تعارض زناشویی
تعارض زناشویی نوعی عدم توافق مداوم و معنادار بین دو همسر است که حداقل یکی از آنها آن را گزارش دهد . تعارض زناشویی میتواند شامل اختلاف نظرها، عدم توافقها، بیزاریها، تنشها باشد و میتواند دامنه گستردهای از آزارهای کلامی و جسمانی تا رفتارها و ویژگیهای شخصیتی داشته باشد. تعارضات زناشویی در شدت، نرخ تکرار، محتوا و نیت با هم متفاوتند و ممکن است آشکار یا پنهان باشند .حتی یک درخواست ساده میتواند در نظر یکی از زوجین نادیده انگاشته شدن هویت، ارزش یا جایگاه او قلمداد گردد . درمانگران سیستمی تعارض زناشویی را تنازع بر سر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات دیگری میدانند .تقریبا سه چهارم زوجهایی که برای درمان مراجعه میکنند، خشونت یک همسر نسبت به دیگری را در یک سال اخیر گزارش میکنند، این خشونت غالب اوقات به صورت پرتاب اشیاء، هل دادن، سیلی زدن یا پرتاب کردن میباشد.
میزان خشونت در اوایل رابطه، یکی از پیشبینی کنندههای مهم شکست در ازدواج است.به عقیده گاتمن ، کیفیت تعامل بین زن و شوهرها پیشگوی مهمی برای آشفتگی زناشویی یا طلاق است. مطالعات وی نشان داد زوجینی که ارتباط منفیتری با همدیگر دارند، دارای ازدواج نابسامان بوده یا آشفتگی زناشویی در آینده را میتوان به آنها نسبت داد؛ وی دریافت زوجهایی که درصدد طلاق هستند، در تعاملات زناشویی خود از هیجانهای منفی بیش از هیجانهای مثبت استفاده میکنند . امروزه بیش از آن که مرگ عامل پایان دهنده رابطه زوجین باشد، این طلاق است که به زندگی مشترک یک زوج پایان میدهد؛ طلاقی که یکی از مهمترین عوامل شکلگیری آن، اختلافات و تعارضات میان زوجین است. ترنر، اصطلاح بهرهبرداری از تعارض را عنوان میکند و آن را فرایندی فعال و پویا در جهت استفاده زوج از تعارض و بسنده نکردن به حل مشکل تعریف مینماید؛ به نظر وی تعارض میتواند مثبت، مولد و عامل رشد باشد. هشت کارکرد مثبت تعارض از نظر ترنر عبارتند از :
- بهرهگیری از انرژی به جای سرکوب آن
- استفاده خلاقانه از تعارض در جهت رشد پرسشها و آرای جدید
- برملا شدن احساسات و افکاری که تا کنون مخفی ماندهاند
- خلق شیوههایی نوین برای مدیریت تعارض توسط زوجین
- ارزیابی مجدد قدرت در رابطه
- خلق یک فضای همکاری و مشارکت
- یادگیری داشتن دیدی منطقی نسبت به مسائل
- مذاکره دوباره در مورد قراردادهای دیرین و تغییر انتظارات در رابطه
انواع تعارض و برخورد با تعارض
تعارض میتواند فعال یا منفعل باشد : در تعارضات فعال زوجین به طور مداوم و طولانی مدت به بهانههای مختلف یکدیگر را متهم میکنند، همدیگر را مورد ظلم قرار میدهند، از هم انتقاد میکنند، با هم مشاجره میکنند و به هم توهین میکنند؛ بدون آن که به حرفهای طرف مقابل اهمیت دهند . تعارض غیر فعال یا منفعل در روابط زناشویی به مخالفتها و تعارضهای گاه به گاه زوجین منجر میشود، که به مرور زمان به سکوت و انفعال زوج میانجامد؛ به عبارت دیگر زوج دیگر با هم ارتباط کلامی برقرار نمیکنند و از حل و فصل موقعیتهای تعارض دوری میجوید. در چنین شرایطی ارتباطات زوج بسیار کاهش یافته و تعارضات حل نشده به تضعیف و بدتر شدن روابط آنها، بیش از پیش، میانجامد. گفتگو نکردن زوج سبب میشود احساس تخاصم و بیزاری در روابط آنها افزایش یابد. بنابر این میتوان نتیجه گرفت که تعارضات منفعل توازن زناشویی را از بین میبرند و به خانواده آسیب میرسانند. گاتمن ؛ رفتار زوجین به هنگام تعارض را این چنین طبقهبندی میکند :
- ارزیابی تعارض
- فرار از حل تعارض
- اجتناب از بروز تعارض
- رفتار خصمانه
- رفتار خصمانه , دوریگزین
زوجینی که رفتارهای سه دسته اول را از خود نشان میدهند، معمولا در طول زندگی زناشویی رفتارشان پایدار میماند. اما زوجین متخاصم یا متخاصم, دوریگزین معمولا به طور متناوب به هنگام تعارض از رفتارهای دسته چهارم و پنجم استفاده میکنند .
عوامل موثر در بروز تعارض زناشویی
بنوم ، عقیده دارد تعارض زمانی رخ میدهد که زوج باورهای غیرمنطقی و تحریف شده پایداری نسبت به یکدیگر، زندگی مشترک و آیندهشان دارند. معمولا افرادی که اندوه، پریشانی، اضطراب یا رنج زیادی دارند شناختهای منفی و تحریف شده نسبت به همسر و زندگی زناشوییشان دارند . نداشتن ارتباط موثر و مهارتهای حل تعارضات نیز در افزایش تعارض میان زوجین موثر است . لانگه و همکاران ، اشاره میکنند که همسران پریشان و مضطرب نسبت به هم منتقد و متخاصم هستند و معمولا از فقدان خودکنترلی رنج میبرند. جانسون، با استفاده از نظریه دلبستگی علت بروز بسیاری از مشکلات در روابط زوجین را این چنین توضیح میدهد : نوع دلبستگی هر یک از زوجین با والدین خود در بروز تعارض در روابط وی با همسر خود و همچنین سایر موثر است. گاتمن و سیلور، چهار نوع ارتباط ناکارامد در زوجین را شناسایی کردهاند :
- انتقادگر بودن
- تحقیر کردن
- حالت تدافعی داشتن
- دیوار سنگی بودن
انتقاد کردن در واقع شکایت کردن از یک رفتار مشخص، کمی پس از انجام آن توسط طرف مقابل، به صورت سرزنشآمیز و همراه با تخریب شخصیت طرف مقابل است. تحقیر کردن به رفتار طعنهآمیز و همراه با بدبینی با همسر و ابراز بیزاری اطلاق میشود که خود به تعارض بیشتر منجر میشود. تدافعی بودن شکلی از سرزنش همسر و نادیده گرفتن نقش خود در تعارض است. دیوار سنگی بودن که به معنای به تاخیر انداختن یا مخالفت کردن با خواستهها و نظرات طرف مقابل و اجتناب از گفتگو کردن است، معمولا به عنوان راه فراری از یک تعارض قریبالوقوع انتخاب میشود، حال آن که همسر را ناامید میکند و تنش را افزایش میدهد.
اثرات تعارض زناشویی
اختلافات زناشویی همبستگی نیرومندی با اختلالات روانشناختی متعددی دارند که از آن جمله میتوان به افسردگی ، اختلالات اضطرابی ، سوء مصرف الکل و اختلالات خوردن اشاره کرد.تعارض و نارضایتی زناشویی همچنین میتواند استرس زوجین را افزایش دهد . خشونت خانگی بر علیه زنان که یکی از نتایج تعارض زوجین است، یکی از شایعترین دلایل طلاق در میان خانوادههای ترک تبار است. عملکرد زناشویی والدین بر فرزندان نیز تاثیرات منفی بیشماری دارد. پژوهشها نشان دادهاند تعارض میان زوجین میتواند به بروز افسردگی ، اختلالات انطباقی و گرایش به سرزنش و نکوهش خانواده، در فرزندان منجر شود. تعارضات زناشویی منبع استرس محیطی برای فرزندان هستند و با رفتار ناسازگارانه و ناسازگاریهایی از جمله خشم، اختلال سلوک و اضطراب در فرزندان ارتباط معناداری دارند . روابط زناشویی یکی از ابعاد مهم والدینی هستند و تعارض زوجین میتواند اثری منفی بر رابطه والدینی نیز داشته باشد. تعارضات زناشویی والدین بر پاسخهای روانشناختی و امنیت هیجانی فرزندان تاثیر میگذارند ، ممکن است منجر به تخریب یا تضعیف رابطه والد- فرزندی شوند و میتوانند به مشکلات هیجانی متعدد فرزندان منجر شوند. تعارض زوجین با انزوای اجتماعی و خشم فرزندان و کیفیت کمتر روابط والد, فرزندی مرتبط است . تعارض زوجین بر سر فرزندپروری با رابطه فعالانه پدر, فرزندی کمتر و مشکلات رفتاری شدیدتر در مدرسه و در اوقات فراغت همبستگی دارد
منبع
خانجانی،آتوسا(1394)، اثربخشی درمان استرسزدایی مبتنی بر ذهنآگاهی و نظمجویی شناختی هیجان در استرس،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی پردیس بینالملل کرج
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید