تعريف اضطراب و اختلالات مرتبط با آن
اضطراب در واقع ترس و بيمي كلي، مبهم و بسيار ناخوشايند است. آدم هاي بسيار مضطرب خيلي نگران هستند ولي اضطرابشان لزوماً لطمه اي به عملكردشان نمي زند. پنج نوع اختلال اضطرابي عبارتند از: اختلال اضطراب تعميم يافته، اختلال وحشت زدگي، اختلال هراس، اختلال وسواس فكري- عملي و اختلال استرس پس از سانحه .
اختلال اضطراب تعميم يافته
اختلال اضطراب تعميم يافته اضطراب بايد حداقل یک ماه طول بكشد. اشخاص مبتلا به اختلال اضطراب تعميم يافته دليل مشخصي براي اضطراب خود ندارند. كساني كه اختلال اضطراب تعميم يافته دارند در اكثر موانع عصبي هستند. آنها نگران كار، روابط و سلامتي خود هستند حتي براي جزئياتي مثل دير رسيدن بر سر قرار يا مناسب بودن لباس شان هم نگران مي شوند. اضطراب آنها غالباً موضوعي ديگرست. تقريباًچهار ميليون آمريكايي 18تا 53 ساله يعني حدوداً 8/2 درصد اين گروه سني اختلال اضطراب تعميم يافته دارند .
سبب شناسي اختلال اضطراب تعميم يافته
آمادگي ژنتيكي و كمبود انتقال دهنده عصبي گابا دو عامل زيست شناختي دخيل در اختلال اضطراب تعميم يافته اند معيارهاي شخصي سفت و سختي كه تحقيق آنها تقريباً امكان ناپذير است پدر و مادر بسيار سختگير و ايرادگير ؛ كه زمينه ساز عزت نفس كم و خرده گيري افراطي از خود مي شوند . افكار منفي خودكار هنگام فشار رواني و عوامل مولد فشار رواني و ضربه هاي رواني غيرقابل كنترل مثل وجود پدر و مادري كه بدرفتاري مي كنند هم برخي از عوامل روان شناختي و اجتماعي فرهنگي دخيل در اين اختلال هستند.
اختلال وحشت زدگي
اختلال وحشت زدگي يكي ديگر از اختلالات اضطرابي است. مشخصه اين اختلال بيمناكي و وحشت هاي ناگهاني است. مبتلايان به اين اختلال گاهي خود را در آستانه مردن حس مي كنند ولي هميشه مضطرب نيستند. حملات وحشت زدگي معمولاً يك دفعه شروع مي شوند و تپش قلب شديد، تنگي نفس، درد قفسه سينه، لرزش، عرق كردن، سرگيجه و احساس درماندگي به دنبال دارند. قربانيان اين اختلال مي ترسند بميرند، ديوانه شوند يا عمل غيرقابل كنترلي انجام بدهند. تقريباً 4/2 ميليون نفر آمريكايي 18 تا 54 ساله يعني حدوداً 7/1 درصد اين گروه سني اختلال وحشت زدگي دارند.در بسياري از موارد شش ماه قبل از شروع اختلال وحشت زدگي اتفاق دردناك و عذاب آوري كه معمولاً خطر جدايي يا جدايي واقعي از يك عزيز يا تغيير شغل را به دنبال دارد رخ مي دهد. در اختلال وحشت زدگي عوامل زيست شناختي نيز نقش دارند .
در ويراست چهارم راهنماي تشخيص و آماري اختلالات رواني، اختلال وحشت زدگي به صورت هراس از مكان هاي باز يا بدون هراس از مكان هاي باز طبقه بندي مي شود. در هراس از مكان هاي باز شخص از اين مي ترسد كه در مكان هاي باز و عمومي زمين گير شده و عاجز شود و نتواند از محل فرار كند يا نتواند كمك بگيرد حضور در مكان هاي عمومي شلوغ، دور شدن از خانه خصوصاً با وسائل نقليه عمومي، احساس محبوس شدن و گير افتادن و فاصله گرفتن از محل يا جدا شدن از شخصي خاص مي تواند هراس از مكان هاي باز ايجاد كرده و برخي آدم ها را خانه نشين كند اين حملات معمولاً در بزرگسالي شروع مي شوند. زن ها بيشتر از مردها دچار اين اختلال مي شوند.
سبب شناسي اختلال وحشت زدگي
در مورد عوامل زيست شناختي بايد بگويم اعضاي خانواده كساني كه آمادگي ابتلا به اين اختلال را دارند سابقه اختلال وحشت زدگي دارند در ضمن اين اختلال در بين دو قلوهاي همسان شايع تر از دوقلوهاي ناهمسان است. طبق يك ديدگاه زيست شناختي دستگاه عصبي خودكار مبتلايان به اين اختلال بيش از حد فعال است. ديدگاهي ديگر علت اين اختلال را دو انتقال دهنده عصبي نوراپي و گابا مي داند ديدگاه زيست شناختي ديگري هم حملات وحشت زدگي را به نفس نفس زدن يا تند نفس كشيدن ربط مي دهد .يكي ديگر از ديدگاههاي روان شناختي روي اختلال وحشت زدگي با هراس از مكان هاي باز متمركز شده است. نام اين ديدگاه فرضيه ترس از ترس است يعني هراس از مكان هاي باز در واقع ترس از حضور در مكان هاي عمومي باز نيست بلكه ترس از وقوع حمله وحشت زدگي در اين مكان هاست.از لحاظ عوامل اجتماعي فرهنگي، زنان آمريكايي دو برابر مردان دچار اختلال وحشت زدگي بايا بدون هراس از مكان هاي باز مي شوند. ولي در هند مردها بيش از زن ها دچار اختلال وحشت زدگي مي شوند شايد چون در هند و فرهنگ هاي شرقي و خاورميانه اي زن ها كمتر تنها از خانه بيرون مي روند.
اختلالات هراس
اختلال هراس كه معمولاً به آن هراس يا فوبيا مي گويند يك اختلال اضطرابي است. شخص مبتلا به اين اختلال از شيء يا وضعيت خاصي به شدت و به طرز نامعقول و مداومي مي ترسد. مبتلايان به اختلال اضطراب تعميم يافته علت عصبي بودن خود را نمي دانند در حالي كه مبتلايان به هراس علت هراس خود را مي دانند ترسي حالت هراس به خود مي گيرد كه باعث شود شخص هميشه از وضعيت مولد ترس فرار كند. بعضي از هراس ها بيش از هراس هاي ديگر آدم ها را عاجز مي كند. به عنوان مثال در جامعه ما كسي كه از ماشين مي ترسد بيش از كسي كه از مار مي ترسد عاجز مي شود تقريباً 3/6 ميليون نفر آمريكايي 18 تا 54 ساله يعني 4/4 درصد اين گروه سني اختلال هراس دارند .هراس ها مختلف هستند بعضي از هراس هاي شايع هراس از موقعيت هاي اجتماعي، سگ هراس، بلندي هراسي، پرواز هراسي و مارهراسي هستند. بياييد هراس ديگري را بررسي كنيم. هراس اجتماعي، ترس شديد از مسخره شدن يا شرمنده شدن در وضعيت هاي اجتماعي است. مبتلايان به اين نوع هراس مي ترسند مرتكب خطا شوند. به همين دليل از صحبت كردن در جمع، سخنراني، بيرون غذا خوردن، يا مهماني رفتن پرهيز مي كنند ترس شديد آنها از اين موقعيت ها محدوده زندگي اجتماعي شان را تنگ كرده و تنهايي آنها را بيشتر مي كند .
سبب شناسي اختلالات هراس
در مورد عوامل زيست شناختي دوقلوهاي همساني كه جدا از هم بزرگ شده اند گاهي دچار هراس هاي واحدي مي شوند مثلاً در يك مورد در دوقلوي جدا از هم بزرگ شده دچار هراس از مكان هاي بسته مي شوند.تقريباً 16 درصد بستگان درجه اول مبتلايان به هراس اجتماعي در معرض ابتلا به هراس هستند در حالي كه اين درصد در مورد بستگان درجه اول كساني كه هراس اجتماعي ندارند 5 درصد است . عده اي هم مي گويند هراس اجتماعي مداري عصبي دارد كه تالاموس، بادامه و قشر مخ را مي پوشاند در ضمن برخي از انتقال دهنده هاي عصبي خصوصاً سرتونين هم در هراس اجتماعي دخالت دارند .
اختلال وسواس فكري- عملي
يكي ديگر از اختلالات اضطرابي است كه در آن افكار اضطراب آور سمجي وجود دارد كه شخص براي پيشگيري از آنها يا براي ايجاد شرايطي خاص يك رشته رفتارهاي تكراري شعائرگونه را انجام مي دهد ؛ اجبار عملي مبتلايان به اختلال وسواس فكري- عملي گاهي ترديدهاي جزئي و كارهاي روزمره خود را روزي هزار بار تكرار و مرور مي كنند .شايع ترين اجبارهاي عملي، بازرسي و كنترل كردن، تميز كردن وشمارش افراطي هستند براي مثال مرد جواني ممكن است احساس كند بايد آپارتمانش را از لحاظ نشتي گاز بررسي كند و از بسته بودن پنجره هايش مطمئن شود اگر اين كار را يك بار انجام بدهد رفتارش وسواس عملي محسوب نمي شود اما اگر اين كار را پنج شش بار پشت سر هم تكرار كند و دائم نگران باشد كه مبادا خانه را خوب بازرسي نكرده باشد رفتارش وسواسي خواهد بود. مبتلايان به اين اختلال معمولاً از رفتار شعائرگونه خود لذت نمي برند ولي وقتي آن را انجام نمي دهند مضطرب مي شوند.
سبب شناسي اختلال وسواس فكري, عملي
در رابطه با عوامل زيست شناسي شواهدي دال بر وجود مؤلفه هاي ژنتيكي در اين اختلال هست چون اختلا وسواس فكري عملي در خانواده مبتلايان بيشتر ديده مي شود. در ضمن محققان به كمك توموگرافي قشر پوزيترون (PET) و ساير فنون تصويربرداري مغزي براي اختلال وسواس فكري, عملي ريشه هاي عصب شناختي پيدا كرده اند. يك تفسير براي اين داده ها اين است كه قشر پيشاني يا عقده هاي پايه چنان در اختلال وسواس فكري, عملي فعال مي شوند كه تكانه هاي زيادي را به تالاموس مي رسانند و افكار وسواسي و اعمال اجباري را پديد مي آورند. اين احتمال هم هست كه تحليل رفتن انتقال دهنده هاي عصبي سرتونين با مدار عصبي اختلال وسواس فكري, عملي رابطه داشته باشد .
اختلال استرس پس از سانحه
اختلال استرس پس از سانحه پنجمين اختلال اضطاري است. اين اختلال پس از واقعه دردناكي مثل جنگ، حضور در وضعيت هاي زجرآوري مثل قتل عام، بدرفتاري هاي شديدي مثل تجاوز، بلاياي طبيعي مثل سيل و طوفان و سوانحي مثل سقوط هواپيما رخ مي دهد .
نشانه هاي اختلال استرس پس از سانحه
- بازگشت به گذشته كه در آن صحنه واقعه ي مورد نظر در ذهن فرد زنده مي شود.
- محدود شدن ظرفيت حس كردن هيجانات كه غالباً صورت بي حسي و كرخي به خود مي گيرد و باعث مي شود شخص مبتلا به اختلال نتواند شادي، ميل جنسي يا لذت روابط ميان فردي را حس كند.
- انگيختگي افراطي كه از جاپريدن شديد و اغراق آميز و بي خوابي منجر مي شود.
- اشكال در حافظه و تمركز حواس
- بيمناكي در رعشه هاي عصبي
رفتارهاي تكانشي مثل پرخاشگري, تغييرناگهاني سبك زندگي .
منبع
محمد زاده،زینب،(1393)، رابطه شیوه های فرزندپروری با پرخاشگری و اضطراب کودکان پيش دبستاني،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید