تعریف خوش بینی

فرهنگ لغات بینمی را «تمایل به خوش بینی و چشم داشت بهترین پیامد های ممکن» تعریف می کند. رابرت اورنشتاین و دیوید سوبل در کتاب خود«لذت های سالم»خوش بینی را از دیدگاه روان شناسی چنین تعریف کرده اند«تمایل به جستجو ٬ به خاطر آوردن و انتظار کسب تجارت لذت بخش»این تمایل از اولویت ای فعالانه فرد است٬ نه صرفا” نوعی واکنش انفعالی که او را به توجه به جنبه های روشن و آفتابی زندگی تشویق کند.

خوش بینی سرشتی یا گرایشی: شییرو کارور ٬ خوش بینی را توقع وقوع انتظارات خوب در آینده می دانند.در این رویکرد خوش بینی به عنوان یک ویژگی شخصیتی گسترده ٬ مفهوم شده ودر آن شیوه ی مردم در تعقیب اهداف و ارزش هایشان بررسی می شوند .خوش بین ها هنگام گرفتاری ٬ اهداف و ارزشهایشان را مقابل دستیابی می دانندو خوش بینی آن ها باعث می شود همچنان دنبال اهدافشان باشند.بدبینی هم مردم رامأیوس ودلسرد می کنند.

خوش بینی تبیینی یا اسنادی: مارتین سلیگمن در سال 1998 اظهار کرده است خوش بینی یک شیوه تبیین است نه یک صفت شخصیتی گسترده .دراین رویکرد افراد خوش بینی وقایع منفی یا تجربیات منفی را به عوامل و علت های خارجی ٬ ناپایدار و به خصوص نسبت می دهند ودر مقابل افراد بد بین وقایع و تجربیات منفی وبد را به علت های درونی ٬ پایدار و ککلی مانند شکست شخصی نسبت می دهند.

منبع

عبدلی،فرانک(1393)،اثربخشی آموزش شادکامی به شیوه شناختب رفتاری فوردایس به مبزان خوش بینی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان،پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی،دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0