تعریف سرمايه ي اجتماعي
واژهی سرمايهي اجتماعي براي نخستين بار توسط هانيفان ، به منظور بيان اهميت مشاركت اجتماعي در ارتقاي عملكرد مدارس به كار گرفته شد . بعد از وي، ايدهی مذکور چندين دهه به دست فراموشي سپرده شد و مجدداًً در دهههاي بعدی در حوزههاي گوناگون مورد توجه و بررسي قرار گرفت . در دو دههي اخير نيز صاحبنظران با توجه به مباني نظري و شرايط عملي متفاوت، تعاريف متنوعي از سرمايهي اجتماعي ارائه كردند كه ضمن برخورداري از وجوه مشترك، تفاوتهايي نيز در آنها مشاهده ميشود . بورديو ، سرمايهي اجتماعي را منابع بالقوه و بالفعلي ميداند كه با عضويت در شبكهي پايايي از روابط كم و بيش نهادينه شده و آشنايي يا شناخت متقابل افراد با يكديگر به دست ميآيد.
از نظر فوكوياما ، سرمايهي اجتماعي به معني توانايي افراد براي كار كردن با يكديگر به منظور دستيابي به اهداف مشترك در گروه و سازمان ميباشد. بر اين اساس، سرمايهي اجتماعي زماني به وجود ميآيد كه روابط بين افراد به گونهاي دگرگون شود كه كنش ميان آنها را تسهيل كند . پوتنام ، نيز با تأكيد بر انجمنهاي افقي، سرمايهي اجتماعي را متشكل از شبكههاي اجتماعي ؛ شبكهي فعاليتهاي مدني و هنجارهاي همراه آن ميداند كه به تسهيل همكاري و مشاركت در جهت منافع متقابل اعضای انجمن يا گروه ميانجامد .
كلمن ، سرمايهي اجتماعي را ارزش آن جنبه از ساختارهاي اجتماعي ميداند كه به عنوان منبعي در اختيار اعضاء قرار ميگيرد تا بتوانند به اهداف خود دست يابند. بدين ترتيب از نظر كلمن، سرمايهي اجتماعي علاوه بر روابط افقي، مشتمل بر انجمن هاي عمودي به منظور برقراري رابطه با ساير واحدها نيز ميباشد. از ديدگاه لين، سرمايهي اجتماعي مجموعه منابع موجود در ساختار اجتماعي ميباشد كه امكان دسترسي بدان امكانپذير باشد.
استن و هيوز، سرمايهي اجتماعي را مفهومي چند بُعدي و متشكل از ابعاد و عناصر متعددي مانند شبكهها، اعتماد و بدهبستان ميدانند و با تأكيد بر كيفيت روابط اجتماعي و ساختار اين روابط معتقدند كه سرمايهي اجتماعي صرفاً مختص نوع خاصي از شبكههاي اجتماعي نيست، بلكه در انواع شبكههايي به شرح ذيل مشاهده ميشود:
- شبكههاي موجود در قلمرو غيررسمي مانند پيوندهاي خويشاوندي و خانوادگي.
- شبكههاي موجود در قلمرو تعميم يافته مانند پيوند با افرادي كه فرد آنها را به خودي خود نميشناسد.
- شبكههاي موجود در قلمرو نهادي مانند ارتباط فرد با نهادها.
سرمایهی اجتماعی مجموعهای از شبکهها، هنجارها و اعتماد اجتماعی موجود در یک سیستم دانشگاهی است. به نحوی که با افزایش تعداد شبکههای موجود در یک سیستم، علاوه بر اینکه به افزایش سرمایهی اجتماعی کمک خواهد شد، با توسعهی هنجارهای اجتماعی مثبت مانند مسئولیتپذیری، رعایت انصاف و عدالت و … بستر توسعهی اعتماد فزاینده در درون سیستم نیز فراهم خواهد آمد. بدینترتیب، با توجه به مطالب مذکور، تلاش جهت شناسایی و شناخت ابعاد و عناصر سرمایهی اجتماعی امر مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
منبع
محترم،معصومه(1390)، رابطهي نوع ساختار سازمانی دانشگاه و سرمایهي اجتماعی بخشها با رضایت تحصیلی دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید