تاب آوری وکیفیت زندگی
کلمه ی تابآوری از لغت لاتین به معنای بطور ناگهانی عقبنشینی کردن گرفته شده است؛ اگرچه هنوز در اینکه این کلمه ابتدا در چه رشته هایی استفاده شده است اختلاف نظر وجود دارد. برخی میگویند بومشناسی و برخی دیگر بر فیزیک نظر دارند. در زمینهی بومشناسی، این کلمه در پی انتشار کتاب تابآوری و پایداری سیستمهای اکولوژیکی در سال 1973 رواج پیدا کرد. کلمهی تابآوری به عنوان یک چارچوب، به مفهومی برمیگردد که به راحتى میتواند با تمامی مراحل و بخشهاى سوانح و مدیریت بحران ارتباط پیدا کند. این روزها از واژهی تابآوری به کرات استفاده میشود تا برخی از پیچیدگىهاى موجود با این مفهوم بررسی شده و سؤالاتی برای محققین و تصمیمگیرندگان در مورد راههاى بنا نهادن و حفظ آن ارائه گردد.
تابآوری به فرایند پویای انطباق مثبت با تجربههای تلخ و ناگوار اطلاق میشود .تابآوری، که مقاومت در برابر استرس یا رشد پس ضربهای نیز نامیده شده است، در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسیبهای روان شناختی قرار میگیرد. تابآوری، بر حسب این تعریف، فراتر از جان سالم بدر بردن از استرسها و ناملایمات زندگی است و با رشد مثبت، انطباقپذیری و رسیدن به سطحی از تعادل پس از به وجود آمدن اختلال در وضعیت تعادلی پیشین، مطابقت میکند. تابآوری به انطباق موفقی گفته میشود که در آوردگاه مصائب و استرسهای توان کاه و ناتوان ساز آشکار میگردد. این تعریف از تابآوری، بیانگر کنشوری و پویایی سازهای است که مستلزم تعامل پیچیده بین عوامل خطرسازومحافظتکننده است .
تعريف تابآوری
تابآوری به وسیلهي پاسخ فرد به حوادث استرس زاي زندگی و یا مواجههي مستمر با استرس ،مثل جنگ و بهرهکشی جنسی مشخص میشود. تاب آوري عاملی است که به افراد در مواجه و سازگاري با شرایط سخت و استرسزاي زندگی کمک می کند و آنها را در برابر اختلالات روانی و مشکلات زندگی محافظت میکند
گارمزي و ماستن تابآوري را فرایند یا توانایی سازگاري موفقیتآمیز به رغم شرایط چالش انگیز و تهدیدکننده تعریف کرده اند.
والر ، اظهار میدارد تابآوري صرفاً به سازگاري و تطابق سازنده و مثبت در برخورد با مشکلات و گرفتاريها اطلاق شده است.
بطور کلی واژه تابآوري به عوامل و فرایندهایی اطلاق میشود که خط سیر رشدي را از خطر به رفتارهاي مشکلزا وآسیب روانشناختی قطع کرده و به رغم وجود شرایط ناگوار به پیامدهاي سازگارانه منتهی میگردد.
تابآوري نوعی مصونسازي در برابر مشکلات روانی اجتماعی بوده و کارکرد مثبت زندگی را افزایش میدهد. ورنر و اسمیت ، اظهار میدارند تابآوري میتواند با افزایش مهارتهاي اجتماعی تقویت گردد. مهارتهایی از قبیل بر قراري ارتباط، مهارتهاي رهبري، حل مسأله، مدیریت منابع، توانایی رفع موانع موفقیت و توانایی برنامهریزي با وجود اینکه تعاریف تابآوري ممکن است متنوع باشند، اکثر محقققان متفقاندکه افراد تابآور در عوامل مشابهی مشتركاند. برخی از این عوامل مشترك عبارتند از: هوش بالاتر، تازه جویی پایینتر، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و عدم سوءمصرف مواد و بزهکاري. محققان ویژگیهاي مشترك دیگري نیز در افراد تابآور بررسی کردهاند که عبارتند از: خودمختاري بالاتر، استقلال، همدلی، تعهد به کار، جدیت، مهارتهاي حل مسأله خوب و روابط خوب با همسالان .
کامپفر، باور داشت تابآوري، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر ،در شرایط تهدیدکننده است و از این رو موجب سازگاري موفق در زندگی میشود. در عین حال کامپفر به این نکته اشاره میکند که سازگاري مثبت با زندگی، هم میتواند پیامد تابآوري به شمار آید و هم به عنوان پیش آیند، سطح بالاتري از تابآوري را موجب شود. وي این مسأله را ناشی از پیچیدگی تعریف و نگاه فرایندي به تابآوري میداند.
تابآوری به زبان ساده عبارت است از تطابق مثبت در واکنش به شرايط ناگوار طور عمده شرايط ناگوار به وسيله دو گروه از عوامل خطر زا مشخص میشود:
1ـ شرايط چالش برانگيز زندگی ؛ مانند نژاد پرستی، مصرف مواد توسط والدين
2ـ ضربه ؛ برای مثال، تجربه خشونت در خانواده يا جامعه، مرگ عزيزان
آلورد و همکاران ، تابآوری را به معنای مهارتها، خصوصيات و توانمندیهايی تعريف میکنند که فرد را قادر میسازد با سختیها، مشکلات و چالشها سازگار شود. هر چند برخی از ويژگیهای مرتبط با تابآوری به صورت زيستی و ژنتيکی تعيين میشوند، اما مهارتهای مربوط به تابآوری را میتوان ياد داد و تقويت نمود.
واژه تابآوری را میتوان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تابآوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قویتر نیز میگردد. پس تابآوری به معنای توان موفق بودن، زندگی کردن و خود را رشد دادن در شرایط دشوار ؛ با وجود عوامل خطر است. این فرایند خودبه خود ایجاد نمیشوند مگر اینکه فرد در موقعیت دشوار و ناخوشایندی قرار گیرد تا برای رهایی از آن یا صدمهپذیری کمتر، حداکثر تلاش را برای کشف و بهرهگیری از عوامل محافظتکننده (فردی و محیطی) در درون و بیرون خود که همواره به صورت بالقوه وجود دارد بکار گیرد .
افراد تابآور دارای رفتارهای خودشکنانه نیستند؛ از نظر عاطفی آرام هستند و توانایی تبدیل شرایط استرسزا را دارند. هسته مرکزی سازه تابآوری را این پیشفرض تشکیل میدهد که فطرتی زیستشناختی برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد ؛برای نمونه طبیعت خود اصلاحگری ارگانیسم انسانی که بطور طبیعی و در شرایط معین محیطی میتواند آشکار شود . به باور ماستن هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه انسانی تامین گردد، آنگاه تابآوری به ظهور میرسد. در نتیجه این فرآیند تابآوری، اثرات ناگوار، اصلاح یا تعدیل میشوند و یا حتی ناپدید میگردند .
تابآوري به عنوان قدرت يا توانايي برگشتن به زندگي اوليه و شروع وضعيت جديد از طريق كاهش فشار عصبي يا تحريف آن و جايگزيني نشاط تعريف ميگردد. تابآوري بعنوان توانايي بهبود بيماري افسردگي يا مسائلي از اين دست نيز فهميده ميشود.
تابآوري مهارتي مناسب است براي پشت سرگذاشتن مشكلات زندگي حتي وقتي كه شرايط نامطلوب و سخت وجود دارد، مثل اينكه شخص يك طناب قابل ارتجاع را دور مشكلات بسته كه به فرد كمك ميكند وقتي اوضاع بد شد آنها را به عقب بكشد و به آنها به چشم انسانها بنگرد.
مفهوم تابآوري طي تحقيقات 3 دهه گذشته علوم اجتماعي به مثابه يك پديده چند بعدي شناخته شده است كه در بافتهاي مختلف اجتماعي و دروني متفاوت هستند.
درتابآوري بر متغيرهايي مثل توانايي بيمار، پنهانسازي احتمال خطر و عوامل آسيبپذير تاكيد شده است.
بر طبق مدلهاي ارائه شده از سوي اورال، آتروس و پاولسن سه حوزه عملكردي براي تابآوري تعريف و بر آنها تمركز شده است.
- تابآوري به عنوان يك ويژگي شخصيتي يا توانايي پيشبيني افراد در مقابل تاثيرات منفي ناملايمات و احتمال خطر فرض ميشود.
- يك وضعيت روحي مثبت يا سلامت رواني ؛ مثل درك مثبت، خود پنداري، پيشرفت تحصيلي موفقيت در وظايف و… يا فقدان بيماري روحي رواني عليرغم وجود يا احتمال خطر تعريف ميگردد.
- يك فرايند پويا كه بر كنش بين متغيرهاي فردي و پيراموني تاثير گذاشته و در طول زمان تغيير ميكند. اين تعريف به دليل چهارچوب فراگير و تلفيق ويژگيهاي فردي با محيطي ايجاد تابآوري بيش از تعاريف قبلي مورد توجه است .
تابآوري بعنوان يكي از سازههاي اصلي شخصيت براي فهم انگيزش، هيجان و رفتار مفهومسازي شده است خود تابآوري را ساز و كار ذاتي خود اصلاحگري انسان ميدانند. افزون بر آن به باور ورنر،تابآوري صرف نظر از خطرات تهديدكننده، عاملي بالقوه در همه افراد براي تغيير است بلاك ، بر اين باور است كه خود تابآوري توانايي سازگاري سطح كنترل بر حسب شرايط محيطي ميباشد.
هسته مركزي سازه خودتابآوري را اين پيشفرض تشكيل ميدهد كه «فطرتي زيستشناختي» براي رشد و كمال در هر انسان وجود دارد ؛براي نمونه طبيعت خود ـ اصلاحگري ارگانيسم انساني كه بطور طبيعي و در شرايط معين محيطي ميتواند آشكار شود .
در بنياديترين سطح، تابآوري، رشد دروني انسان را مورد تأكيد قرار ميدهد. مفهوم تابآوري بر رشد زيستشناختي ,فطري براي پرورش و ارتقاء كه در انسان به عنوان يك ارگانيسم وجود دارد و بخشي از تركيب ژنتيكي فرد را شكل ميدهد و قادر است بطور طبيعي در شرايط معين محيطي بارز و هويدا گردد، تأكيد ميورزد. به عبارت دیگر، در اين مفهوم بر اين نكته تكيه ميشود كه انسانهایی که تابآوري ذاتي و يا ظرفيتهايي براي بهبود زندگی دارند بطور عمده دارای نيمرخ تابآور هستند که ویزگیهای آنها عبارتند از:
- توانش اجتماعي ؛ مانند تفاهم، انعطافپذيري فرهنگي، همدلي، مهرباني، مهارتهاي ارتباطي و شوخطبعي.
- حل مسأله ؛ مانند برنامهريزي، ياريجوئي، تفكر انتقادي و خلاق.
- خودگرداني ؛مانند احساس هويت، خودكارآمدي، خودآگاهي، تسلط بر وظايف و كنارهگيري سازگارانه از مفاهيم و شرايط منفي يا ناسازگار.
- احساس هدفمندي و باور به آيندهاي روشن ؛ هدفگيري، آرمانهاي تحصيلي، خوشبيني، اعتقاد ديني و روابط معنوي.
تابآوري پديدهي ژنتيكي صرف نيست كه فقط انسانهاي خاص داراي آن باشند. در واقع، پديده تابآوري ظرفيتي ذاتي در هر فرد است كه ميتواند به خود اصلاحگري و تغيير منجر گردد.
تابآوري كه مقاومت در برابر استرس يا رشد پس ضربهاي نيز ناميده ميشود. در امتداد يك پيوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسيبهاي روانشاختي قرار ميگيرد. براساس اين تعريف، تابآوري فراتر از جان سالم به در بردن از استرسها و ناملايمات زندگي است و با رشد مثبت، انطباق پذيري و رسيدن به سطحي از تعادل بعد از به وجود آمدن اختلال در وضعيت تعادلي پيشين مطابقت ميكند.
نان هاندرسن، تابآوری را ترکیبی از 6 عامل زير معرفي ميكند:
- فراهمسازي حمايت مهربانانه
- طراحي و ارتباطسازي براي افزايش اميدواري
- فرصتسازي براي مشاركت معنادار
- پيشاهنگي در پيوندهاي اجتماعي
- مرزبندي شفاف و سازگار
- آموزش مهارتهاي زندگي
لاتر، سيسچتي، و بكر و ماستن و كواتسورث ، خصوصيات تابآوري را به اين شرح توصيف نمودهاند :
- برخورداري از تيزهوشي و مهارت عقلاني، توانائي در صميميت و گسستگي
- توانایي در مفهومپردازي موضوعات متعدد، دستيابي فرد به اين اعتقاد كه حق زندگي كردن دارد.
- برخوردار بودن از توانایي يادآوري و فراخواني اشخاص و موضوعات خوب و نگهداري آنها (نمادهاي خوب) در ذهن
- برخورداري از توانایي در لمس عواطف، بجاي اين كه وي هر زمان كه عواطف مهم وي برانگيخته شدند، آنها را انكار يا سركوب كند.
- داشتن هدف در زندگي
- برخورداري از توانائي جذب و استفاده از حمايت اجتماعي
- برخورداري از توان در نظر گرفتن احتمالات در زندگي و استفاده مطلوب از دستورات اخلاقي جامعه مدني
- نياز و توانایي در كمك به ديگران
- برخورداري از خزانه عاطفي
- كاردان و مبتكر بودن
- برخورداري از ديدگاهي نوع دوستانه نسبت به ديگران
- برخورداري از ظرفيت تبديل درماندگي آسيبرسان به درماندگي آموخته شده.
در مجموع میتوان گفت که تابآوري فرايندي پويا است كه در آن تأثيرات محيطي و شخصيتي در تعاملي متقابل بر يكديگر اثر ميگذارند. پژوهشهاي تابآوري الگوهاي نظري رشد انسان را كه پيش از اين توسط اريكسون، برونفن، پياژه، كلبرگ، گيليان، استينر، مزلو و پيرس مطرح شده بود، مورد تأييد قرار ميدهند. در تمامي اين الگوهاي نظري، در حالي كه بر ابعاد مختلف رشد انساني ؛ رواني- اجتماعي- شناختي- اخلاقي- معنوي تأكيد ميشود، هسته مركزي اين رويكردها را اين پيشفرض تشكيل ميدهد كه فطرتي بيولوژيك براي رشد و كمال در هر انسان وجود دارد- طبيعت خود اصلاحگري ارگانيسم انساني- كه بطور طبيعي و تحت شرايط معين محيطي ميتواند آشكار شود. ماستن، ميگويد: هنگامي كه فاجعه از سر بگذرد و نيازهاي اوليه انساني تأمين گردد، آنگاه تابآوري احتمال ظهور مييابد . مهمترين نتيجه كاربردي برآمده از دل پژوهشهاي تابآوري، اين است كه ميتوانيم توانمندي افراد را ارتقاء دهيم که آنها به احساس هويت و كارآمدي، توانایي تصميمگيري، هدفگذاري و باور به آينده دست يابند، از اينراه بتوانند نيازهاي اوليه انساني براي مهرباني،رابطه با ديگران،چالش، قدرت و معناداري را در شرايط طاقتفرسا بعنوان كانون توجه هرگونه مداخلات پيشگيرانه، آموزشي و رشد فردي قرار دهند.
تابآوري در امتداد يك پيوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسيبهاي روانشناختي قرار ميگيرد، تابآوري برحسب اين تعريف، فراتر از جان سالم بدر بردن از استرسها و ناملايمات زندگي است . نظريههاي نخستين در مورد تابآوري بر ويژگيهاي مرتبط با پيامدهاي مثبت در مواجهه با مصائب و ناملايمات زندگي تأكيد داشتند . نظریههای فعلي، تابآوري را سازهاي چندبعدي متشكل از متغيرهاي سرشتي، مانند مزاج و شخصيت، همراه با مهارتهاي مخصوص مثل مهارت حل مسئله ميدانند . با اينكه تعاريف تابآوري ممكن است متنوع باشد، بيشتر محققان متفقند كه افراد تابآور در عوامل مشابهي مشتركند. برخي از اين عوامل عبارتند از: هوش بالاتر، تعلق كمتر به همسالان بزهكار و عدم سوء مصرف مواد و بزهكاري .
محققان ويژگيهاي مشترك ديگري را نيز در افراد تابآور بررسي كردهاند كه عبارتند از: خودمختاري بالاتر، استقلال، همدلي، تعهد به كار، جديت، مهارتهاي حل مسئلة خوب و روابط خوب با همسالان .
منبع
یکتایی،فرحدخت(1393)، اثربخشی آموزش تابآوری روانی بر کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران کودکان ناشنوا،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی رشت
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید