تاثير نابينايي بر روي تقليد درغياب الگو

بينايي در تقليد در غياب الگو نقش مهمي بر عهده دارد. تقليد در غياب الگو زماني رخ مي‌دهد که الگوي فرد غائب است. کودک تصويرهاي ذهني مربوط را فرا مي‌خواند و از حرکات و اشارات رفتارهاي موضعي و رفتارهاي حرکتي تقليد مي‌کند، اما قبل از اين که کودک بتواند تقليد کند بايد مشاهده کرده باشد يا درباره آن شنيده باشد.درواقع افرادآنچه که تجربه کرده‌اند تقليد مي‌کنند.

تاثير نابينايي بر بازي رمزي

پياژه،عقيده دارد که بازي براي عواطف کودک و تعادل هوش او ضروري است. در کودکان نابينا درون دادهاي بينايي کاهش يافته و يا اصلا وجود ندارد. اين کودکان شانس مشاهده بز رگسالان را ندارند، آنها کمتر با ديگران مواجه مي‌شوند، در نتيجه به شدت، تجارب زندگيشان که پايه‌هاي بازي را تشکيل مي‌دهند محدود است.

بازي رمزي، مستلزم تجسم يک شي و يک موقعيت از راه بينايي ويا شنوايي است در نتيجه اين بازي هم تقليد است و هم تخيلي. به همين دليل کودکان پيش دبستاني نابينا از لحاظ شناختي براي بسياري از فعاليت‌هاي بازي آمادگي ندارند زيرا نابينايي موجب مي‌شود که فرد در تجسم شي، موقعيت يا صوت در غيابش و در تقليد الگو‌ها دچار مشکل باشد زيرا در اين زمينه از تجارب بصري لازم برخودار نيست.

تاثير نابينايي بر تصاوير ذهني

در سطح پيش عمليا تي تصاوير ذهني بر گرداننده، به تقليد ادراکي محدودست.منظورازاين تصاوير ذهني،بازپديدآوردن آن چيزي است که قبلا ادراک شده است. اين تصاويرذهني شامل شکل‌بندي ايستا، متحرک؛تغيير در مکان و تبديلي ؛تغييردرشکلست.اين سه نوع واقعيت بطورپيوسته درتجارب ادراکي آزمودني رخ مي‌دهد.

جايگاه اين تصاويرذهني به گو نه‌اي است که بايد پذيرفت که اثرات مخرب نابينايي بر تحول شناختي کودک نابينا مربوط به محروميت تجربه‌اي است و تاثيري که اين محروميت بر روي تصاوير ذهني مي‌گذارد براي تحول شناختي کودک بسيار زيان‌آور است.از اين رو براي جبران تاخير تحول شناختي در کودکان نابينا، ايجاد تصوير ذهني از راه تقويت کنش‌هاي شنوايي ضروري است.

منبع

یزدیان اصفهانی،سمانه(1390)،اثربخشی آموزش مهارتهای اجتماعی برسازگاری ونگرش دختران بانقص بینایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی کودکان بانیازهای خاص،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی اصفهان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0