تعریف مدیریت آموزشی
مدیریت آموزشی به معنی عام،برنامهریزی،سازماندهی،هدایت،هماهنگی و نظارت وارزشیابی فرایند آموزش تعریف شده است.اما مدیریت به معنی خاص،بصورتهای زیر تعریف می شود:
- مدیریت آموزشی، راهنمایی، مددکاری و ایجاد محیط مناسب برای فعالیت آموزشی است.
- مدیریت آموزشی، فراگردی اجتماعی است که مستلزم ایجاد، نگهداشتن، برانگیختن، کنترل کردن و وحدت بخشیدن نیروهای انسانی و مادی میباشد که بهطور رسمی و غیررسمی در درون یک نظام واحد شکل و سازمان مییابند، تا هدفها و مقاصد آموزشی را تحقق بخشند.
- مدیریت آموزشی، فرایند هماهنگ کردن استعدادهای آدمی و بهرهگیری از شرایط محیطی برای اهداف آموزشی است .
با توجه به آنچه گفته شد، مدیریت آموزشی غالباً به معنی خاص، مورد نظر است. یعنی مدیریت آن بخشی از فعالیتهای سازمانهای آموزشی است که مستقیما با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است. ازجمله، فعالیتهای مربوط به برنامههای آموزشی، موادو محتوای دروس،روشهاووسایل آموزشی،مشاوره و راهنمایی تحصیلی،اقدامات آموزشی مکمل،امور معلمان ودانشآموزان .
اهداف مدیریت آموزشی
هدف کلی آموزش و پرورش در هر جامعهای این است که هر فرد را طبق الگوی ارزشهای فرهنگی، سیاسی، دینی و اجتماعی خود تربیت کرده و انسانی متناسب تحویل جامعه دهد. اهداف آموزش و پرورش سه نقش مهم در مدیریت آموزشی ایفا میکنند: اولاً به فراگرد آموزش و پرورش جهت میدهند، ثانیاً انگیزهی حرکت و فعالیت را به وجود میآورند و ثالثاً ملاکهای کنترل و ارزشیابی فعالیتهای آموزشی را ایجاد مینمایند. مدیریت آموزشی، باید قبل ازهر چیز اهداف آموزش وپرورش رابخوبی شناخته و آنهارامورد بررسی قراردهدوبهکار بندد که برخی از آنها عبارتند از:
- کمک به افراد سازمان آموزشی برای رسیدن به اهداف آموزش و پرورش
- راهنمایی اعضای سازمان برای تشخیص و درک بهتر هدفها
- راهنمایی، همکاری، کمک، تقویت و حمایت از اعضای سازمان آموزشی
- مشارکت افراد در تصمیمگیری و تبادل نظر آنها و ایجاد مسئولیتهای مشترک در سازمان آموزشی
- ایجادروابط انسانی مطلوب واحترام متقابل بین مدیاعضای سازمان آموزشی
- شناخت نیازها و حل مشکلات دانشآموزان به منظور دستیابی به اهداف آموزشی
- توجه به تفاوتهای فردی و کمک به کشف و بروز استعدادهای دانشآموزان
- کمک و یاری به بهبود واصلاح فرآیند آموزش و پرورش
- فراهم نمودن امکانات و زمینه مساعد برای بروز خلاقیت وابتکار،بمنظور رشد و بلوغ فکری اعضای سازمان
- ایجاد هماهنگی بین منابع و فعالیتهای سازمان آموزشی.
مهارتهای سهگانه مدیریت
رابرت کاتز، مهارتهای مورد نیاز مدیران را به صورت فنی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرده است. مهارت، به تواناییهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس میشود، اشاره میکند. منظور از مهارت، توانایی بهکار بردن مؤثر دانش و تجربهی شخصی است.
مهارت دانایی :منظوردانایی و توانایی در انجام وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل می شود. مدیران، معمولاً این مهارتها را طی دورههای کارآموزی فرامیگیرند، نظیر دانش، روشهای برنامهریزی، بودجهبندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی و غیره. ویژگی بارز این مهارت اینست که به بالاترین درجه شایستگی وخبرگی درآن میتوان دست یافت.
مهارت انسانی:منظور دارا بودن توانایی وقدرت کار کردن با مردم،درانجام کار به وسیلهی آنان است. دراین نوع از مهارت، مدیران قادرند،انگیزههای کارکنان رادریابندوازمحرکهاونیازهای آنان دررهبری مؤثر بهره گیرند.مهارت انسانی به آسانی قابل حصول نیست وروشهای مشخصی ندارداماامروزه روانشناسی اجتماعی ومردمشناسی،زمینه دستیابی این مهارت را فراهم مینمایند.
مهارت ادراکی:یعنی توانایی درک پیچیدگیهای کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیلدهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد در سیستم. به عبارت دیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هر یک از بخشها، الزاما بخشهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد. مدیران واجد این مهارت قادرند به دریافت اطلاعات و تحلیل مسایل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهیه طرحها و ارائه راهحلها بپردازند.
منبع
خاندانی ،سعید(1392)،بررسی میزان آگاهی مدیران از اهداف مدیریت آموزشی وارتباط آن باموفقیت شغلی آنها، پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی کرمان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید