تعاريف مديريت مشاركتي
مديريت مشارکتي عبارتست از فرآيند همکاري و نفوذ کارکنان در درجات مختلف فرآيند تصميم گيري سازمان بطور فعال و واقعي و به صورت درگيري ذهني و فکري و داوطلبانه و آگاهانه در جهت اهداف گروهي که منجر به انگيزش کارکنان و تلاش به منظور تحقق اهداف و مسوليت پذيري و آفرينندگي آنان شود. مديريت مشارکتي عبارتست از فرآيند هدفگرا که درآن سرپرست به همراه کارکنان سازمان در جهت شناسايي و حل مساله مشترک، کوشش ميکنند .
از لحاظ قدرت و اختيارات سازماني مديريت مشارکتي عبارتست از مجموعه گردش کار و عملياتي که تمام کارکنان و زيردستان يک سازمان را در روند تصميم گيريهاي مربوط به آن سازمان دخالت ميدهد و شريک ميسازد. تاکيد اين نوع مديريت بر همکاري و مشارکت علاقمندانه و داوطلبانه عموم افراد است و ميخواهد از ايده ها، نظريات و ابتکارات آنها در حل مسايل و مشکلات سازمان استفاده کند. لذا اساس فرآيند اين مديريت بر بنيان تقسيم اختيارات، بين مديريت و کارکنان استوار است .
دخالت و ورود كاركنان مختلف سازمان در رده هاي گوناگون بر حسب ضرورت و در فرآيند تبيين مشكل، تجزيه و تحليل موقعيت، بررسي و دستيابي به راه حلهاي مناسب را مديريت مشاركتي تعريف كرده اند .مديريت مشاركتي بمعناي شركت كاركنان در زمينه هاي مختلف، برنامهريزي، تصميم گيري،اجرا كنترل و ارزيابيست. مديريت مشاركتي بمعناي شركت كردن وتاثير گذاري كاركنان برتصميمات مؤثرسازمان ميباشد.
راه كار هاي اجراي مديريت مشاركتي در سازمانهاي آموزشي
الگوي مديريت مشاركتي را ميتوان در سازمان هاي آموزشي و مديريت آموزشگاهي به كار برد. كاربست اين الگو در مديريت آموزشگاهي به راهكارهاي اجرايي زير است:
مدرسه محوري
در اين الگو مدرسه محور همة تصميمگيريهاست. سازمانها و مديريتهاي آموزش و پرورش همه نوع دخالتي در امور داخلي مدارس نخواهند داشت. چنين مدارسي كه به مدارس خود گردان معروف اند، محصول نظام هاي آموزشي غير متمركز ميباشند.
شوراهاي تصميم گيري
در نظام مديريت مشاركتي، شوراي معلمان، شوراي دانش آموزان، شوراي مدرسه و… بايد از حالت انفعالي خارج شود. اين گونه شوراها در مديريت مشاركتي بايد نقش فعال داشته باشند و داراي قدرت تصميم گيري باشند. يكي از تفاوتهاي مديريت مشاركتي و مديريت استبدادي نيز همين است كه در مديريت استبدادي به علت خودكامگي، معلمان حق اظهارنظر در تصميم گيري در امور مدرسه را ندارند. شوراي معلمان بهترين مركز تصميم گيري درمدارس است وقتي معلمان درارائة راه حل يا اتخاذ تصميمي دخالت داشته باشند آن تصميم و راه حل راپشتيباني ميكنند واين پشتيباني موجب كاهش مقاومتهاي احتمالي درحين اجراي تصميمات ميگردد.
تشكيل گروههاي آموزشي ودرسي:
بوجود آمدن اين گروههاي تخصصي وپژوهشي در مدارس ميتواند در جريان اهداف مديريت مشاركتي كاركردهاي زير را داشته باشند و موجب پويايي، خلاقيت و نوآوري گردند.
- رنامه ريزي آموزشي و درسي
- ارائه و اجراي روش هاي فعال تدريس
- ارائه و اجراي روش هاي علمي سنجش و اندازه گيري از پيشرفت تحصيلي دانش آموزان.
ايجاد دفتر ارزشيابي:
در مديريت مشاركتي پاسخگو بودن دربارة كار انجام شده نه به شيوة مديريت كلاسيك،امري اساسي است به همين دليل ايجاد دفتر ارزشيابي در مدرسه بمنظورارزشيابي ازاجزاي سيستم مدرسه ضروري بنظر ميرسد.
منبع
تورجی پور،محمدجواد(1388)، تاثيرسبك هاي مديريت مشاركتي وسنتي برخلاقيت دبيران،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید