بهره وری از دیدگاه قرآن ورهبری صحیح

عامل نیروی انسانی را می توان اساسی ترین عامل بهره وری نام برد.ایمان ˛ آگاهی و توانایی نیروی انسانی و حاکمیت اصولی مابر اساس وظیفه و انگیزه های درونی  ˛ بهرهر وری را به میزان زیادی افزایش خواهد داد.قرآن کریم انسان را فنا ناپذیر ˛ حیات را لبدی و خلقت را هستی  را مبتنی بر هدف می داند˛ ربنا ما خلقت هذا باطلا”.قرآن تصریح میک ند که همه چیز برای انسان خلق شده و در مقابل از انسان خواسته شده است که در رسیدن به کمال نا متناهی بکوشد . قرآن صنع خداوند را اتقن کل شیء می داند.لذا انسان در مسیر کمال نیز لازم است به سمت اتقان لازم حرکت کند.انسان فنا ناشدنی ˛ در دنیا نتیجه کوشش خود را می بیند((ان لیس للانسان الا ماسعی)) و در آخرت نیز ثمره تلاش در دنیا را مشاهده می کند.((یوم یتذکر الانسان ما سعی)).

به عبارت دیگر ˛ انسان معتقد به معاد ˛ چون معتقد به حیات ابدی است و از طرفی دنیا را مزرعه آخرت می داند و معتقد است  هر فردی که ساعتی از عمرش را در غیر از آنچه باید صرف کند بگذراند،سزاوار حسرت طولانی در روز قیامت است،باید در اوج بهره وری از نعمتهای خداوند باشد تا زیان نبیند. قرآن رابطه مثبتی بین ایمان،اعتقاد به خدا،معاد،شکر،انفاق و استغفار و بین  برکات آسمان و زمین برقرار میکند. ایمان و تقوا را هم موجب آبادی  دنیا و آخرت می داند.مهمترین مسئله در بهره وری،شناسایی عوامل و موانع افزایش آن است.عوامل موثر بر بهره وری رامی توان به معنوی و مادی تقسیم کرد، آیات، بیش تر به نسبت محصول به تمام عوامل ،یعنی بهره وری کل توجه دارند.

راهبردهای بهبود بهره وری

بهبود و ارتقاء بهره وری به تلاش برنامه ریزی شده همه جانبه ای نیاز دارد و از طریق به کار گیری معیارهای گوناگون بهره وری در عمل ˛ شروع می شود.در پاره ای از موارد ممکن است رسیدن بهمنافع حاصل از بهره وری چندین سال بطول انجامد و بنابراین سازمان ها نباید در مراحل اولیه تجربه خود در برنا مه های بهبود بهره وری مایوس و ناامید شوند.نظارت دقیق ˛ بازنگری و اقدامات اصلاحی برنامه های بهبود بهره وری را در مسیر صحیح خود قرار خواهد داد.

در برنامه ریزی برای بهبود بهره وری ˛ در بدو امر لازم است که علل پایین بودن بهره وری در سازمان ها شناخته شوند.وقتی علتهای پایین بودن بهره وری در سازمان تشخیص داده شدند، برنامه های بهبود بهره وری طراحی می شوند.برنامه ریزی برای بهبود بهره وری شامل تغییر درروشهای انگیزش کارکنان و بهبود شرایط کار،نظامها،دستور العملها،روش ها،تکنولوژی و … است .

بهبود کیفی عامل کار

نیروی انسانی، مهمترین عامل در بهره وری است.در اینجا به نکاتی اشاره می شود که کارکنان با به کارگیری آنها می توانند بهره وری خود را بهبود ببخشند.

  • نگرشهای مثبت کاری ˛ همچون داشتن غرور در کار و میل شوق یرای رسیدن به پیشرفت مستمر
  • ارتقاء مهارتها و کسب مهارتهای جدید از طریق آموزش
  • کمک به همکاران در مواقع لزوم و اجرای کارها به صورت گروهی.
  • مشارکت در برنامه های بهبود بهره وری همچون گروههای کنترل کیفی و طرح پیشنهادها
  • اجرای درست کار از همان بار اول
  • حفظ سلامت جسمانی

