تعریف اضطراب و علائم آن
کلمه Anxiety از کلمه لاتين Anxietas که به معناي ناآرامي ميباشد، گرفته شده و به حساسيتهاي جسماني و رواني که در پاسخ به تهديد،اعم از حقيقي يا خيالي که به وسيله ارگانيزم ابراز و ايجاد ميشود، اشاره ميکند.اضطراب يک حالت احساسي يا هيجاني است که از خصوصيات برجسته آن توليد يک حالت بيقراري و دلواپسي است و با اتفاقات زمان و شرايط مکان تناسب ندارد. اضطراب عامل اصلي و ريشه بسياري از بيماريهاي رواني است. فرويد،معتقد است که اضطراب نقطه حساس و اصلي کليه واکنشهاي عصبي و سرمنشأ تمام بيماريهاي رواني است.
در مکتب روانکاوي که فرويد بنيانگذار آن ميباشد، اضطراب نقش برجستهاي دارد. فرويد اضطراب را درد رواني ناميده است يعني به همان صورت که اگر بدن دچار زخم، التهاب و بيماري گردد، اولين نشانه آن به صورت تب ظاهر ميشود، اگر فرد از نظر رواني دچار مسئله و مشکل شود اولين نشانه آن به صورت اضطراب جلوهگر ميشود. اضطراب هم علت محسوب ميشود و هم معلول.علت بسياري از بيماريهاي رواني اضطراب است.همچنين هرگاه شخص بايک مسئله ومشکل رواني مواجه گردد که موجب به هم خوردن تعادل رواني وي گردد، احساس اضطراب ميکند.
تا کنون تعاريف بسياري از پديده اضطراب توسط روانشناسان مختلف ارايه گرديده که اغلب اين تعاريف در تظاهر جسمي و رواني اضطراب اتفاق نظر دارند، اما در علل بروز و ريشههاي شکلگيري آن اختلاف عقيده ديده ميشود. معمولاً افرادي که اضطراب را در زندگي روزمره و به طور معمول تجربه ميکنند، عليرغم اين که نميتوانند علت و منشأ اصلي آن را تشخيص دهند، سعي ميکنند اضطراب خود را به چيزي نسبت دهند، به هر حال اين مطالب واضح است که دارا بودن يک شناخت هرچند اجمالي از پديده اضطراب ميتواند فرد را در جهت چگونگي برخورد با اين پديده ياري نمايد. انسان مضطرب قادر به حمله و تخريب منبع اضطراب نيست، در عين حال توان فرار از آن را هم ندارد. پاسخ اضطراب، غير انطباقي است هرچنددروههاي کوتاه اضطراب براي شخص بهنجارنيزروي ميدهد.
از ديدگاه روانشناسي يکي از نشانههاي افزايش برانگيختگي، اضطراب است. اضطراب، احساسي است که با درجات مختلفي از ترس و نگراني شناخته ميشود. اضطراب غالباً به عنوان يک مکانيزم يا سازوکار خود ايمني در واکنش به موقعيتهاي تهديدکننده ظاهر ميشود و معمولاً، سطح بالاي برانگيختگي روانشناختي و فيزيولوژيکي که با اضطراب همراه است، زمينههاي ترس را فراهم ميآورد. تغييرات بوجود آمده در سطح برانگيختگي روانشناختي و فيزيولوژيکي، انسان را آماده ميکند تا از منبع ترس گريخته و يا با خطر مبارزه کند.
اين پاسخ جنگ و گريز ميتواند به شکلهاي مختلفي ظاهر شود و الزاماً به پاسخ آشکاري چون دويدن و دور شدن از منبع خطر يا حمله فيزيکي به آن ختم نميشود. غالباً، جنگ و مبارزه ميتواند به شکلهاي کلامي باشد و يا حتي در حالات چهره فرد بروز کند. مبارزه حتي ميتواند به شکل دروني صورت گيرد. براي مثال، فردي که در يک موقعيت ترسناک قرار گرفته، ممکن است با رويا يا خيال پردازي درصدد فرار از اين موقعيت برآيد. اضطراب بمنزله بخشي اززندگي انسان،درهمه افرادودرحداعتدالآميزوجودداردودراين حدبعنوان پاسخي سازش يافته تلقي ميشود.
در واقع اضطراب هشداري است که فرد را گوش بهزنگ ميکند، يعني به فرد هشدار ميدهد که خطري در راه است و باعث ميشود که فرد بتواند براي مقابله با خطر، اقداماتي انجام دهد، لذا موجب حفظ حيات ميشود. اضطراب از پايينترين سطح به بالا، خطر وقوع صدمه جسمي،درد،بيپناهي،برآورده نشدن نيازهاي اجتماعي يا جسماني، خطر بروز مانعي در برابر ارتقاي موقعيت يا منزلت فرد و سرانجام خطراتي را اعلام ميکند که در برابر کليت و يکپارچگي فرد وجود دارد.
بالعکس اضطراب مرضي نيز وجود دارد، چرا که اگر حدي از اضطراب ميتواند مفيد و سازنده باشد و اگر اغلب مردم اضطراب را تجربه ميکنند، اما اين حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بيابد که در اين صورت نهتنها نميتوان پاسخ را سازش يافته دانست بلکه بايد آن را به منزله منبع شکست، سازش نايافتگي و استيصال گسترده تلقي کرد که فرد را از بخش عمدهاي از امکاناتش محروم ميکند و طيف گسترده اختلالات اضطرابي را از اختلالهاي شناختي و بدني تا ترسهاي غيرموجه و وحشتزدگي گسترده بوجود ميآورد.
تعريف اضطراب و اختلالات اضطرابي
ارايه تعريفي جامع و مانع براي اضطراب دشوار است. روانشناسان، جامعهشناسان و روانپزشکان هيچ کدام تعريف يکديگر را جامع و مانع نميدانند. بيشتر تحقيقات انجام شده در مورد اضطراب توسط روانشناسان صورت گرفته و از ميان مشکلات عاطفي، بيش از هر ناراحتي ديگر به اضطراب پرداخته شدهاست. اضطراب عبارت است از احساس فراگيري نگراني و وحشت که از يک فکر يا خواسته واپس زده ناشي شدهاست. همچنين، اضطراب هشداري است جهت اعلام خطر به ارگانيسم که در سطح ناخودآگاه عمل کرده و خود را مجبور ميسازد که مکانيسمهاي ويژهاي را بهکار انداخته تا در برابر تهييج غرايز مقاومت کند يا از ميزان آن بکاهد.
اضطراب معمولاً به عنوان احساس مبهم و نامطبوع ترس و تشويش تعريف ميشود. اضطراب يک هيجان انساني بنيادي است که نشانگر عدم اعتماد به نفس يا يک حس تهديد حاصله از محيط است و البته يکي از رايجترين واکنشها در برابر استرس است .
اضطراب زماني رخ ميدهد که افکاري در مورد خطر، يا آسيب به ذهن فرد خطور ميکند؛ اين خطر وآسيب مربوط به چيزهايي ميشود که فرد براي آنها ارزش قائل است. از اينرو افکار خودآيندي درباره خطر يا تهديد ميتواند منجر به افزايش اضطراب شده و آن را تشديد کند.يکي از گستردهترين قلمروهاي تحقيق در چند دهه اخير، اضطراب و حوزههاي وابسته به آن بودهاست.اختلالات اضطرابي واجد بيشترين فراواني در سطح کل جمعيت است که يکي ازاشکال اين اختلالات،اضطراب اينترنتي ميباشد.
بنا به تعريف يکي از مراجع مهم اضطراب عبارت است از نگراني پيشاپيش نسبت به خطرها يا بدبختيهاي آينده، توأم با احساس بيلذتي با نشانههاي بدني تنش. منبع خطر پيشبيني شده ميتواند دروني يا بيروني باشد.بررسيهاي اخير نشان دادهاند که اختلالات اضطرابي داراي بيشترين فراواني در سطح کل جمعيت هستند، به طوريکه از هر چهار نفر يکي واجد معيارهاي تشخيصي لااقل يک اختلال اضطرابي است. ميزان شيوع اين اختلال 7/17 درصد است. زنان با شيوع مادامالعمر 2/19 درصد، بيشتر ممکن است دچار يک اختلال اضطرابي شوند.
علايم اضطراب
علايم اضطراب را ميتوان به صورت زير توصيف کرد:
الف)علايم رواني اضطراب
احساس فشار و هيجان و سرانجام اينکه رويداد ترسناکي در شرف وقوع ميباشد، احساس ناراحتي، غصه و نگراني، عدم توانايي در آرامش عضلاني و آرام سازي طبيعي و زودرنجي، ناآرامي، ضعف تمرکز حواس و فقدان تفکر، خستگي و تحليل عصبي، تحريکپذيري، بيخوابي ابتدايي ؛بيخوابي آغاز شب ، حملههاي ترس و هراس و احساس ناامني و درخودماندگي.
ب) علايم اجتماعي اضطراب
احساس نگراني از برقراري ارتباط با ديگران، احساس ترس از فقدان کنترل، ابراز رفتارهايي که موجب جلب توجه ميگردد، انزوا و کنارهگيري کردن، داشتن رفتارهاي پرخاشگرانه و طلبکارانه.
ج) علايم ادراکي اضطراب
محو شدن ادراک، بيتوجهي در انتخاب، دقيق شدن روي جزئيات، عدم توانايي در يادگيري و ارايه استدلال، دمدمي مزاج بودن، تغيير رأي در مدت کوتاه، بيداري طولاني و حالت تدافعي داشتن.
د) علايم جسماني اضطراب
- سيستم قلبي- عروقي: افزايش ضربان قلب، تپش قلب، کاهش ضربان قلب و درد در ناحيه سينه
- سيستم تنفسي: افزايش دفعات تنفس، کوتاهي تنفس، خميازه و آه کشيدن و احساس فشار در سينه
- سيستم گوارشي: تهوع و استفراغ، آروغ زدن، اسهال، شکم درد، بياشتهايي و کاهش وزن
- سيستم ادراري:تکراروافزايش دفعات ادراروبياختياري درادرار
- سيستم عضلاني واسکلتي:احساس کوفتگي ودرد،افزايش ضعف عضلات.
علايم اضطراب از ديدگاه کاپلان و سادوک
- آگاهي از احساسهاي فيزيولوژيک :تپش قلب، تعريق، تنگي قفسه سينه، لرزش زانوها و صداي مرتعش
- آگاهي از وجود عصبانيت و ترس؛ اضطراب ممکن است در نتيجه احساس شرم افزايش يابد.
بعضي از اينکه ميفهمند ديگران متوجه اضطراب آنها شده يا اگر نشدهاند شدت آن را تشخيص دادهاند، دچار حيرت خواهند شد. علاوه بر آثار حرکتي و احشايي اضطراب، تأثير آن بر تفکر، ادراک و يادگيري نبايد از نظر دور بماند. اضطراب پيدايش گيجي و دگرگوني ادراک رانه تنها در ارتباط با زمان و مکان بلکه افراد و معنايي حوادث تسهيل ميکند.
منبع
صادقي،محبوبه(1390)، تأثير دوره کارشناسي بر نگرش دانشجويان کتابداري و اطلاعرساني دانشگاهها،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه اصفهان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید