تصوير بدني و سازگاری زناشویی
تصوير بدني بدان چه فرد واقعاً شبيه به آنست يعني به شكل ظاهري واقعي فرد مربوط نمي شود بلكه به ارتباط ويژه فرد با بدنش مربوط است به خصوص بر باورها، ادراكات، افكار، احساسات و فعاليتهاي فرد كه به ظاهر فيزيكي او ارتباط دارد به ديگر سخن تصوير بدني، تصوير ذهني فرد از اندازه شكل و فرم بدن است و شامل احساس است كه فرد درباره ويژگيها و ساختار و اجزاي بدنش دارد.
از نظر sands تصوير بدني براساس يك ساختار چندوجهي مفهوم سازي ميشود پژوهش هانشان داد ورزش و فعاليت بدني خود ادراكات جسماني از جمله خود ارزشي جسماني احساس عمومي غرور، رضايتمندي، شادماني، و اطمينان به خود جسماني را بهبود ميبخشد.
يكي از ابعادي كه در سبك معيارهاي مورد قبول از نظر شكل ظاهري جايگاه ويژه دارد تمايل به داشتن وزن متناسب است. بر اين اساس و با توجه به زمينههاي رواني و اجتماعي، فرد تصوير ذهني از وزن خويش و ميزان متناسب بدون آن ترسيم ميكند كه در بسيار از موارد ميتواند تلقي درست از وزن واقعي وي را تحتالشعاع قرار دهد. براساس مطالعات انجام شده در جوامع غربي، فشار معيارهاي زيبايي حاكم و تأكيد بر لاغر بودن بر دختران و نوجوانان بيشتر از پسران ميباشد.به طوريكه تصوير ذهني نامطلوب از وزن و اندام خويش در دختران شايعتر از همسالان مذكرشان گزارش شده است.
تصوير ذهني بدني (body image) از دو بُعد تشكيل شده است بُعد ادراكي(ارزيابي فرد از اندازههاي بدنش) و بُعد احساس شناختي) نگرش فرد در مورد شكل اندامش). هنگاميكه فرد ظاهر خود را از معيارهاي مطلوب يا ايده آل پايين تر بداند ممكن است با احساسات و نگرشهاي نامناسب نسبت به خود مانند عزت نفس يا اعتماد به نفس پايين و يا افسردگي و حتي در مواردي افت تحصيلي. مواجه گردد. گزارشهاي متعدد حاكي از افزايش موارد اضافه وزن و چاقي در كودكان و نوجوانان بويژه در جامعه شهري است.
علل تصوير بدني
تامپسون اشاره ميكند كه سازگار فيزيكي در برگيرنده سه مؤلفه زير است:
- مؤلفه ادراكي به عنوان ادراك دقيق اندازه (برآورد اندازه بدن) بر ميگردد.
- مؤلفه ذهني كه بر جنبههايي نظير رضايتمندي، توجه و نگراني، ارزيابي شناختي و اضطراب مربوط ميشود.
- مؤلفه رفتاري كه به اجتناب از موقعيتها باز ميگردد.
موفقيتهايي كه سبب ميشوند فرد ظاهر فيزيكي خود را به عنوان عواملي كه مايه شرمندگي است تجربه كند. در بسياري از موارد اختلال ظاهر فيزيكي مرتبط با تصوير بدني ميتواند شديداً جدي باشد و آن هنگامي است كه پست انگاري تصوير بدني سه مؤلفه مطرح شده در بالا را در بر ميگيرد كه در اين صورت «پديده بدشكلي هراسي» ناميده ميشود. تصوير بدني منفي سازهاي است كه در مشكلاتي نظير افسردگي، چاقي و طيف خوردن بيمار گونه ديده ميشود.
اين طيف تركيبات متفاوت و در جاتي از پرخوري افراطي و اشكال زيان بخشي از كنترل وزن، نظير رژيمهاي محدود كننده و وادار كردن خود براي برگرداندن غذا را در بر ميگيرد. در انتهاي پاييني طيف، نشانههاي ناشناختهاي وجود دارد كه عبارتند از بياشتهايي رواني، پراشتهايي رواني و اختلال پرخوري افراطي كه نه تنها مشكلات همراه اين نشانهها جدي و گسترده اند بلكه درمان مؤثر آنها نيز بسيار مشكل است و اثر بخش كمتري دارد. به طور كلي تصوير بدني منفي يك پيشبيني كننده مستقل براي خوردن بيمار گونه است. چاقي به عنوان يكي از عوامل شناخته شده براي بيماريهاي قلبي – عروقي ديابت و برخي سرطانهاي ميباشد. به همين دليل نياز به راه حلهاي گسترده براي برخورد عللي و دقيق با آن به وضوح به چشم ميخورد. همهگيري پديده چاقي در بسياري از كشورهاي از جمله كشور ايران، با پژوهشگران و انديشمندان را بر ان داشته تا عوامل اثر گذار و همبسته با اين پديده را بررسي كنند. از نظر روانشناختي ممکن است، متغيرهاي زيادي با اضافه وزن ارتباط داشته باشند. از جمله اين متغيرها ميتوان به اعتماد به نفس(Self- confidence)، سبك زندگي (Life style)، خود بدني (self body) و ميزان فعاليت بدني اشاره كرد. اين متغيرهاي به شكلهاي مختلف ممكن است هم از اضافه وزن تأثير بپذيرند و هم بر آن تأثير بگذارند. يعني ارتباط دو سويه دارند.
تصوير بدني مفهوم پيچيدهاي است كه در بر دارنده. عوامل بيولوژيكي؛ روانشناختي، دروني و عوامل اجتماعي و خارجي است. تصوير بدني باز نمايي دروني ظاهر بيروني فرد است كه اين بازنمايي ابعاد جسماني، ادراكي و نگرش نسبت به آنها را در بر ميگيرد. بسياري از افراد بويژه زنان زمان، تلاش و هزينههاي زيادي را صرف رسيدن به تصوير ايده آل بدني ميكنند. زنان به احتمال زياد نسبت به مردان به علت پيامدهاي اجتماعي در مورد نقش زنان و انتظارات از آنها كه اغلب متناقض و گيج كننده است با تحريف تصوير بدني در چالش هستند.
چاقي در كودكان و نوجوانان علاوه بر مشكلات جسماني و افزايش امكان بروز بيماريهاي و مرگ و مير ، با مسايل رواني متعدد، از جمله كاهش عزت نفس و افسردگي همراه ميباشد. اين مساله بويژه در نوجوانان كه در جريان رشد بيولوژيكي؛ اجتماعي و رواني درگير مجموعهاي از تغييرات رفتاري، از جمله تمايل به کسب استقلال، جستجو براي الگوهاي بيرون از خانواده و نياز به تاييد و مورد قبول ديگران قرار گرفتن ميباشد اهميت بيشتري مييابد.
عدم رضايت از وزن يا ابعاد بدن خويش، احتمالاً رفتارهاي مخاطره آميز از نظر سلامتي، مانند رژيمهاي غذايي نادرست و در نتيجه دريافت ناكافي مواد مغذي را در اين گروه افزايش ميدهد. ايران در زمره جوامعي تعريف شده است كه در جريان سريع و شتابزده عبور از تغييرات جمعيتي و بهداشتي ناشي از شهر نشيني و توسعه اجتماعي، مرسوم به گذار تغذيهاي- بهداشتي قرار دارد.
طي اين گذار در نتيجه تغييرات سريع در شيوه زندگي از جمله تغيير در الگوي مصرف غذايي، عمدتاً به صورت افزايش مصرف چربي و قندهاي ساده و نيز كاهش ميزان فعاليت بدني، عوامل خطر بيماريهاي مزمن مانند چاقي افزايش يافته است. در اين ميان كودكان و نوجوانان نيز از اين تغييرات در نتايج آن دور نماندهاند .در حاليكه تا ده اخير، چاقي در اين گروه سني اساساً به عنوان يك مشكل بهداشت عمومي مطرح نبود. همزمان هجوم معيارهاي ارزشي موجب گرايش نوجوانان بويژه دختران، به تلاش براي نزديك شدن به اين معيارها و تمايل به لاغري و متناسب بودن اندام گرديده است. يافتههاي دو مطالعه اخير كه تصوير ذهني نوجوانان ايراني از وزنشان را مورد ارزيابي قرار دادهاند مويد وجود اين مساله در نوجوانان جامعه ميباشد، ليكن طراحي اين مطالعات امكان تحليل عوامل مؤثر بر تصوير بدني را فراهم نمي آورد.
منبع
فکرت ، فرانک(1392)، تصوير بدني و عزت نفس وسازگاري زناشويي ، پاياننامه کارشناسي ارشد، رشته مشاوره و راهنمايي، دانشگاه آزاد اسلامي
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید