به روز رسانی آموزش عالی برای ارتباط قوی تر با صنعت
جهانی شدن اقتصاد و هدف گذاری آموزش عالی به سمت تولید دانش کاربردی
بحث جهانی شدن از مفاهیمی است که در دهۀ پایانی قرن 20 بسیاری از جریانات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را تحت الشعاع قرار داد. جهانی شدن از یک سو دارای چارچوب مفهومی برای تبیین واقعیّت های جاری جهان و از سوی دیگر مبیّن نوعی جهان بینی و اندیشیدن دربارۀ جهان به عنوان یک منظومۀ کلان و بهم پیوسته است . سن سیمون معتقد بود بواسطۀ عملکرد نیروهای جهان ساز و همگون آفرین، حد و مرزهای سیاسی – فرهنگی بیش از پیش تضعیف شده و جامعه ای جهانی شکل خواهد گرفت. وی دو نیروی مؤثر در فرآیند جهانی شدن را علم الاجتماع و صنعتی شدن ذکر کرده است. به نظر سن سیمون صنعتی شدن در ذات خویش فرآیندی گسترش طلب است و گسترش چنین فرآیندی در جوامع غیر اروپایی، فراگیر شدن فرهنگ اروپایی را در پی خواهد داشت. به این ترتیب صنعت و اقتصاد در خدمت همگونی فرهنگی و بنابراین در خدمت شکل گیری جامعۀ جهانی قرار خواهد گرفت.
جهانی شدن یعنی گسترش و تعمیق پیوندها و وابستگی های متقابل در سطح جهان، امّا در حوزۀ اقتصادی، جهانی شدن مفهوم خاصّی دارد. جهانی شدن اقتصاد دو بعد دارد : بعد اوّل مفهوم گسترش جغرافیایی را در بر دارد و در بعد دوّم، جهانی شدن اقتصاد مفهوم فرآیندی را دارد که شدت و فشرده شدن وابستگی ها، پیوندها و تعاملات بین اقتصادی را در بر می گیرد . در زمینه ابعاد اقتصاد جهانی شدن گفته شده است که نظام تولید در مقیاس بینالمللی موجب میشود سازمانها در بازارهای خارجی حضور پیدا کنند و تولیداتی کارآ و اقتصاد برای بازارهای محلی داشته باشند. بهره گیری از نهادها و خدمات جهانی، امکان استفاده از متخصصان بسیاری از کشورها را فراهم میآورد و منجر به کاهش هزینههای تولید میشود. در این روند انباشت و چرخش سرمایه، آموزش عالی نقش تعیین کنندهای دارد، زیرا موضوع «اقتصاد مبتنی بر دانش» و دانش و توانایی از منابع اصلی تشکیل سرمایه مطرح شدهاند. بازار اقتصاد جهانی مستلزم نیروی انسانی ماهری است که دارای توانایی و صلاحیتهای حرفهای بینالمللی انتقال پذیر باشد.
هدف گیری دانشگاهها به سمت تولید بیشتر دانش و جذب سهم بیشتری از بازارهای وسیع به دست آمده از فرآیند جهانی شدن، موجب تأکید فزایندهای بر اهمیت نگرش فراملی جهت گسترش و تدارک منابع مالی موسسات آموزش عالی شده است . فناوری اطلاع رسانی به حداقل رساندن عامل زمان و مکان و کاهش هزینه، توانسته است تحولی اساسی در ظرفیتهای اقتصادی و تصمیم گیری مدیریتی فراهم سازد این تحولات برای آموزش عالی نیز سودمند بوده است. امکان دسترسی به کتابخانههای اینترنتی، شبکههای اطلاع رسانی ماهوارهای و کاهش هزینههای کتابخانه از این موارد به شمار میآیند. رشد دانشگاههای مجازی در سالهای اخیر نمونهای از تأثیر روند فناوری بر گسترش آموزش عالی بوده است. فناوری مورد استفاده در علم اطلاع رسانی موجب شده تا دانشجویان و علاقه مندان به دانش، با مدرسان و محققان دیگر نقاط دنیا ارتباط سمعی و بصری برقرار کنند و در جلسات سمینارها و میزگردهای علمی مشارکت مستقیم داشته باشند .جهانی شدن چگونگی مهارت سازی در محیط رقابتی جهانی، گرایش به خصوصی سازی آموزش عالی و الگوها و راهبردهای سنتی برنامه ریزی آموزش عالی را که صرفاً بر اهداف ملی و محلی و اقتصاد ملی متمرکزند متحول ساخته است. در نظم جدید جهانی، نظام آموزشی با دو گروه از افراد در درون هر کشوری سر و کار دارد :
یک گروه:نخبگان و صاحبان حرف و سرمایه هستند که تلاش میکنند در اشتغال و سرمایه گذاری جهانی ردپایی داشته باشند .
گروه دوم: برای شرکتهای جهانی مانند بانکها، موسسات مالی و خدماتی، مهندسی، صنایع، حمل و نقل و غیره در درون هر کشوری فعالیت میکنند. این دو گروه هم زمان در معرض ملاکها و شبکههای جهانی و ملی و محلی قرار دارند و خواهان آن نوع آموزش و کارآموزیاند که آنها را در راستای رقابت در اقتصاد جهانی آماده و راهنمایی کند. در صورتی که نظام آموزشی، مدارس و مراکز آموزش عالی نتوانند این وظیفه را دنبال کنند، این گروهها به مدارس و مراکز آموزش عالی خصوصی روی میآورند. در همین خصوص، یکی از کارهایی که دانشگاهها در کشورهای پیشرفته انجام میدهند، توجیه کشورها و شرکتهای بزرگ بینالمللی برای پذیرش و تأیید کیفیت مدرکی است که آنان به دانشجویان اعطاء میکنند .
ظهور دانشگاههای جدید به منزله مغز جامعه هوشمند و پاسخگو به نیازهای علمی بازار
از آنجا که جامعۀ هوشمند برای بقا و تکامل خود نیازمند اکسیژن است لذا شکل دانشگاههای جدید به منزله مغز این جامعه هوشمند و فراهم آورنده اکسیژن دینامیکی غیرخطی، شبکهای و تعاملی برای جامعه خواهد بود .رسالتها و ماموریتهای این نهادهای جدید ما را قادر میسازد تا با گذر از نظامهای کهنه و فرسوده و غیرپاسخگو به نظامهای پویا و پایدار که به سرعت نیازهای علمی جامعه را در ابعاد مختلف پاسخ میدهند، به تدوین ساز و کارهای حرفهای و ارزشی بپردازیم. در این راستا، شکاف دانشی، بینشی، نگرشی و مهارتی را پر کرده و ابزار رشد حرفهای فرا مدرن را فراهم آوریم. این پتانسیلهای جدید یعنی دانشگاههای چندنهادی، از راه دور و مجازی و آموزش ویژه بزرگسالان ظرفیتهای جدیدی را در هزاره سوم برای نسل دیجیتالی خلق خواهد کرد. با این حال نباید فراموش کرد که در این مهندسی نظام مجدد ارزشها باید به صورت هسته مرکزی (سیتوپلاسم) بسترسازی فرهنگی و زیرساختی در اشکال جدید دانشگاهی نهادینه گردد .همچنین با توجه به نظریه ویکری در خصوص قیمت گذاری انبوه که در آن سرمایه گذاران را وادار می سازد تا میزان خدمات را در جهت کاهش محدودیت ها، وسیع تر سازند، دانشگاههای جدید بدنبال افزایش خدمات و بهبود کیفیت خود می باشند، لذا شکل جدیدتری به خود گرفته اند .
تأثیر ارتباطات بین المللی و توسعه علمی در تقویت تعامل دانشگاهها و صنایع
همزمان با ظهور پدیده جهانی شدن، همکاریهای بینالمللی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به عنوان نهادهایی برای حذف فاصله بین دانش و فناوری و نیز تقویت مبادلات علمی، آموزشی و فرهنگی میان ملل و فرهنگها از جایگاه مطلوبی برخوردارند .علم و فناوری و فعالیتهای مربوط به آن، بویژه در عصر حاضر بیش از هر فعالیت دیگری، خصلتی جهانی و بینالمللی پیدا کرده است، لذا ضرورت برقراری ارتباطی فعال و پویا در تمام عرصههای علمی، با مجامع و محافل علمی بینالمللی، بیش از پیش احساس میشود .
آموزش از راه دور و نقش آن در ارائه خدمات به صنایع
ابتداییترین علت پیدایش آموزش از راه دور را میتوان در ناتوانی نظام آموزش سنتی برای پاسخگویی به تقاضای کثیر داوطلبان ورود به این نظام جست و جو کرد اما باید به عوامل مهم دیگری نیز در شکل گیری و قوت بخشیدن به نظام آموزش از راه دور توجه داشت. این عوامل به اختصار عبارتند از: اشتغال- سکونت در مناطق دور افتاده- تأهل و معلولیتهای جسمی داوطلبان ورود به نظام آموزشی. عامل مهم دیگری که باید بدان توجه شود. نیاز روز افزون به روزآمد کردن اطلاعات و مهارتها و تخصصهای مورد نیاز مشاغل گوناگون است .نیاز صنایع به اطلاعات و مهارت های تخصصی با کمترین زمان باعث گردیده تا اقبال آموزش از راه دور بیشتر از گذشته شود و دارای اهمیت بیشتری گردد.
ظهور صنایع دانش و اقتصاد دانش
دانش همواره نیروی محرکۀ نیاز، و نیاز و دانش نیروی محرکه فعالیتهای اقتصادی بوده و هستند. نظام بنیادی فعالیت اقتصادی همواره در طول تاریخ وجود داشته است، اما با گذر زمان تغییر ماهیت داده و مراحل مختلف توسعه را که با عناوین اقتصاد ابتدایی، کشاورزی، صنعتی و اقتصاد دانش نامیده میشود، به وجود آورده است.مهمترین مشخصه اقتصاد دانش، تکوین و توسعه صنعت دانش جدید و پویا در درون اقتصادهای مبتنی بر دانش است. صنعت دانش واقعیت قدیمی، اما مفهوم جدید در متون و منابع اقتصادی است .
تفاوت در انتقال تکنولوژی از دانشگاه به صنایع دانش محور و صنایع توسعه محور در دانشگاههای هلند
مشکلات موجود بر سر راه انتقال تکنولوژی در دو مدل توسعه محور و مدل دانش محور هم به صورت مشابه وجود دارد و هم به طور متفاوت . مشکلات موجود در مدل صنایع توسعه محور و مدل صنایع دانش محور مشابهاند: اولین مانع که ممکن است ایجاد شود نگرانی از نشت اطلاعات است. مانع دومی که ممکن است بروز کند ریسک تداخل منافع است. شرکتها و دانشگاهها ممکن است الگوهای انگیزشی متفاوتی داشته باشند که باعث تفاوت در منافع آنها در فرآیند انتقال دانش شود. مانع سوم به علت ماهیت عمومیت دانش علمی است که کاربرد آن را برای شرکتها با مشکل همراه میکند. برای اینکه دانش علمی برای شرکتها مفید باشند، ضروری است که الزاماتی را تأمین کند که توسط سایر ورودیهای دانش محقق نمیشود. از جمله دانش تأمین شده توسط منابع خارجی مانند تأمین کنندگان، مشتریان، رقبا و مشاوران. یافته های تحقیق در دانشگاههای هلند بیان میکند که مدل دانش محور و مدل توسعه محور در ارتباط با نوع مکانیزم انتقال مورد استفاده دارای تفاوتهای نسبی هستند. در روش دانش محور، انتشارات علمی، مقالات ثبت اختراع، زیرمجموعه دانشگاهی و کارکنان مشاورهای دانشگاهی نسبت به روش توسعه محور حائز اهمیت کمتری هستند و در روش توسعه محور، برنامههای تحقیق و توسعه مشترک، شرکت در کنفرانسها، شبکههای منطقهای حرفهای و فارغ التحصیلان دکترا در مقایسه با مورد قبل حائز اهمیت بیشتری میباشند .
همکاریهای علمی بینالمللی آموزش عالی و کمک به کاهش فاصله میان دانش و فناوری صنعتی
همزمان با ظهور پدیده جهانی شدن، همکاریهای علمی بینالمللی، دانشگاهها و موسسات آموزشی عالی به عنوان نهادهایی برای کاهش و حذف فاصله بین دانش و فناوری و نیز تقویت مبادلات علمی، آموزشی و فرهنگی میان ملل و فرهنگها از جایگاه مطلوبی برخوردار شده است.دستیابی به دانش و فناوری پیشرفته در زمینههای مختلف آموزشی، پژوهشی و فناوری از مهمترین ابزار توسعه همکاریهای بینالمللی است . با این وصف و با توجه به کاهش فاصله میان دانش و فناوریهای پیشرفته، صنایع علاقمندی بیشتری در جهت همکاریهای علمی با دانشگاهها نشان میدهند.
اهداف آموزش عالی و ارتباط آن با اقتصاد بازار
هدف نظام آموزش عالی را میتوان در دو موضوع کلی آموزش نیروهای متخصص و تولید دانش (پژوهش) خلاصه کرد. این اهداف از دو منظر به اقتصاد مربوط میشوند: نخست اینکه آموزش عالی چه به صورت ارتقای کیفیت نیروهای آموزش دیده و چه به صورت تولید دانش از طریق تحقیقات، نقش زیادی در موفقیت اقتصادی افراد، بنگاهها و کشورها ایفا کرده است، که در متون و منابع اقتصاد آموزش از آن به عنوان کارآیی بیرونی آموزش یاد میشود. استفاده از ابزار و نظریات اقتصادی برای تأمین آموزش عالی تنها در دو دهه گذشته به یکی از مقولات اساسی اقتصاد آموزش تبدیل شده است. در متون و منابع اقتصاد آموزش، مقولات مرتبط با این مسائل را میتوان در قالب کارآیی درونی آموزش ارائه داد و تقسیم بندی کرد .
اهمیت کارآیی بیرونی آموزش عالی در پیشبرد اهداف اجتماعی و اقتصادی
به لحاظ اهمیت آموزش عالی در زندگی اقتصادی و اجتماعی افراد، تلاش برای تأمین نیازهای آموزش عالی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این زمینه، تشخیص نوع و میزان نیازهای آموزش عالی جزو اساسیترین محورهای برنامه ریزی آموزش عالی است. در زمینه کارآیی بیرونی آموزش، این سوال مطرح است که آیا نظام آموزش عالی، در قبال مخارجی که بر جامعه تحمیل میکند اهداف مورد نظر در زمینههای آموزشی و تحقیقاتی (به ویژه برای پیشبرد مقاصد اجتماعی و اقتصادی) را با کارآیی محقق میسازد یا خیر؟
تفاوتهای فرهنگی میان دانشگاه و صنعت
تفاوت های فرهنگی میان دانشگاه و صنعت وجود دارد . تفاوتهای فرهنگی بین دانشگاه و صنعت به دلایل اهداف متفاوتی است، که دنبال میکنند و مانعی در توسعه روابط صنعت و دانشگاه می باشد. این تفاوتها را نیز می توان به شرح زیر بیان نمود :
1) دانشگاه و صنعت افقهای زمانی متفاوتی برای دستیابی به نتایج تحقیق در نظر میگیرند که این زمان برای صنعت کوتاه و معین و برای کارکنان دانشگاه طولانی و انعطاف پذیر است.
2) صنعت به دنبال سود بهره بردای عملی از نتایج تحقیقات است در حالیکه دانشگاهیان به دنبال انتشار آن هستند.
3) بخش خصوصی معمولاً ترجیح میدهد که نتایج تحقیقات محرمانه باشد در حالی که کارکنان دانشگاه به دنبال انتشار آن هستند.
4) دانشگاهیان دوست دارند نتایج تحقیقات خود را برای ارتقاء شغلی و مشهور شدن از نظر حرفهای منتشر کنند در حالیکه اگر یک پروژه مربوط به همکاری مشترک نتایجی بدست آورد که ارزش تجاری مستقیم یا غیرمستقیم داشته باشد، صنعت ترجیح میدهد که انتشار این نتایج حداقل تا زمان ثبت اختراع یا نوآوری به تعویق بیافتد .
قوانین و مجموعه مبانی اخلاقی همکاری با صنعت
هر دانشگاه باید قوانینی برای حمایت از محققان خود برای انتشار مطالب علمی داشته باشد و همچنین باید توجه داشت که وظایف اصلی کارکنان یعنی تدریس، تحقیق و کارهای اداری نباید به خاطر مشاورههای خصوصی یا دانشگاهی مورد بیتوجهی قرار بگیرند. قوانین در این باره در کشورهای مختلف متفاوت است: در شوروی سابق دانشگاهیان حق نداشتند در همکاریهای سودآور با بخش صنعت مشارکت داشته باشند. در آمریکای لاتین دانشگاهها تمایل به بستن قرارداد با کارکنان به صورت تمام وقت یا پاره وقت دارند. در برخی از دانشگاهها اختصاص زمان خاص به فعالیتهای خصوصی نظیر مشاوره قابل قبول و یا حتی در زمینه هایی مثل وکالت، پزشکی و مهندسی مطلوب است به شرطی که دانشگاهیان وظایف دیگرشان را به خوبی انجام دهند زیرا چنین فعالیتهایی به عنوان آموزش حرفهای میتواند موجب ایجاد دید عملی گردد و تدریس و تحقیق را پربارتر نماید. در برخی دیگر از دانشگاهها تعاملهای غیررسمی با بخش تولیدی ابزاری بسیار مهم برای محققان برای افزایش درآمد است. موسسات آموزش عالی میتوانند از این تعامل سود ببرند زیرا خطر فرار مغزها را به خاطر دلایل اقتصادی کاهش میدهد.در برخی از دانشگاهها خدمات مشاورهای که توسط کارکنان دانشگاه به طرف تجاری ارائه میشود یک امر شخصی است و هیچ مسئولیتی را برعهده دانشگاه نمی باشد.
منبع
نورسینا ، مهدی (1392) ، میزان تأثیر مؤلفههای مدیریت آموزش عالی بر همکاریهای دانشگاه ، رسالۀ دکتری ، مدیریت آموزش عالی ، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید