تعریف خانواده

ویرجینیا ستیر، خانواده را به عنوان جایی می­نگرد که در آن می­توان به عشق و تفاهم و پشتیبانی دست یافت، جایی که در آن می­توان نفس تازه کرد و برای مقابله با دنیای خارج نیروی تازه­ای گرفت. خانواده این واحد به ظاهر کوچک، از ارکان عمده و از نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می­رود. در واقع، هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ سنت و رسوم و ارزش­های والا مورد احترام و شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط میان فردی و مهد پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح به حساب آورد. خانواده یکی از مهمترین محیط­های مؤثر بر سلامت بدنی و روانی افراد به حساب می­آید و خانواده شرایط لازم را برای رشد و رسیدن به هماهنگی جسمی، روانی و اجتماعی فراهم می­کند . همچنین در بین نهادهای مختلف جامعه، کانون مقدس خانواده بهترین مکان برای تربیت جسم، روان و اساساً کانون کمک، تسکین، التیام و شفابخشی است. کانونی است که باید فشارهای روانی وارد بر اعضای خود را تخفیف دهد و راه رشد و شکوفایی آنها را هموار کند.

اگر خانواده محیط سالم و سازنده­ای برای اعضای خود باشد و نیازهای جسمانی و روانی آنها را برآورده کند کمتر ممکن است به نهادهای اجتماعی خارج از خانواده احتیاج پیدا کند. معمولاً خانواده سالم افراد سالم و خانواده ناسالم موجب روز مسائل فراوانی در سطح جامعه خواهد شد و اگر سعی در بهبود و پیشرفت خانواده حاصل نشود، مشکلات اجتماعی روز به روز بدتر خواهد شد.در گذشته خانواده­پرستی یک نوع دین و یا حداقل رکنی از آن به شمار می­رفت. مردم، موسسین خانواده یعنی نیاکان خویش را، چون خدایان می­پرستیدند. نظریه؛ هرج و مرج جنسی  در روابط مرد و زن و زناشویی و تولید مثل بدون تشکیل خانواده در آغاز حیات بشر؛ امروزه از طرف مردم­شناسی و با استناد مدارک تاریخی به هیچ وجه تایید نمی­شود. غالب جامعه­شناسان بر این عقیده­اند که ،تشکیل خانواده در زندگی بشر، حتّی مقدم بر حیات مدنی اوست. در حقیقت، میراث و ره­آورد بشر از سفر طولانی تکوینی وی و از مرحله حیات جانوران تکامل یافته؛ محسوب می­شود  .

ازدواج مقدمه تشکیل خانواده است، خانواده با پیوند زناشویی تشکیل می­گردد و تداوم و بقای آن بستگی به تداوم و بقای جامعه دارد و به عنوان مهمترین و عالی­ترین رسم اجتماعی، برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تایید بوده است . افسردگی و روابط زناشویی از عوامل مرتبط با کارکرد خانواده می­باشند. زیرا روابط زناشویی رضایت بخش زیربنای عملکرد خوب خانواده است و کشمکش­های زناشویی، می­تواند بقای خانواده را تهدید کند. همچنین وجود مشکلات حل نشده بر کارکرد خانواده و در نتیجه بر جامعه، تأثیر منفی می­گذارد. برای استحکام و ثبات خانواده عوامل مرتبط با رضایت زناشویی ضروری به نظر می­رسد . بنابراین در صورت توجّه به عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی می­توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضایت زناشویی بسیاری از مشکلات روانی، اجتماعی و عاطفی خانواده­ها و کل جامعه کاهش می­یابد .

منبع

حسن نیا جورشری،مهدیس(1393)، رابطه ناگویی هیجانی و درون/برون گرایی با رضایت زناشویی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0