیست. مثلاً حافظه مرجع و حافظه بیانی در واقع اشاره به یک مفهوم دارند.
گراف و شاختر، از محققاني هستند که مطالعات حافظه بلند مدت را وارد عرصه جدیدی کردند. آنها در دو دههي اخير بيش از ديگران در مورد موضوع حافظه نهان در مقايسه با حافظه آشکار مطالعه و تحقيق انجام داده اند. با اينکه موضوع حافظه نهان سابقهي طولاني و قديمي در مطالعات روان شناسي دارد، ولي تلاشها و مطالعات اين دو محقق در مطالعات مربوط به شناخت انسان تأثير بسزايي داشته است.
حافظه آشکار به حافظهاي گفته ميشود که مستلزم يادآوري هوشيارانه و ارادي از تجربيات و يادگيري قبلي باشد، در حالي که در حافظه نهان، تجربه و يادگيري قبلي عملکرد حافظه را تسهيل ميکند بدون آنکه يادآوري هوشيارانه و آگاهانهاي در کار باشد. در انواع فراخواني آزاد , فراخواني با کمک سرنخ يا بازشناسي ، از آزمودني يا يادگيرنده به روشني و هوشيارانه خواسته ميشود که مواد و مطالب يادگيري شدهي قبلي را بازيابي کند، در حالي که در انواع آزمونهاي نهان از قبيل آزمون تشخيص کلمات، و آزمون تکميل کلمات ناقص از آزمودني به طور آشکار و صريح خواسته نميشود که به مطالب يادگيري شده قبلي برگردد، بلکه به نوعي ارتباط اين آزمونها با مطالب قبلي مورد انکار و بي توجهي قرار ميگيرد و تنها از يادگيرنده خواسته ميشودکه اولين تصميم گيريها و تشخيص يا تکميل کلمات را بدون ارجاع به مطالب قبلي انجام دهد. البته مطالعات نشان ميدهد که در انواع آزمونهاي آشکار و نهان نيز تفاوتهايي در نوع پردازش اطلاعات وجود دارد و اصول و قوانين مربوط به يادگيري و يادآوري در اين دو نوع آزمون نيز ممکن است متفاوت باشد .
بر اساس مطالعات شاختر، دو طبقه کلی حافظه شامل حافظه صریح(آشکار) و ضمنی(غیر آشکار) است. در تقسیم بندی حافظه صریح یا اخباری میتوان به دو مورد حافظه معنایی و حافظه رویدادی اشاره نمود و در تقسیم بندی حافظه غیر اخباری یا ضمنی به سامانههای مهارتهای اجرایی، آماده سازی ادراکی، شرطی سازی، و حساس سازی اشاره نمود. نمودار زیر این تقسیم بندی را نشان میدهد. حافظه آشكار و نهان به طور متفاوت از متغيرهاي گوناگون تاثيرميپذيرند. در حالي كه حافظه آشكار، از سطح پردازش و نیز از فاصله زماني بين رمزگرداني و بازيابي (اثر فراموشي) بيشتر تاثير ميپذيرد، حافظه نهان از اين متغيرها كمتر متاثر ميشود. از طرف ديگر، در حالي كه حافظه نهان از متغيرهاي مربوط به شيوه حسي و خُلق ؛ كه در دو مرحله رمزگرداني و بازيابي دستكاري ميشوند متاثر ميشود، حافظه آشكار از اين متغيرها تاثير نميپذيرد. يافتههاي مربوط به بيماران آمنزيك نيز نشان ميدهند كه آنچه در اين بيماران آسيب ميبيند، به حافظه آشكار مربوط است، اما اين بيماران در حافظه نهان بدون آسيب باقي ميمانند.
براي توجيه نظري تمايز دو گانه حافظه آشكار و نهان دو ديدگاه انساني وجود دارد؛ ديدگاه پردازش، ضمن قايل بودن به يك سيستم واحد و يكپارچه در حافظه، تفاوت موجود را در كيفيت و سطح پردازش اين دو نوع حافظه جستوجو ميكند ديدگاه چند سيستمي كه اكنون مدارك و شواهد بيشتري و اميدبخشتري براي آن جمعآوري شده است، بر اين باور است كه هر يك از اين دو نوع حافظه به وسيله سيستم يا سيستمها مستقل و جداگانهاي حمايت كه درعين ارتباط با يكديگر، از اصول و قوانين معيني پيروي ميكند.
حافظه عملکردی: تا سه دهه پيش، در مطالعات حافظه عمدتاً از اطلاعات کلامي به عنوان مواد يادگيري استفاده ميشد و مطالعات مربوط به حافظه حوادث عملي مورد غفلت واقع شده بود. رونالد کوهن؛ از اولين کساني بود که اهميت حافظه عملکرد را در تحقيقات حافظه خاطر نشان ساخت. حافظه عملکردی معمولاً به تکاليف اجرا شده توسط آزمودني گفته ميشود که در آن آزمودنيها تکاليف کوچکي ؛ نظير توپ را بغلتان، چوب کبريت را بشکن و … را هنگام يادگيري عملاً انجام ميدهند. اين تکاليف عملي با تکاليف کلامي، که در آنها آزمودنيها معمولاً جملات را بدون اجرا و عمل ميشنوند يا ميخوانند، مقايسه ميشوند. پس از اجراي مرحله يادگيري در هر دو حالت، آزمودنيها آزمون حافظه؛ فراخواني آزاد، يادآوري با کمک نشانه يا بازشناسي را دريافت ميکنند. نتايج آزمايشها نشان داده است که تفاوتهاي مهمي که در حافظه کلامي ميان کودکان و بزرگسالان يا ميان جوانان و سالمندان وجود دارد در حافظه عملي ديده نشده است.
مدل چند انبارهای به عنوان نظریهای که ساختار حافظه را مورد مطالعه قرار داده است، از ساختارها و فرایندهای دخیل در حافظه تبیین نظام داری ارائه میدهد. تمایز مفهومی بین سه نوع انباره حافظه؛ انباره حسی، انباره کوتاه مدت و انباره بلند مدت که تفاوتهای کیفی با هم دارند از ویژگیهای مهم این مدل است. انبارههای حافظه در موارد زیر با هم تفاوت دارند:
- طول مدت زمان نگهداری
- ظرفیت اندوزش و ذخیره سازی
- سازوکارهای فراموشی
- اثرات آسیبهای مغزی واحد بر این حافظهها
در عین حال مسایلی وجود دارد که نظریههای ساختاری و به خصوص رویکرد انبارهای قادر به پاسخ گویی آن نیست. در پاسخ به این مسایل بررسی حافظه از دیدگاه فرایندی مورد نظر بوده است.
منبع
برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانههای مرضی، همبستههای شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید