بيمه، تعاريف و مفاهيم آن
«بيمه» لغت رايجي است كه در گفتار و نوشتار، گاهي در معناي لغوي و زماني در معناي اصطلاحي آن به كار ميرود. مانند: واكسيناسيون، كودكان را در برابر بيماريهاي خطرناك و كشنده بيمه ميكند و يا جامعه در عصر كنوني، محصور در مرزهاي بسته نيست و بايد ديد كه چگونه ميتوان جامعه را در برابر هجوم بيگانگان بيمه كرد. در اين جملهها، مقصود، معناي لغوي بيمه است كه حفاظت و مصونيت در برابر خطر ميباشد. در مواردي مثل : صنعت بيمه، قانون بيمه ، عقد بيمه ، نقش بيمه در توسعه اقتصادي و نيز در اصطلاحات بيمهاي چون : بيمهگر، بيمهگذار و بيمهنامه ، معناي اصطلاحي بيمه مقصود است كه در تمدن رواج يافته است و نوعي معامله و قرارداد است كه تعهداتي را براي طرفين قرارداد بيمه، الزامي ساخته و امروزه به عنوان يكي از شاخصهاي توسعه يافتگي جوامع انساني، نقش مهمي را در توسعه اقتصادي و اجتماعي ايفا مينمايد. بنابراين بين معناي اصطلاحي بيمه، كه نوعي تأمين و تعهد در پرداخت خسارت است، با معناي لغوي آن، قرابت وجود دارد. در اين كه بيمه واژهاي فارسي يا هندي است، بين لغتنويسان اختلاف نظر وجود دارد. برخي بيمه را واژهاي فارسي از ريشه ؛ بيم به معناي خوف و ترس ميدانند و برخي آن را واژهاي هندي ؛ يا اردو و برگرفته از ؛ بيما ، به معناي ضمانت دانستهاند .
تعريف قانوني كه در بسياري از قوانين بيمه به آن استناد ميشود چنين است:
بيمه ، قراردادي است كه به موجب آن يك طرف قرارداد به نام بيمهگر ، متعهد ميشود كه در قبال دريافت يك حق بيمه قطعي يا برآوردي، در صورت وقوع حادثهاي كه هدف قرارداد، پوشش ريسك آن است، مبلغي به طرف ديگر، به نام بيمهگذار بپردازد. قرارداد بيمه، قراردادي است كه اغلب به عنوان قرارداد جبران خسارت تعريف ميشود ؛ هيچگونه سودي متوجه بيمه شونده نخواهد بود اما بايد تا حدودي خسارت نقدي او جبران شود.
اصطلاح بيمه در مقابل واژه Insurance را معمولاً براي بيمه حوادثي بكار ميبرند كه احتمال وقوع آن وجود دارد (مثل آتشسوزي)، در حاليكه همين اصطلاح در مقابل واژة Assurance براي بيمه حوادثي كه حتماً روي خواهند داد، مورد استفاده قرار ميگيرد مثل فوت شخص). گرچه تعاريف متعددي براي بيمه ارائه شده، اما يكي از بهترين تعاريف اين است كه «بيمه، مكانيزمي (يا خدمتي) براي انتقال ريسكهاي معين خسارتهاي مالي، در قبال پرداخت مبلغ ثابت توافق شده به شخصي است كه بيمهگر خوانده ميشود». پرداخت حق بيمه نيز بايد پيش از اينكه بيمهگر خسارت احتمالي را پوشش دهد، صورت گيرد. بيمه از ديد بيمهگذار، يك «انتقال» و از ديد بيمهگر، يك مكانيزم «انباشت» است. بيمهگر ميتواند با ارائه «خدمات بيمهاي» و از طريق يك كاسه كردن پوشش تعداد زيادي از واحدهاي در معرض خطر، ريسكهايي را كه خود ممكن است با آنها روبه رو شود كاهش دهد از سويي، بيمه، سازوكاري براي مشاركت در ريسك است كه در عمل، سبب انتقال ريسك از زيانديده به مؤسسههاي بيمه كننده دولتي و يا خصوصي ميشود.
امروزه تصور اين كه گونهاي از فعاليت انسان بدون وجود بيمه شكل پذيرد مشكل است، به ويژه آن كه در قرن بيست و يكم تحولات تكنولوژي و ارتباطات با سرعت و وسعت شگفتآوري در حال انجام است. با ارتقاء و پيچيدگي بيشتر زندگي انسان امروز، بيمهها نيز از زواياي مختلف و با شتاب روزافزون، توسعه يافته و يا درحال توسعه ميباشند. زيانهايي كه ممكن است به طور ناخواسته در جريان فعاليت و زندگي عادي هر فردي به ديگران وارد آيد و در قبال آنها مسوول واقع شود، با «بيمه مسئوليت» تحت پوشش قرار ميگيرند. به عنوان مثال، در اين خصوص ميتوان به «بيمه مسئوليت پزشكان» و «بيمه مسئوليت توليدكنندگان» اشاره كرد. نمونههاي جديدتر بيمه، مانند «بيمه افتراء» براي روزنامهنگاران، شبكههاي راديويي و تلويزيوني و بيمه خرابي كامپيوتر نيز بدين ترتيب ظهور يافتهاند. انواع مختلف بيمه را بر اساس يك رويه مرسوم به دو دسته تقسيم كردهاند: بيمههاي زندگي و بيمههاي غير زندگي. البته رويه ديگري نيز وجود دارد كه بيمهها را در سه گروه دستهبندي مينمايد: بيمههاي اموال، بيمههاي اشخاص و بيمههاي مسئوليت.
منبع
علی دوست،عبداله(1393)، تأثیر ارايه پوشش های بیمهای بر رضایت مندی و وفاداری مشتریان،پایان نامه کارشناسی ارشد؛مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید