تاثیر ورزش بر کیفیت زندگی سالمندان

ورزش منظم در افزایش کیفیت زندگی سالمندان تاثیر یه سزایی دارد. به گزارش شبکه خبر ، پژوهشگران دانشگاهای علوم پزشکی شهر کرد و کرمانشاه ، تاثیر برنامه ورزشی را بر کیفیت زندگی 60سالمند در شهر کرد بررسی کردند. این افراد با میانگین سنی 68سال دارای توانایی انجام دادن  فعالیت ورز شی  و کارهای معمول بدون وابستگی به دیگران و بدون بیماری محدود کننده بودند و برنامه ورزشی  را بمدت  60جلسه اجرا و بر اساس این بررسی، با استفاده از برنامه ورزشی پیش رونده عضلانی، کیفیت زندگی سالمندان به میزان درخور توجهی افزایش میابد.به گفته  پژوهشگران با توجه به این پژوهش و با استفاده از برنامه ورزشی منظم،مداوم و دارای پزیش خوب از طرف سالمندان ،میتوان با افزایش کیفیت زندگی در ابعاد مختلف،راه را برای سالم پیر شدن انها فراهم کرد.سرعت رشد جمعیت سالمندان در کشورهای در حال توسعه بسیار زیاد است و کیفیت زندگی در سالمندی به علل مختلف بویژه مثلا بعلت کاهش تحرک فیزیکی و فعالیت ورزش   کاهش میابد.

پیر شدن حق همه ی افراد بشر است و این موضوع بر اهمیت سالمندی و پیشگیری از مشکلات آن می افزاید. سالمندی دورانی است که فعالیتهای  جسمانی، روانی  فرد کاهش پیدا میکند و ابتلا به بیماریهای جسمی و ذهنی ممکن است منجر به احساس افسردگی در فرد شود. عواما اسیب پذیری چون ابتلا به بیماریهای جسمی ومضمن، کاهش قدرت و توانایی بدن، بازنشستگی، دوری  از فامیل و دوستان، مرگ اطرافیا ، بیماری و مرگ دوستان موجب میگردد فرد بیش از پیش احساس نا امیدی ، افسردگی و بیهودگی کند. در این مورد نگرش افراد جامعه اطرافیان و فرزندان سالمند بسیارمهم است توجه افراد جامعه به سالمندان میتواند تاثیر مثبتی در پیشکیری از عوامل اسیب پذیرداشته باشد. عوامل جسمانی متعددی که منجر به پیر شدن میگردند شامل تغذیه  نادرست،  بهداشت پایین، کمبود  ویتامینها، کم ابی بدن، کم کاری غدد تیروئید ، بیماریهای حاد مغزی، تصلب شرابین ، ارتروز، سرطان و … می باشند یکی از مهمترین و ساده ترین روشهای جلوگیری از پیر شدن توجه به جسم است. عدم توجه و رسیدگی به جسم منجر به پیری زود رس میشود .افرادی که تحرک کمتری دارند در معرض خطر ابتلا به بیماریهایی مانند: افسردگی، بیماری و مرگ زود رس قرار میگیرند. یکی از روشهای  ساده از پیری جلوگیری میکند  ورزش است. بدون فعالیت و کار انرژی خیلی زود تحلیل میرود. افرادی  که تحرک کمتری نسبت  به افراد پر تحرک دارند در خطر ابتلا به بیماریهای گوناگون قرار میگیرند. ورزش کردن برای تمام افراد و هر گروه سنی مفید است . در گذشته فیزیولوژیست ها معتقد بودند که فقط تمرینات ورزشی در زمان جوانی به استقامت دوران پیری کمک میکند در حالیکه تحقیقات  اخیر نشان میدهد  که ورزش برای  هر فردی در هر سنی مفید است و یکی از خواص ورزش و فعال بودن جلوگیری از پیری است. از فواید مهم   ورزش رابطه ی آن با سالم نگه داشتن عضلات است. ورزش و تمرینات جسمانی موجب افزایش هجم عضلات شده و این امر به نوبه خود باعث میشود فیزیولوژی بدن قوی تر عمل کند. با توجه به وزن سن و سلامتی جسمانی سه هفته پیاده روی موجب کاهش کلسترول خون می شود تمرینات ورزشی که در دوران جوانی شروع می شود. پوکی استخوان در سنین بعدی میگردد و استخوانها تحمل بیشتری برای وزن بدن پیدا میکنند . در نهایت ورزش موجب افزایش هجم عضلات و توان و قدرت فرد، افزایش در میزان متابولیسم، تحمل قند، کاهش کلسترول، تنظیم حرارت بدن و استخوان میگردد.

کیفیت زندگی وشاخص خوشبختی

اما بیشتر از ان بد نیست برمهمترین ویژگیهای جهان معاصر که زندگی انسان در متن ان جریا دارد، نگاهی کوتاه بیافکنیم.جهان معاصر جهانی است پر طوفان و بحران خیز .جامعه جهانی اکنون در چرخشگاه تمدنی بی سابقه قرار گرفته  است. تحولات پر شتاب علمی / تکنولو ژیک عامل اصلی چنین  وضعیتی است. در چنین وضعی، بنیانها وشالوده های اصلی زندگی فردی  واجتماعی که به  انسان در برقراری تعادل وجودی کمک میکرده اند بمعنای تعادل میان دنیای درون و محیطی که فرد درتعامل با ان قرار دارد, فرو ریخته اند. مهمترین این شالوده ، ارزشها و نا هنجاریهایی است که در گذشته  راه گشای فهم وحل مسائل بودند ولی امروزه دیگر چنین نیستند. نسل جدید، هنجارها و معیار ها و ارزشها و سنتهای موجود را  منسوخ  و مسئله افرین میداند و نه تعادل بخش و کار ساز. مشکل انجاست که نظام جدید و بهتری نیز جایگزین نشده است در نتیجه ، افراد و نهادهای اجتماعی در فضایی حضور دارند که بیشتر به سیاه چالی شباهت دارد که نیروها و انرژهای سازنده ی نسل حاضر و قبلی را در خود می بلعد. شکاف رو به گسترش نسل ها، نشانه بارزی از این  واقعیت است . از سوی  دیگردر خانواده ،پدر و مادر،اقتدارخود را که بر خاسته از مرجعیت و مشروعیت شان بود، از دست داده اند. در نسل گذشته ، این مرجعیت و مشروعیت  بطورطبیعی  از دانسته ها  و تجربه های  مفید پدر و مادر بر می خاست  که فرزند در برابر آن تسلیم بود. ولی کودکان و نوجوانان معاصر به  دلیل دسترسی راحت و ارزان  به منابع گستره  ی اطلاعات و دانش و دانایی ، که انقلاب ICTان را میسر ساخته،درباره بسیاری از موضوع ها بیش از والدین خود  می دانند . در نتیجه وقتی پدر ومادر در برابر سوال های عجیب و تازه انان حیرت زده پاسخ می دهند: من نمیدانم ،پایه های آن مرجعیت و مشروعیت سست می شود و دیگر اختیاری نمی ماند که  فرزند ان را طبق الگوی مطلوب خود بار بیاورند. الگوی مطلوبی که پدر و مادر برای فرزند در ذهن دارند.

نسل جدید برای یافتن الگوی مناسب خود ، به تنوعی گیج کننده از منایع و مراجع متعددی روی میاورد که از اینترنت و ماهواره وامثال ان حاضر و غایب و … بدست اورده است . واغلب  در میان انها، سردرگم و گیج می ماند و بدون اتکا به مرجعی مطمئن و قابل اعتماد ، در میانه راه دشوار وپر سنگلاخ زندگی بی پناه و ناتوان رها میشود. اقتدار متمرکز و بلا منازع پدر و مادر در نسلهای قبلی دست کم این حسن را داشت که اگر جوان الگوی تحمیل شده را ، بدلیل نداشتن حق انتخاب و حق نظر داشت منتظر میماند تا در سنین بالاتر راه خود را انتخاب کند. از سوی دیگر بشر وارد عصر بحران شده است. بحران، وضعیتی است که در ان سیستم از وضعیت تعادل خارج شده و قانو نمندی مرسوم بر ان حاکم نیست.

عصر بحران بدان معناست که بحران ها زنجیره وار رخ میدهند. هنوز بحرانی از بین نرفته، بحرانی تازه ظاهر میشود . واقعیت آن است که الگو های ذهنی و رفتاری انسان در عصر ثبات و تعادل شکل گرفته اند و در وضعیت های بحرانی نمیتوانند کار ساز باشند. افزون بران ، هنوز انسان نپذیرفته که وارد عصر بحران شده و بحران امری است طبیعی و تعادل و ثبات عمری است بعید و با احتمال بسیار کم.

همین چند نکته کافی است تا متوجه شویم که محیط زندگی انسان از بن دگر گون شده است. ولی انسان برای دست و پنجه نرم کردن با مسائل تازه عصر حاضر، به دانش و مهارت و توانایی های لازم مجهزنیست. نظام اموزش  رسمی و غیر رسمی و خانواده و جامعه بطور کلی،افراد را برای زمانه ای امادهمی سازد که از دست رفته است. در چنین   وضعیتی که اداره زندگی برای همه دشوار میشود در چنین وضعیتی است که طرح بحث کیفیت زندگی میتواند راه گشا باشد. در اینجا می کوشیم مفهوم کیفیت زندگی وکوششهایی که در جهان برای سنجش و مدیریت ان در جریان است، معرفی شوند .

نکاتی در باره کیفیت زندگی

کیفیت زندگی مفهومی است چند وجهی و پیچیده .ولی در عین حال قابل تعریف و قابل سنجیدنی با رهیافتی میان رشته ای میتوان ان را تعریف کرد برایش مدل مفهومی ساخت وبراساس آن مدل ان را سنجیدحتی میتوان خیلی ساده  بسراغ مردم رفت وازآنان پرسیددرباره زندگی چه احساسی دارند ایا از زندگی لذت میبرند یا نه.

کیفیت زندگی بیش از هر چیز امری است نسبی و برای تعریف و سنجش ان معیار مطلق و جامع و جهان شمولی وجود ندارد که در همه جا مصداق داشته باشد . مفهومی است که بشدت متاثر از زمان و مکان است. عوامل موثر بر ان، بسته به دوره زمانی و مکان جغرافیایی و شرایط فرهنگی تغییر میکنند. مولفه های کیفیت زندگی بر اساس ارزشهای فردی و اجتماعی و ملی تعریف میشوند . شکی نیست که واقعیت ها و شرایط عینی  جامعه و وضیعت  مادی زندگی فرد نیز در ان  نقشی  تعیین کننده دارند. اما باید توجه داشت که انسان موجود ی است  که بر  اساس تصویر ذهنی  خود از  واقعیت  /نه خود واقعیت/زندگی میکند و رفتارش متاثر از برداشت های ذهنی و درکی است که از واقعیت دارد وبرداشتها و ادراکات، الزاما با واقعیت انطباق ندارند. تصویر زندگی و برداشت هر فرد درباره واقعیتی معین با دیگری تفاوت داردبر این اساس میتوان گفت که :

  • برداشت ما از شرایط عینی و واقعیت های زندگی است که اساس ان را درباره ی زندگی و کیفیت زندگی شکل میدهد.پس اسن شخص است که باید احساس کند کیفیت زندگی اش مطلوب است یا نه
  • برداشت افراد درای باره با یکدیگر یکسان نیست. براین اساس شاید بتوان نتیجه گرفت که میان ارزیابی جوانا ن از واقعیتهای زندگی و مطلوبیت کیفیت زندگی و از ان مهمترمعیارها یی که برای ارزیابی زندگی خود دارند؛ با انچه پدران و مادران وحاکمان و مسئولان جامعه دارند ، تفاوت دارد.

این شکاف،مدام رو به گسترش بوده و عمیقتر خواهدشد.اما واقعیت مهمتر آنست که روانشناسان، دانشمندان مغزو اعصاب و پژوهشگران علوم شناختی به ما میگویند که برداشتها و تصاویر ذهنی /و به معنایی دقیق تر ، مدل های ذهنی را می توان تغییر داد. مدیریت کیفیت زندگی یعنی تغییر شرایط عینی زندگی در جهت مطلوب ، که وظیفه اصلی حکومت و دولت است و تغییر مدلهای ذهنی ،و برداشت فرد درباره ی واقعیت که در اختیا ر فرد است؛ ولی اگر فرد و کیفیت زندگی او در محاسبات حکومت جا یی نداشته باشد چه خواهد شد؟ کوشش مستمر فرد در راه تغییر مدلهای ذهنی در شرایطی موثر است و توسیه می شود که شرایط واقعیه زندگی دقدقه ی انرا که وضع را بهبود بخشد.

شاید آشنایی و حساس شدن به مفهوم کیفیت زندگی به دولتها و حکومت ها کمک کند که در راه مطلوب کردن شرایط عینی زندگی و واقعیت ها گام بردارند و به فرد نیز امکان دهند در قلمرو نفوذ خویش مسئولیت کیفیت زندگی خویش را در دست گیرد .

مهمترین متغیر های عینی

بعد فردی: این بعد شامل متغییر هایی است که رابطه فرد را با شرایط خاص زندگی فرد از جمله امکانات لازم برای برخورداری اززندگی سالم وراحت تعریف میکنند مهمترین این شرایط به شرح زیراند.

  • رفاه مادی: داشتن شغل و درامد مناسب
  • تغذیه مناسب: پژوهشها نشان می دهد که میان تغذیه نامناسب سالهای اول زندگی ، بویژه تا 2 سالگی و تحریکاتی که در این سن مغز دریافت میکنند، با رشد ذهنی و از ان مهمتر کسب مهارتهای اساسی ، بویژه مهارت دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زندگی ، رابطه ای قوی وجود دارد. می گویند   کمبود چنین مهارتهایی پیش از سیگار و کلسترول باعث مرگ ناشی از سکته ی قلبی و سکته ی مغزی شدهاست. بر پایه این پژو هشها فراهم اوردن شرایط برای تغذیه مناسب کودکان و نوزادن   مهمترین وظیفه ی دولیت است زیرا اینان سرمایه های انسانی اینده هستند که در ان مسائل بیش از پیش تکنولوژیک میشود و فرد ،بدون مهارتهای لازم ، نمیتواند زندگی خود را اداره کند.

منبع

بادروزه،معصومه(1392)، معنا درما ني گروهی بر کیفیت زندگی وتغییرسبک دلبستگی ناایمن،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی گیلان

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0