تعاريف سلامت روان
تأمين سلامتي اقشار مختلف جامعه يكي از مهمترين مسائل اساسي هر كشوري است كه مي بايد آن را از سه ديدگاه جسمي، رواني و اجتماعي مورد توجه قرار داد. طبق آمارهاي منتشر شده از طرف سازمان جهاني بهداشت(WHO) حداقل 52 ميليون نفر از مردم جهان در سنين مختلف از بيماري هاي شديد رواني همچون اسكيزوفرنيا، 150 ميليون نفر اختلالات خفيف رواني، 120 ميليون نفر از عقب ماندگي ذهني، 50 ميليون نفر از صرع و 30 ميليون نفر از ابتلا به دمانس رنج مي برند و طبق همين گزارشات ميزان شيوع اختلالات رواني در كشورهاي در حال توسعه رو به افزايش است. در حالي كه در برنامه ريزي هاي توسعه اجتماعي و اقتصادي اين كشورها، پايين ترين اولويت به آنها داده مي شود.
پروفسور آراسته معيار ايده آل در سلامت رواني را تكامل رواني مي داند و انسان كامل را انسان ايده آل مي داند و معتقد است كه انسان كامل فردي است كه وحدت عمل و نظر دارد و نيروهاي دروني را با هم هماهنگ كرده و از لحاظ بيروني نفعش با نفع خود يكنواخت باشد.
از سوي ديگر فرويد سلامتي را يك افسانه ايده آل مي داند. كورت اسلر، معتقد است كه نمي توان بهنجاري را به دست آورد چرا كه فرد سالم بايستي به طور كامل از خودش، افكارش و از احساساتش آگاه باشد. ملاني كلاين، بر اين اعتقاد است كه بهنجاري با منش قوي مشخص مي شود و توانايي كنار آمدن با هيجانات متعارض، قابليت تجربه لذت بردن، تعارض و توانايي عشق ورزيدن. اتورانك بهنجاري را توانايي عشق ورزيدن بدون ترس، گناه و اضطراب و همچنين مسئوليت پذيري براي اعمال مشخص خود فرد مي داند. اريك اريكسون بهنجاري را توانايي غلبه بر دوره هاي زندگي مي داند، اعتماد در مقابل بي اعتمادي، خودمختاري در مقابل شرم و شك، ابتكار در برابر احساس گناه، جديت در مقابل حقارت، هويت در مقابل سر در گمي نقش، صميميت در مقابل خود مشغولي و انزوا، مولد بودن در برابر بي حاصلي و مرحله انسجام و كمال در مقابل يأس و انزوا مي داند .
سلامت روان از نظر ميلاني فر، عبارت است از اينكه فرد چه احساسي نسبت به خود دنياي اطراف، محل زندگي، اطرافيان مخصوصاً با توجه به مسئوليتي كه در مقابل ديگران دارد. چگونگي سازش وي با در آمد خود و تفاوت موقعيت مكاني و زماني خويشتن.علم سلامت روان شاخهاي از علم بهداشت است كه با پيشگيري از اختلال هاي رواني و حفظ شيوه هاي بهينه زندگي و بهداشت عاطفي سروكار دارد. علم سلامت روان فرايند هميشگي است كه از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه مييابد اين علم با چهار هدف شكوفايي توان بالقوه، شادكامي، رشد و تحولي هماهنگ، و زندگي مؤثر و كارآمد سعي ميكند از طريق آموزش به كاركنان بهداشت رواني، پيشگيري، درمان اختلال هاي رواني و حفظ و تداوم بهداشت رواني در اشخاص سالم شرايطي ايجاد كند كه شهروندان جامعه بتوانند در خانه، مدرسه، جامعه، محيط هاي كاري و نهايتاً با خويش سازگار شوند.
در اساسنامه سازمان بهداشت مصوب سال 1948 آمده است: سلامت عبارت است از رفاه كامل جسمي، رواني و اجتماعي و نه فقط نبودن بيماري و ناتواني .سلامت روان عبارت ازرفتارموزون وهماهنگ با جامعه،شناخت وپذيرش واقعيتهاي اجتماعي وقدرت سازگاري با آنها،ارضاء نيازهاي خويشتن بطور متعاون وشكوفايي استعدادهاي فطري خويش مي باشد .
منبع
اسماعیلی نژاد،حسن(1393)، رابطه کنترل عواطف و سلامت روانی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید