تدوين شاخصها در سازمان ها
شاخصها مسير حرکت سازمانها را براي رسيدن به اهداف مشخص ميکند. نگاه اول در تدوين شاخصها متوجه چشمانداز و مأموريت و اهداف کلان، راهبردهاي بلندمدت و کوتاهمدت و برنامههاي عملياتي و به فعاليتهاي اصلي متمرکز ميشود. منابع احصاء و اقتباس براي تدوين شاخصهاي ارزيابي عملکرد سازمانهاي دولتي، قوانين و مصوبات مجلس و هيات دولت و برنامههاي توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و همچنين چشمانداز بيست ساله کشور و استراتژي توسعه صنعتي کشور ميباشد. در بخش غيردولتي اساسنامه و برنامههاي عملياتي و سهم بازار و هر هدفي که مد نظر سازمان ميباشد ملاک قرار ميگيرد.براي کمپانيها و گروههاي صنعتي که چندين شرکت اقماري تحت پوشش دارند ميتوان شاخصهايي را در ابعاد عمومي مشترک و در ابعاد اختصاصي هريک از آنها با توجه به وظايف و فعاليت و تکنولوژي و محصول و منابع و مسئوليتي که دارند تدوين نمود.
اگر سازمانها بلحاظ استراتژي و نحوه تصميمگيري با هم مقايسه شوند، استراتژي و تصميمگيري کدام اثربخش است؟ سازماني که به جوهر استراتژي يعني به ابعاد تحولآفرين فرصت رقابتي تاکيد و عمل ميکند در مقايسه با سازماني که استراتژي را در اشکال برنامه و فرايند ميبيند داراي استراتژي اثربخشتري است. سازماني که سبک تصميمگيري آن داراي نگرش جستجوگرانه باشد نه جانبدارانه، مشارکتکنندگان آن نقش منتقد داشته نه نقش سخنگو و سازماني که به نظريات اقليت بها داده و آن بررسي ميشود اثربخشتر است. شاخصهاي ارزيابي عملکرد تدوينشده بايد ويژگي يک سيستم SMART & D را داشته باشند.
- مخصوص، معين و مشخص باشد. يعني شاخص جامع و مانع، شفاف و ساده و واضح و رسا و صريح باشد بطوريکه برداشت يکساني از مفاهيم ايجاد نمايد.
- قابل اندازهگيري باشد.
- سنجش آنها به سادگي مقدور باشد. يعني علاوه بر عملکرد کمي، قابليت تعريف عملکرد کيفي شاخص در قالبهاي متغير کمي را نيز داشته باشد.
- قابل دستيابي باشد.
- 4- واقعگرايانه باشد.
- يعني با فعاليتها و ماموريتها و خط مشي و راهبردهاي واقعي سازمان و با حوزههاي حساس و کليدي عملکرد سازمان مرتبط باشد.
- چهارچوب و محدودة زماني، يعني شاخص دوره ارزيابي معين داشته باشد.
- بانک اطلاعاتي، يعني دادهها و اطلاعات لازم و مربوط به شاخص وجود داشته باشد.
تعيين وزن شاخصها و اهميت آنها
اهميت هر کدام از ابعاد و محور شاخصها چقدر است؟ آيا شاخصها اهميت يکسان دارند يا متفاوت؟ کدام شاخص از بيشترين و کدام يک از کمترين اهميت برخوردار است؟ براي تعيين ضرايب و اوزان شاخصها روشهايي از جمله ميتوان روش ليکرت، روش گروه غيرواقعي ، روش بوردا روش انتخاب نظريات کارشناسان را ميتوان نام برد.يکي از روشهاي مهم قابل استفاده در اين زمينه که در علم مديريت نيز کاربرد زيادي دارد، روش فرايند تحليل سلسله مراتبي که از اصول اساسي تفکر تحليلي زير تبعيت ميکند:
- اصل ترسيم درخت سلسله مراتب
- اصل تدوين و تعيين اولويتها
- اصل سازگاري منطقي قضاوتها
تصميمگيري براساس روش AHP از مزيتهاي بسياري از جمله الگوي واحد قابل فهم، تکرار فرايند، اجماع و تلفيق قضاوتها، بده و بستان بين عوامل تشکيل دهنده گزينهها، ترکيب مطلوبيت گزينهها، رويکرد تحليلي و سيستمي، عدم اصرار بر تفکر خطي، ساختار سلسله مراتبي و اندازهگيري موارد نامشهود در تدوين و تعيين اولويتها برخوردار است.
روش AHP با طبقهبندي سلسله مراتب ساختاري و وظيفهاي براساس مقايسات زوجي اولويتها بنا شده است که تصميمگيرنده، به ترسيم درخت سلسله مراتب تصميم که عوامل مورد مقايسه و گزينههاي رقيب مورد ارزيابي در تصميم را نشان ميدهد انجام داده و سپس مقايسات زوجي صورت ميگيرد. همين مقايسات، وزن هريک از عوامل را در راستاي گزينههاي رقيب مشخص ميسازد و در نهايت يک الگوريتم رياضي به گونه ماتريسهاي حاصل از مقايسات زوجي را با همديگر تلفيق ميسازد که تصميم بهينه بمنظور اختصاص ضرايب به بهترين وجه ممکن حاصل ميشود. البته نرخ سازگاري تصميم با قضاوتها در اين مرحله واجد اهميت خاصي بوده و سازگاري مقايسات را مشخص ميکند. يکي از روشهاي مقايسه نرخ سازگاري، روش بردارهاي ويژه ميباشد.
استانداردگذاري و تعيين وضعيت عملکرد مطلوب شاخصها براي پايان دوره ارزيابي
تعيين معيار عملکرد و مقدار تحقق شاخص بصورت کمي يا کيفي و نرخ رشد عملکرد در سالهاي گذشته بصورت ميانگين و يا ميانگين متحرک براي دو يا چند سال گذشته با در نظر گرفتن اهداف خاص تعيين شده براي آن دوره و پديدههاي مؤثر در نحوه تحقق آن شاخص، استخراج و معين ميگردد. در تعيين وضعيت مطلوب عملکرد شاخص بايد واقعگرايانه و غيربلند پروازانه عمل کرد و توافق واحدهايي که وظيفه انجام و عمل به آن شاخص را بعهده دارند جلب نمود.
سنجش و اندازهگيري و استخراج نتايج
براي هر شاخص، عملکرد واقعي را با استفاده از مجموع واقعيتهاي موجود مشخص و با استاندارد عملکرد مطلوب مقايسه نسبت به وضعيت تحقق اهداف آن شاخص بررسي و در نهايت تحليل لازم انجام و در صورت لازم اقدامات اصلاحي جهت بهبود عملکرد در آن شاخص را معين نمود. يک نکته اينکه در نتايج عملکرد، معمولاً رويکرد و ديدگاه حاکم در ارزيابي عملکرد مورد توجه خاص قرار ميگيرد. مثلا: اگر ارزيابي عملکرد يک فرايند مورد توجه باشد، نتايج اين اندازهگيري منتهي به تعيين وضعيت مطلوب يا نامطلوب بودن عملکرد آن فرايند ميگردد. اگر فرايند موجب افزايش ارزش افزوده براي سازمان شود عملکرد آن مطلوب وگرنه علت منفي بودن عملکرد فرايند را بايد بررسي کرد.براي علتيابي ميتوان از تکنيک طراحي آزمايشها و براي کاهش خطا از که در سازمانهاي پيشرو بيشتر عملي ميباشد استفاده نمود. همچنين براي بهبود داخل فرايند از روش بهبود مستمر و جهت بهبود کلي و عوامل خارجي فرايند نياز به مهندسي مجدد است.
منبع
قلي پور، قادر(1394)، تاثير سرمايه ي فکري بر عملکرد سازمان بر اساس مدل استاندارد بنتيس، پايان نامه كارشناسي ارشد، مديريت اجرايي ،دانشگاه پیام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید