تفاوتهای فردی در عملکرد گوش بزنگی
تفاوتهای فردی بسیاری در عملکرد تکلیف بازبینی در تعدادی از مطالعات گوش بزنگی گزارش شده است.در تکلیف خاص،کاهش گوش بزنگی در بین آزمودنیها بطور کلی در طول زمان ثابت است،مانند اینکه افراد عملکرد نسبتا بالایی را در تکالیف نگهداری که سطح عملکرد را در طول زمان نشان میدهد را نشان دادند. همچنین عملکرد نسبی افراد ممکن است که براساس ماهیت تکلیف متفاوت باشد.به عنوان مثال،آزمودنیهایی که عملکرد تکلیف شان خوب است ممکن است عملکرد ضعیفی در تکالیف همزمان نشان دهند.
طبقه بندی گوش بزنگی:نوع تمیز و نرخ رویداد
حجم کار ذهنی یا بار شناختی،براساس تکالیف متفاوت، میتواند به میزان قابل توجهی بر درجه کاهش گوش بزنگی تاثیر گذارد. پاراسرام و داویس، تاثیر دو متغیر متفاوت را بر گوش بزنگی بررسی کردند و طبقه بندی گوش بزنگی را براساس نوع تمیز و نرخ رویداد فرض نمودند.پاراسرام و داویس تکالیف تمیز که به صورت پی در پی یا همزمان و به صورت سطح بالا یا پایین میزان رویداد ارائه شده است.تکالیف پی در پی تمیز که در آن اطلاعات حیاتی باید در حافظه کاری نگهداری شود ،در مقایسه با تکالیف همزمان حجم کار ذهنی بیشتری را تولید میکند .
تمرین و توجه متمرکز
آموزش و تمرین بطور قابل توجهی در کاهش گوش بزنگی و کاهش نرخ هشدار خطا موثر است و ممکن است که حساسیت را برای بیشتر تکالیف توجه متمرکز بهبود بخشد.تغییرات در راهبردها یا سوگیری ممکن است عملکرد را تکلیف بهبود بخشد.ارتقاء عملکرد بر اساس تغییر معیار،انتظار میرود در اوایل فرآیند آموزش رخ دهد.آزمایشهای مربوط به محرکهای شنیداری ودیداری،بهبود عملکرددرپنج تاده ساعت اول آموزش رانشان داد.
بهبود با آموزش ممکن است همچنین در نتیجه کاهش حجم کار ذهنی مرتبط با تکلیف خودکار رخ دهد.در خلبانی وبررسیهای امنیت پرواز فرودگاه افراد آموزش دیده یا ماهر ،تشخیص بهتری را در مورد اهداف با برجستگی کمتر،کاهش در هشدارهای کاذب ،حساسیت بهبود یافته و کاهش قابل توجهی در کاهش گوش بزنگی نشان میدهند.در برخی موارد کاهش گوش بزنگی حذف شده یا آشکار نمیشود.
گوش بزنگی و پیری
پژوهشهای گوش بزنگی با آزمودنیهایی در سراسر طیف وسیعی از درگیری سنی با توجه به توانایی برای حفظ هشیاری و توجه متمرکز با بالا رفتن سن انجام شده است.در سال 1991 پاراسرام و گیمبرا ،گرایش به سوی میزان تشخیص پایین تر و میزان هشدار کاذب بالاتر با سن هنگامی که گروههای سنی 27-19 ،55-40 و 80-70 مقایسه میکردند را گزارش دادند. دیتوان و پاراسرام، در سال 1993 گزارش کردند که بالاتر از سن 40 ،گرایش به سوی میزان تشخیص پایین تر و میزان هشدارهای کاذب بالاتر در هر دو تکالیف شناختی و حسیبه ترتیب با حجم کار ذهنی بالاتر و پایینتر رخ میدهد .برادی ،پاراسرام وهاکس بای در سال 2001 هنگامی که افراد میانسال و جوان را مقایسه میکردند هیچ تفاوتی را در کلیه سطوح گوش بزنگی و توانایی توجه متمرکز، مشاهده نکردند.تفاوتهای وابسته به سن در تکالیف شناختی ممکن است که با نوع تکلیف،حجم کار ذهنی متفاوت باشد و برخی تفاوتها در تشخیص و هشدار کاذب ممکن است در نتیجه کاهش حساسیت اندامهای حسی باشد.
گوش بزنگی و خوگیری
نظریههای اولیه گوش بزنگی کاهش فعالیت زیست الکتریکی در طول زمان که مرتبط با کاهش گوش بزنگی است را در نتیجه خوگیری عصبی توضیح میدهد. خوگیری کاهش در پاسخدهی عصبی در نتیجه تکرار محرک است.در شرایط منفعل که هیچ کاری انجام نمیشود،آزمودنیها، پتانسیل وابسته به رویداد ضعیفی را که نشان دهنده خوگیری عصبی است را نشان میدهند و فرض شده است که خوگیری مسئول کاهش گوش بزنگی است.مطالعات اخیر پتانسیل وابسته به رویداد نشان میدهدکه کاهش عملکرد در تکلیف گوش بزنگی ،دامنههای در پتانسیل وابسته به رویداد کاسته نشده بود.این نتایج نشان داد که گوش بزنگی نتیجه خستگی یا کاهش حساسیت عصب شناختی نیست.
چهار کارکرد عمده ی توجه روان شناسان شناختی به طور خاص به مطالعه ی توجه توزیع شده، گوش به زنگ بودن و ردیابی علامت، جستجو و توجه گزینشی علاقه مندند. | ||
کارکرد | توصیف | نمونه |
توجه توزیع شده | ما اغلب اوقات میتوانیم به طور همزمان به بیش از یک تکلیف بپردازیم و منابع توجه خود را به صورت محتاطانه از یکی به دیگری، به تناسب نیاز منعطف سازیم. | رانندگان با تجربه میتوانند در حالی که مشغول رانندگی هستند در بیشتر اوقات به راحتی صحبت کنند، اما اگر ببینند خودروی دیگری منحرف شده است و به سمت آنها میآید، فورا همه توجه خود را از صحبت کردن منحرف و بر رانندگی متمرکز میسازند. |
گوش به زنگ بودن و ردیابی علامت | در بسیاری از موقعیتها به گوش به زنگ بودن تلاش میکنیم ردیابی کنیم که آیا علامتی را از محرک خاص مورد علاقه خویش دریافت کرده ایم یا نکرده ایم. از طریق گوش به زنگ بودن ردیابی علامتها، آماده سازی شده ایم تا وقتی علامت محرک را دریافت کردیم برای اقدام سریع آماده باشیم. | در یک زیردریایی تحقیقاتی ممکن است تصاویر غیرمعمول سونار را سونار را مشاهده کنیم؛ در یک خیابان تاریک ممکن است برای ردیابی صحنه یا صدای ناخوشایندی تلاش کنیم؛ یا در پی زمین لرزه ممکن است به پخش گاز یا دود هشیار باشیم. |
جستجو | ما اغلب اوقات به جستجوی فعال محرک خاص میپردازیم. | اگر دود را ردیابی (در نتیجه گوش به زنگ بودن خود) ممکن است به جستجوی فعال بپردازیم تا منشا دود را پیدا کنیم . علاوه بر این، بعضی از ما دائما در جستجوی کلیدها، عینک و سایر اشیای گم شده خود هستیم؛ پسر نوجوان من غالبا اشیای گم شده خود را در یخچال «جستجو» میکند (غالبا بدون موفقیت- تا اینکه کس دیگری آن را به او نشان میدهد). |
توجه گزینشی | ما دائما انتخاب میکنیم که به کدام محرک توجه کنیم و کدام محرک را نادیده بگیریم. ما با نادیده گرفتن یا حداقل تاکید نکردن بر برخی از محرکها، به طور خاص محرکهای برجسته را مورد تاکید قرار میدهیم. توجه متمرکز بر برخی از محرکهای اطلاعاتی، توانایی ما را در دستکاری آن محرکها برای سایر فرایندهای شناختی، مانند درک کلامی یا حل مسئله، تقویت میکند. | ما ممکن است توجه خود را به خواندن کتاب درسی یا گوش دادن به سخنرانی متمرکز سازیم و محرکهایی مانند صدای رادیو یا تلویزیون، یا ورود افرادی را که با تاخیر به سخنرانی میآیند نادیده بگیریم. |
منبع
برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانههای مرضی، همبستههای شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید