تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر یادگیری

به دنبال بیداری و آگاهی اخیر در امر گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، برخی کشورها مانند استرالیا، ژاپن، مالزی، سنگاپور و آمریکا اقداماتی در زمینه مدارس مبتنی بر ICT یا مدارس هوشمند انجام داده اند. در مدارس هوشمند، تاکید بر این است که آموزش به جای این که شامل فراگیری یکسری اطلاعات گسسته باشد، شامل فراگیری توانایی هایی باشد که دانش آموزان بتوانند علم و دانش خود را مبنای اطلاعات موجود بنا کنند. هدف مدارس هوشمند ترویج توسعه متعادل، کمک به یکپارچه شدن دانش، آموزش مهارت ها و ارزش ها، فراهم آوردن نظم، یادگیری های ریشه ای، مداوم و کمک در به دست آوردن صلاحیت برای همراه شدن با عصر اطلاعات است. برای آموزش این مهارت به دانش آموزان، باید فعالیت مرکزی مدارس از این شیوه کنونی تغییر یابد و اطلاعات تنها از معلم به دانش آموز انتقال پیدا نکند، بلکه تاکید مدارس براین باشد که دانش آموزان را قادر سازد تا دانش خود را با پرسش، مطالعه، جستجو و اکتشاف در گستره جهانی وب و قاعده سازی، تست فرضیه ها، تمرین مهارت ها و تبادل آموخته های خود را بسازید. اینگونه مدارس اغلب به سرمایه گذاری زیادی در زمینه تشکیلات مالتی مدیا نیاز دارند. بنابراین

  • استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در پیشرفت های علمی و آموزشی دانش آموزان بسیار موثر است.
  • کلیه دانش آموزان بایستی سواد اطلاعاتی الکترونیکی داشته باشند.
  • فناوری های اطلاعات و ارتباطات بخشی از جهان روبه رشد فرزندان ما را تشکیل خواهد داد.
  • در عصر اطلاعات بایستی هزینه دست یابی به اطلاعات نادر و پرهزینه مورد نیاز در آموزش های تخصصی و پژوهش ها کاهش یابد.
  • نسبت دانش آموزا به کامپیوتر به نسبت یک به ده در دوره های متوسطه، و یک به بیست در دوره های ابتدایی و راهنمایی ارتقاء یابد.

توسعه حرفه ای

بسیاری از معلمان به سختی با استفاده از تجهیزات ICT سازگار شدند و بسیاری نیز هنوز دست به کار نشده اند. حتی در این بین جمع زیادی وجود دارند که هنوز به اهمیت این موضوع پی نبرده اند. برای این که ICT بتواند تاثیر قابل توجهی به عنوان یک ابزار آموزشی داشته باشد، بایستی به فضایی که قرار است در آن پیاده سازی صورت گیرد، توجه شود. معلمان سال های زیادی وقت صرف کرده اند تا بیاموزند چگونه یک برنامه ریاضی را به شایستگی تدریس کنند و حال سیستم انتظار دارد که با چند ساعت آموزش، یک فرد ماهر در زمینه آموزش و ICT داشته باشد. زمان زیادی لازم است تا صرف توسعه این مهارت ها شود؛ حتی بیشتر از آن زمانی که صرف پیاده سازی و تلفیق این مهارت ها با شیوه های آموزشی می شود.

فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي و تأثير آن بر آموزش و يادگيري

در دنياي امروز تغييرات ناشي از فناوري­هاي جديد تأثير بسزايي بر روند زندگي و كار مردم در سرتا سر جهان گذاشته و با روش­هاي سنتي آموزش، ياگيري، و مديريت آموزش به طور جدي به مقابله پرداخته است. بنابراين موضوع توسعه نظام آموزشي در عرصه  فناوري اطلاعات يك از چالش­هاي اصلي سياستگذاران آموزش است. در حال حاضر، روش­هاي سنتي آموزش ديگر قادر به پاسخگويي به نياز­هاي رشد و گسترش مداوم مهارت هاي آموزشي نيستند. فناوري­هاي جديد فرصت­هاي بيشتر، جديدتر، و جذاب­تري را براي يادگيري ارائه مي­كنند، مانند: فرصت كسب تجربه  يادگيري متناسب با توانايي و شيوه  يادگيري هر دانشجو.در متون مختلف، اغلب سه رويكرد مختلف را در استفاده از فناوري­هاي اطلاعاتي و ارتباطي در آموزش مي توان مورد شناسايي قرار داد:

  • فناوري­هاي اطلاعاتي و ارتباطي به عنوان واحد درسي كه دلالت بر فراگيري مهارت­هاي ويژه در قالب واحدهاي درسي يا كارگاه­هاي آموزشي براي دانش­آموزان، دانشجويان، و مدرسان دارد؛
  • فناوري­هاي اطلاعاتي و ارتباطي به عنوان ابزاري براي گردآوري، ذخيره­سازي، و اشاعه اطلاعات و نيز انجام فعاليت­هاي پژوهشي؛
  • فناوري­هاي اطلاعاتي و ارتباطي به عنوان ابزاري براي كمك به فرايند آموزش و يادگيري.

اين رويكرد محتوايي كه در بند بالا به آن اشاره شده، متفاوت است. به عبارت ديگر، در اين رويكرد سعي بر آن است تا صرفاً از امكانات سخت­افزاري و نرم­افزاري براي آموزش و يادگيري استفاده شود  و بحث محتوايي به ميان آورده نشده است. اينكه فناوري­هاي اطلاعاتي به چه ميزان بر روي شيوه­هاي آموزش مدرسان و نيز دانشجويان دانشگاه­ها و موسسات آموزش عالي تأثيرگذار است، مي­تواند به دانش و مهارت­هاي قبلي آنها در استفاده از فناوري­هاي اطلاعاتي و ارتباطي، ميزان استفاده از فناوري­ها و نيز موضوع مورد آموزش بستگي داشته باشد.

كاربرد و تأثير استفاده از فناوري­هاي اطلاعاتي و ارتباطی در حوزه­هاي مختلف ملي و فني با يكديگر متفاوت است يعني برخي رشته­هاي دانشگاهي بيشتر تحت تأثير كاربرد فناوري­هاي اطلاعاتي قرار دارند براي مثال، پزشكي در مقايسه با تاريخ.علت كاربرد فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي در يادگيري، آموزش بهتر و سريعتر است. توانايي فناوري­هاي اطلاعاتي و ارتباطي در سبقت از زمان و مكان است. فناوري اطلاعات و ارتباطات، آموزش غير همزمان يا آموزش با مشخصه يك تأخير زماني بين ارايه آموزش و پذيرش آن توسط فراگيران را ممكن مي سازد. براي مثال، مواد دوره­اي پيوسته ممكن است در سراسر روز يا هفته در دسترس باشند.

 نقش و تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نظام آموزشی

تجربه نشان می دهد که فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش مهمی بر نظام آموزشی دارد. شاید تکنولوژی بتواند یاددهی یادگیری را از محدودیت های برنامه ی درسی خطی برهاند، بین یادگیری در مراکز آموزشی و خارج از مراکز آموزشی، خانه و مکان های دوردست پلی بزند و پایه و اساسی برای مفهوم یادگیری برای زیستن با هم و در کنار هم،  فراهم سازد.هدف(یادگیری برای بودن)، رشد و توسعه ی شخصیت و توانایی عمل کردن با استقلال بیشتر، نقادی و موشکافی، برخورداری از قدرت تمیز و عهده دار شدن مسئولیت های فردی است. در این ارتباط،  آموزش نباید هیچ یک از ابعاد و ظرفیت های فردی شامل حافظه، استدلال، زیباشناسی، احساسات،  توان فیزیکی و مهارت های برقراری ارتباط را نادیده بگیرد.

   مفهوم (یادگیری برای بودن)به طرح این مساله اشاره داردکه یادگیری ضمنی که درکلاس های درس مرتبط با هم شکل می گیرد،  در آینده جایگاه قانونمند خود را در مراکز آموزشی خواهد یافت.   وظیفه عمده نظام آموزشی، تربیت و پروراندن همه جانبه فراگیران آن نظام برای ایفای نقش مناسب خود در جامعه در جهت تعالی آن جامعه است. گرچه این تعریف را می توان از وجوه متفاوتی مورد بازبینی قرارداد، لکن در یک نظر کلی رشد متعلم را دارا شدن سواد اطلاعاتی تعبیر نمود.سواد را در ساده ترین شکل به معنای توانایی خواندن و نوشتن و در وجه گسترده تر به معنای درک و فهم در نظر می گیرند. لیکن پدید آمدن تحولات جدید در عرصه فناوری اطلاعات و میزان تأثیر و جوامع از آن، به سواد اطلاعاتی یاد می شود.

امروزه اهمیت آموزش و پرورشی که متناسب با نیازهای فرد و جامعه باشد، بیش از همه احساس می‌شود زیرا دنیایی که با شبکه‌های اطلاعاتی به هم پیوند خورده متقاضی نیروی کاری است که بفهمد چگونه از فناوری به عنوان ابزاری برای افزایش بهره‌وری و خلاقیت استفاده کند.  چنین مهارتی،  توانایی استدلال کردن بر مبنای اطلاعاتی است فرآیندی که در آن منابع معتبر شناسایی شده و به دیگران انتقال داده می‌شود، افزون برآن کارفرمایان از کارگران انتظار دارند از مهارت‌های همکاری و تشریک مساعی کار در گروه و تبادل اطلاعات در شبکه جهانی، یعنی تحلیل مساله از دیدگاه چند رشته‌ای برخوردار باشند.  از آن جا که این شبکه‌ها بین‌المللی هستند، کارفرمایان در جستجوی افرادی برمی‌آیند که ظرفیت تعامل موثر با کسانی را دارا باشند که دارای فرهنگ و زبان متفاوتی هستند و بالاخره کارگران عصر دانش باید منعطف بوده و قادر باشند به همان سرعتی که محیط‌های پویای کار تغییر می‌کند،  به موثرترین شکل بیاموزند .

مزیت‌های بهره‌گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تعلیم و تربیت

نفیسی در پاسخ به اینکه فناوری اطلاعات استعداد انجام چه کارهایی را در آموزش و پرورش داراست، چنین اظهار می‌کند:

  • کاهش محدودیت‌های یادگیری و توقیف برابر فرصت‌ها:
  1. تسهیل دست‌یابی همگان به فرصت‌های یادگیری با کیفیت خوب و به بهای مناسب؛
  2. از میان برداشته شدن محدودیت‌های ناشی از زمان یادگیری، طول یادگیری، مکان یادگیری، فاصله میان فراگیر و منابع یادگیری از جمله معلم؛
  3. از میان برداشتن محدودیت‌های ناشی از جنس، نژاد، قومیت، موفقیت اقتصادی- اجتماعی فراگیر؛
  4. از میان برداشته شدن قسمتی از محدودیت‌های ناشی از معلولیت‌های جسمی و ذهنی در فرآیند یادگیری؛
  5. به کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات امکان ارائه آموزش فراگیر- محور در طول حیات فرد با هزینه کمتر، سرعت بیشتر و کیفیت مطلوب‌تر متناسب با نیازها و توانایی‌های فرد فراهم می‌شود؛
  • تربیت نیروی انسانی متناسب با عصر دانش و اطلاعات:

فناوری اطلاعات قادر است منابع انسانی مورد نیاز عصر دانش و اطلاعات را با توانایی تفکر منطقی برای بکارگیری ابزارهای فناوری در جهت حل مسایل، تربیت نماید.

  • بالا بردن کارایی و بهره‌وری در آموزش و پرورش:
  1. خودکار بودن کارایی و بهره وری در آموزش و پرورش.
  2. تقویت تمرکز زدایی و اعتلای مشارکت مردم، اولیا، دانش‌آموزان، معلمان و کارفرمایان در سیاستگذاری، اجرا، نظارت و ارزشیابی از فعالیت‌های آموزشی؛
  3. تقویت سیستم تصمیم‌گیری و مدیریت مبتنی بر اطلاعات از طریق نظارت متمرکز و اجرای غیر‌متمرکز؛
  4. ایجاد مدارس و سایر نهاد‌های آموزشی و فرهنگی مجازی؛
  5. کاهش هزینه دستیابی به اطلاعات نادر و پر هزینه مورد نیاز در آموزش‌های تخصصی و در پژوهش‌ها.

  موسسه فناوری و ارتباطات آموزشی بریتانیا دلایلی را برای پاسخ به اینکه چرا فناوری اطلاعات و ارتباطات ابزاری شگرف برای فراگیران و معلمان است، ذکر می‌کند:

  1. فراگیران را قادر می‌سازد که شرکت کننده‌ای فعال در کلاس درس باشد نه فقط یک مشاهده‌گر منفعل؛
  2. فرصت‌هایی را برای سبک‌های یادگیری متفاوت ارائه می‌کند؛
  3. فراگیران را قادر می‌سازد که بر فعالیت خود تمرکز نموده و بر فشارهای فیزیکی فائق آیند؛
  4. استقلال فراگیران را افزایش می‌دهد؛
  5. وسیله‌ای را فراهم نموده و سرعت پیشرفت فراگیر را بهبود می‌بخشد؛
  6. می‌تواند روابط و تعاملات اجتماعی را تسهیل نموده، فراگیران را در جامعه‌ای وسیع‌تر قرار دهد؛
  7. ابزاری برای تشخیص و تمایز توانایی و مهارت‌های فراگیر برای معلم فراهم می‌کند؛
  8. وسایلی را برای فراگیران فراهم می‌کند که برای شنوندگان وسیع‌تر انتشار دهند؛
  9. به آسانی ترتیب دسترسی سخت افزاری و نرم افزاری را برای پشتیبانی همه فراگیران فراهم می‌کند؛
  10. پیوستگی و پیشرفت را تسهیل می‌کند؛
  11. راه‌ های متفاوت را فراهم می‌کند به صورتی که فراگیران را جلب نموده، تحریک می‌کند و بر می‌انگیزاند؛
  12. در معلمان ایجاد انعطاف می‌کند، همچنین مطالب در دسترس، به طور آزاد در شکل الکترونیکی از منابع متنوع وسیعی را در اختیار آنها قرار می‌دهد؛
  13. روش کار مشارکتی را تسهیل می‌کند، بطوری که معلمان می‌توانند با منابع و مطالب شبکه جهانی وب و email مشارکت نمایند؛
  14. وسیله نگهداری ثبت‌های پیشرفت اشخاص را فراهم می‌کند؛
  15. همه فراگیران را به کار مستقل تشویق نموده و فرصت‌هایی برای ساختن بهترین استفاده از منابع بشری را ایجاد می‌نماید.

برخی از مزایای دیگر:

  • افزایش سرعت انتقال یادگیری و بازدهی؛
  • افزایش دقت یادگیری؛
  • کاهش اندازه فیزیکی مخازن اطلاعات؛
  • جلوگیری از اعمال نظرهای سلیقه ای معلمان؛
  • ایجاد امکان کار تمام وقت؛
  • ایجاد امکان همکاری از راه دور برای معلمان و دانش آموزان؛
  • کاهش هزینه های آموزش و پرورش.

با توجه به موارد فوق به خصوص افزایش سرعت که باعث انجام تعداد کار بیشتر می شود و انجام کار تمام وقت، بهره وری سیستم افزایش می یابد و در نتیجه باعث کاهش مقدار زیادی از هزینه ها برای دولت  (آموزش و پرورش) و دانش آموزان می گردد.

انواع آموزش و یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعات و ارتباطات

برای آموزش و یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعات، چهار شیوه درنظرگرفته شده است. این روش ها عبارتنداز:

خود یادگیری: در این حالت، محیط آموزشی شامل یک رایانه و نرم افزار و نیز سه عنصر زیر می باشد:

  • انتقال منابع چند رسانه ای
  • مشاوره جویی از مواد آموزشی
  • مجموعه نتایج آزمون

برای درک خودیادگیری، نرم افزارآموزشی می تواند به صورت پیوسته ، ناپیوسته یا مجموعه ای از این دو تهیه شود. در حالت ناپیوسته، نرم افزار از طریق لوح های فشرده ارائه می شود که از مواد آموزشی قابل کنترل تشکیل شده است. درحالت پیوسته، رایانه یادگیرنده به یک پایگاه اطلاعاتی یا شبکه آموزشی متصل می شود. درحالت سوم، تحویل موثر مواد آموزشی می تواند هم به صورت پیوسته و هم به صورت ناپیوسته باشد. لوح های فشرده به عنوان ضمیمه می توانند از طریق وب سایت های اینترنتی ارائه شوند.

یادگیرنده ای که به تنهایی می آموزد می تواند از مواد آموزشی مشاوره کسب کند. یعنی توضیحات بیشتر و مجموعه ای پاسخ های صحیح باید با مواد آموزشی ادغام شوند. در این نوع یادگیری، فرد باید با استفاده از منابعی که در اختیار دارد به کسب دانش بپردازد و به مجموعه ای ازسوالاتی که درپایگاه های اطلاعاتی قراردارند، پاسخ دهد و بلافاصله واکنش نظام را ببیند. در صورت خوب یا بد بودن نتایج آزمون یادگیرنده، نظام رایانه ای خیلی سریع واکنش نشان می دهد. پس در این نوع یادگیری، وجود یک ارتباط مبتنی براینترنت جهت کسب منابع روزآمد ضروری می باشد.

یادگیری از راه دور: در این حالت، یک یاددهنده از راه دور، یک یا چند یادگیرنده را کنترل می کند و درصورت درخواست یادگیرندگان، برای حمایت ازآن ها فعال می شود. عناصرتشکیل دهنده این نوع یادگیری به این شرح می باشند:

  • اتصال به یک یاددهنده؛
  • نظارت بر یک یا چند دانشجوی دوردست؛
  • پاسخ به درخواست یادگیرندگان؛
  • قابل دسته بندی ساختن مواد آموزشی روی پایانه های یادگیرندگان.

تفاوت یادگیری از راه دور با خودگیری دراین است که یک نفر به عنوان یاددهنده دراین نظام وجود دارد و خود او نیز نیازمند آموزش است، لازم است نیازهای یادگیرندگان را به خوبی بشناسد تا بتواند به آنها پاسخ لازم را ارائه نماید. نمونه هایی ازاین نوع یادگیری، نظام های ویدئو کنفرانس یا نشست شبکه ای می باشد. آنها امکان برقراری ارتباط دیداری- شنیداری کاربران و به اشتراک گذاشتن مدارک مورد نیاز آنها را باهم فراهم می سازد. افراد از طریق پست الکترونیکی نیز می توانند با هم در ارتباط باشند.

کلاس مجازی: درکلاس مجازی، یک معلم و چند یادگیرنده به صورت همزمان ولی در مکان های متفاوت با هم در ارتباط هستند. در این نوع یادگیری، مکان ها از طریق ابزارهای ارتباطی به هم مرتبط هستند، معلم با دانشجویان صحبت می کند، معلم منابع اضافی را انتخاب می کند، معلم، این منابع اضافی را برای دانشجویان ارسال می کند و تعاملات دانشجویان را مدیریت می کند. برای درک یک کلاس مجازی، یک محیط آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعاتی باید برمبنای ساختار چند ردیفه باشد چرا که کاربران بسیاری ممکن است در پایانه های مختلفی کارکنند و نظام یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعاتی، باید سخت افزار و نرم افزار مستقلی باشد. دراین نظام، یک خادم برای دستیابی به مواد آموزشی وجود دارد.

یادگیری گروهی: این نوع یادگیری مشابه کلاس مجازی است با این تفاوت که کل جریان را فرد خاصی مدیریت نمی کند. یادگیرندگان به صورت همزمان اما از مکان های مختلف باهم دیدار می کنند و باهم به یادگیری می پردازند. عناصر مورد نیاز این نوع یادگیری مشابه همان مواردی است که در کلاس مجازی بود. برای یادگیری گروهی، ارتباط درسطح بسیارگسترده ای باید به وجود آید، زیرا هریادگیرنده باید با سایرافراد گروه به تبادل اطلاعات بپردازد.

محیط آموزشی الکترونیکی باید کیفیت آموزش را ارتقا دهد یعنی یادگیرندگان باید بتوانند از هرجا و هر زمان اقدام به فراگیری کنند. مساله دیگر این است که تعامل یادگیرنده با محتوای آموزشی و تاثیر گذاشتن بر سرعت فراگیری، باعث رشد یادگیرنده می شود. یادگیرنده، جریان یادگیری را با تقاضاهای فردی خود هماهنگ می کند که باعث افزایش انگیزه های او می شود. یک نظام آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعاتی باید بتواند محتوای آموزشی و ابرداده ها را تولید و بازبینی کند، دوره های آموزشی را ارائه و کنترل کند، قسمت های مختلف دوره آموزشی را از طریق ساز وکارهای بازیابی تولید نماید و به عنوان نفش کتابخانه، منابع آموزشی را انتخاب کند و زمینه مشاوره یادگیرندگان با آنرا فراهم گرداند.

به این ترتیب مشاهده می شود که ما در محیط یادگیری الکترونیکی و به خصوص محیط یادگیری مبتنی برشبکه؛ به مجموعه ای ازمنابع مورد نیازیادگیرندگان؛ جایی که این منابع؛ انتخاب و گردآوری شده باشند؛ ابزارهای ارتباطی و یک یاددهنده که کارمدیریت یادگیری را برعهده بگیرد، نیازمندیم.

فناوری اطلاعات و ارتباطات و نقش معلم

کاربرد فناوری های جدید اطلاعات و ارتباطات، تغییرات شگفت انگیزی در فرآورده ها، فعالیت های کاری و زندگی مردم به وجود آورده است. فناوری اطلاعاتی و ارتباطاتی به سرعت ساختار اجتماعی و شیوه های زندگی مردم را در جهان تغییر می دهند و برای ایجاد «جامعه اطلاعاتی» که در آن، تولید اطلاعات و دانش علمی هدف است، رویه گسترش اند. در این عصر که به قولی آن را عصر دانایی هم گفته اند جوامع برای توسعه خود به تولید و عرضه اطلاعات و دانش علمی می پردازند. تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در همه فعالیت ها و زمینه های آموزشی نیز بسیار مهم، مثبت و کارآمد است.

تحقیقات نشان داده اند، تغییرات آموزشی در صورتی که آموزگاران به مهارت ها و دانش های مورد نیاز در طول فرآیند مجهز نباشند؛ معمولاً موفق نخواهد بود. آمادگی معلمان، عامل مهمی برای ورود فناوری اطلاعات به مدرسه هاست. اکثر اوقات معلمان باید تصویری را که از نقش معلم دارند، دگرگون سازند و آموخته های دانش آموزان را طی روند یادگیری بیازمایند و در نتیجه عقیده خود را راجع به این که تدریس و یادگیری چه باید باشد و چگونه می تواند باشد، تغییر دهند.

تجربه کشورهای در حال توسعه، صنعتی و مبتنی بر اطلاعات نشان می دهد که تربیت معلم برای کاربرد فناوری، عامل کلیدی در تعیین عملکرد بهتر دانش آموزان (از ابعاد کسب دانش و توسعه مهارت ها با استفاده از فناوری) است. فناوری آموزش به خودی خود هیچ چیز را تغییر نداده و نخواهد دارد و مستلزم معلمانی است که بتوانند فناوری را با برنامه درسی تلفیق کرده و از آن برای بهبود یادگیری دانش آموزان استفاده کنند؛ به عبارت دیگر، رایانه های جایگزین معلمان نمی شوند بلکه معلمان عناصر کلیدی در استفاده مناسب و اثربخش از فناوری هستند.

رستا معتقد است که با ظهور فناوری های جدید، حرفه تدریس از تاکید بر معلم محور و آموزش مبتنی بر سخنرانی به فراگیر- محور و محیط های یادگیری تعاملی متحور شده است طراحی و اجرای موفقیت آمیز برنامه های آموزش معلم، کلیدی برای اصلاحات اساسی آموزشی می باشد.معلم باید به این طرز تلقی برسد که خوب یادگرفتن مطالب درسی توسط دانش آموزان، با بهره گیری آنان از رایانه پیوند کامل دارد و در نتیجه، انجام وظیفه او به کمک رایانه اثربخش تر و آسان خواهد شد. بنابراین، معلم نیز همانند دانش آموزان، باید قبل از هر اقدامی برای بهره برداری از رایانه در فرآیند تدریس، کاملاً آماده شود.

باید توجه داشت که آنچه تدریس را تغییر می دهد فناوری نیست، بلکه این افراد هستند که اعمال تغییر می کنند و این امر به موازات تغییر در اهداف، باورها، مهارت ها و فهم دانش آن ها صورت می گیرد. در حال حاضر کلاس درس غرق در هنجارهای فرهنگی و اعمالی است که بسیاری از آن ها طی دهه ها ثابت بوده اند. کاربرد فناوری لزوماً این هنجارها و اعمال را در کلاس درس تغییر نمی دهد. مگر آن که معلم یا عوامل دیگر رویه های جدیدی را تایید کنند؛ لذا صرفاً کاربرد فناوری مهم نیست بلکه معلم باید  متفاوت عمل کند. معلم باید روش های تفکر را که فناوری در اختیار قرار می دهد، در نظر بگیرد.

منبع

خدارحمی، مژگان(1392)، تاثیرفناوری اطلاعات بر سبک های مختلف یادگیری در دانش آموزان، پايان نامه کارشناسي ارشد، علوم تربیتی مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0