مدیریت می تواند با اجرای طرح های لازم  و ایجاد انگیزش های مناسب در کارکنان از طریق اعطای پاداشهای مادی ˛ تفویض اختیارات، ایجاد فضایی روابطی مبتنی بر همکاری بین کارکنان و خود در بهبود بهره وری موثر می باشد.کلیه این تدابیر کارکنان را تشویق می کند تا وظیفه خود را با اطمینان و اعتماد به نفس انجام دهند و به کارکنانی که مفید و موثر تبدیل شوند.فابریکانت ، بر اهمیت بهبود کیفی عامل کار تاکید می کند و می نویسد : آموزش مستمر و مداوم نیروی کار و سایر کوششهایی که در جهت بهبود کیفیت نیروی کار به عمل می آید ˛ نوعی سرمایه گذاری در منابع انسانی، عینا” سرمایه گذاری در ماشین آلات و تجهیزات منشاء بهره وری بالاتر است.با آن که برای تعیین میزان دقیق بازده سرمایه گذاری هایی که به منظورآموزش نیروی انسانی انجام میپذیرد ˛ بررسی واقعا” منظم و متکی به ارقام تا کنون صورت نگرفته است بنابراین یکی از محققانی که در این زمینه پیش قدم محسوب می شود ˛ بر اساس نتایج بررسی های خود عنوان می کند که در اتحاد جماهیر شوروی سابق تعلیمات ابتدایی و تعلیمات متوسطه ˛ کارایی کارگران را به ترتیب 40 درصد و 100 درصد افزایش می بخشد ˛ و تعلیمات عالیه با تاکید بر یک رشته تخصصی صورت می گیرد ˛ این میزان را به بیش از 300 درصد بالا می برد.

هنگامیکه از بهبود کیفی نیروی کار سخن به می گوئیم، مسئله منحصر به آموزش و تعلیمات نمی شود، موارد دیگری که در این زمینه باید مطمح نظر باشند عبارتند از :گماردن افراد در مشاغل مناسب با سپردن کار به کاردان، توجه به تندرستی افراد و توجه به محیط زیست و طرز تغذیه افراد.اینها همه از عواملی هستند که در بهبود کیفیت عامل کار سخت تاثیرمی گذارند.فابریکانت، در این زمینه می نویسد :تردید نیست که مقدار و نوع خوراک و شرایط زندگی و کار و تفریح در سلامت ، توانایی و استقامت نیروی کار تاثیر بارزی دارد.امروزه با توجه به روند سریع تغییر و تحولاتی که در زمینه تکنولوژی و علایق مصرف کنندگان روی می دهد و همچنین کوتاهتر شدن دوره عمر محصول ،تنها شرکتهایی می توانند در عرصه رقابت پیروز شوند که خود  را سریعتر از دیگران با این تغییرات هماهنگ کنند.

عامل کلیدی دیگر در بهبود بهبره وری، روشهای به کار گرفنه شده برای انجام کار است.بهره وری را می توان با کار زیرکانه تر بالا برد و نه الزاما” با کار سخت.به سخن دیگر،می توان با ارتقاء کاراءی ،فرآیند کار، از طریق استفاده از ماشینهای خودکار، تدابیر مهندسی صنایع و حذف مراحل زائد بهره وری را بهبود بخشید اما در عین حال باید در نطر داشت که دستیابی به ساختارهای عریض سازمانی و بالا بردن کارائی فرآیند کار،نیازمند به کارگیری سبکی از مدیریت است که به نوآوری و بهبود بهره وری ،بیشترین توجه را داشته باشد.به یاری همین یافته هاست که قویا” تاکید می شود توجه همه جانبه به عامل آموزش نیروی انسانی یکی از موثر ترین عواملی است که افزایش بهره وری را تضمین میکند.

اصلاح روابط مدیر و کارکنان و رهبری صحیح

توجه به روابط عاطفی و انسانی و شیوه رفتار بعضی از مدیران موجب می شود تا به آسانی زمینه دوستی و اعتمادی پایدار بین مدیر و کارکنان واحد تحت سر پرستی اش ایجاد گردد.ذیلا” به چند نکته در رهبری صحیح در بهینه سازی وضعیت مدیریت و به منظور بهبود روابط بین مدیر و کارکنان اشاره می شود.

  • ارائه اطلاعات دقیق درباره عملیات سازمان ˛ موجب اعتماد و اطمینان می گردد.
  • برگزاریی جلسات عادی و یا ویژه ای برای رسیدگی به شکایات کارکنان ، فرصت مناسبی است که کارکنان با مدیر آشناتر و احساس نزدیکی و تفاهم بیشتری با وی کنند و در نتیجه جو گرم و دوستانه ای برای کارگروهی در سازمان ایجاد شود.
  • مدیر می تواند جلسات غیر رسمی صرف غذا با کارکنان خود ترتیب دهد ، یا به مناسبت اتمام موفقیت آمیز یک کار فوق العاده ،با کارکنان خود نشستی ترتیب دهد و در واقع از هر فرصت ممکن به منظور جلب نظر ،دوستی و حمایت آنها استفاده کند.

البته مبنای اصلی در این امور باید صداقت باشد ،چون در غیر این صورت ˛ به زودی هر گونه ریا کاری در روابط انسانی تاثیر منفی داشته ،همچنین باید توجه شود که رفاقت بیش از حد با کارکنان در راندمان آنها تاثر منفی دارد و مدیر را به هنگام اجرای برنامه های انضباطی با مشکل روبه رو خواهد کرد،ضمن این که تبعیض در دوستی نیز ،احیانا” موجب نارضایتی و رنجش آنهایی خواهد شد که مورد بی مهری یا کم توجهی قرار گرفته اند.

استفاده از نظرات و پیشنهادات کارکنان

بهبود در بهره وری با معجزه اتفاق نمی افتد و باید برای آن برنامه ریزی شود.لازم است به تمام کارکنان فرصت مشارکت در برنامه های طراحی شده توسط مدیران داده شود.باید آنها را تشویق کرد که نظر خود را در مورد روشهای بهتر اجرای کارها ارائه دهند.همچنین باید رهبری شایسته را در تمام سطوح سلسله مراتب گسترش داد.لازم است به هر یک از کارکنان آگاهی و شناخت لازم در مورد کیفیت کار و کمکی که آنان می توانند برای بهبود و افزایش کیفیت به کننده کار داده شود و زمینه گسترش این آگاهی نیز فراهم گردد.تمام این موارد ، یک بخش عمده از فرآیند تغییر و دگرگونی برنامه ریزی شده را تشکیل می دهد.امروزه فلسفه مدیریت مشارکتی ، بر مبنای همکاری مدیر و کارکنان و تشریک مساعی آنها در نیل به هدفهای سازمانی یک محیط دوستانه و پر تفاهم و به صورت تصمیم گیری گروهی قرار دارد.

طرح پیشنهادی کارکنان ، برای تشویق کارکنان است تا نظرات و طرحهایی را ارائه دهند که عملیات سازمان را کاراتر و اثربخشتر نماید.این پیشنهادات باعث صرفه جویی یا کاهش هزینه ˛نوآوری در امور و بهبود مدیریت می شود. طرح پیشنهادی کارکنان با این هدف به اجرا در می آید که کارکنان را برای ارائه پیشنهادات مربوط به کار خود یا کارهای دیگری که به سازمان در کاهش هزینه ها کمک می کند تشویق نماید پیشنهاد کارکنان توسط یک کمیته مورد بررسی قرار می گیرد و اگر پیشنهادی برای اجراء ، مناسب تشخیص داده شود ، شخص پیشنهاد دهنده به دریافت  پاداش نقدی نائل خواهد شد.مقدار پاداش بستگی به کیفیت و ارزش پیشنهاد ارائه شده دارد.

در گروههای متشکل از مدیران و کارگران ، کارگران تشویق می شوند تا مشکلات موجود یا مشکلاتی را که امکان وقوعشان می رود به این گروهها گزارش دهند این گروهها ی مشکل گشا ، برای حل مسایل با هیجان و دلگرمی زیاد تبادل و تقاطی فکر میکنند.اساس چنین مذاکراتی تشویق کارگران به تفکر و بیان آزاد است و بنابراین از انتقاد از افراد مطلقا” پرهیز شود.در ضمن یک گروه ممکن است ترجیح دهد که از تجزیه وتحلیل و ارزیابی نظرات افراد به هنگامی که تلاش می شود شرایطی فراهم گردد تا در آن شرایط تردید در ارائه راه حل از بین برود و حداکثر استفاده از قوه ابتکاری فردی به عمل آید خودداری کند.همچنین ممکن است که گروهها از ابزار مختلف آماری و فنون کنترل کیفیت از قبیل نمونه برداری ، جداول کنترل و نمودارهای علت و معلولی استفاده کنند.

بدیهی است که مدیریت باید در تمام سطوح از این گروهها پشتیبانی کند و در ضمن لازم است کارگران در کارها شناخت پیدا کنند.مشخص کردن اهداف سازمانی برای کارگران باعث  می شود که نقش خود را برای حصول آنها به خوبی درک کنند و بدین گونه جایگاه خود را در نظام سازمانی پیدا و در نتیجه عملیات سازمان به کارکنان روحیه وشادابی می دهد.منظور از حصول اطلاع از نتایج کار عبارت است از این که فرد خود را مفید و موثر احساس کند و تاثیر و نتیجه اجرای کار خود را درک و از نزدیک لمس و مشاهده نماید و بدین گونه به ارزش و اهمیت نقش خود در کل سیستم سازمان واقف شود و این خود از نظر ارضای روانی و رضایت شغلی در کارکنان بسیار موثر است.در مجموع باید کاری کرد که سازمان به سوی خود شکوفایی ˛ پیشرفت و بهبود دائمی گرایش یابد.در این مورد تدابیری همچون کاهش موجودیها،کاهش هزینه ها و زمان تنظیم ماشینها،بهبود کیفیت، افزایش تولید و کاهش عمومی عدم کارایی و ضایعات،هماهنگ کردن جریان تولید محصولات کارخانه با تقاضای بازار و….. نیز به این امر کمک می کنند.

برای گرایش به سوی پیشرفت و تعالی دائمی لازم است روحیه مشکل گشایی در سازمان یک شیوه زندگی یا فرهنگ شود و در روح و تفکر مدیران و همچنین کارکنان عجین گردد.این طرز تفکر باعث کوششی پایان ناپذیر برای بهبود عملیات کلیه کارکنان سازمان می شود، بنحوی که همواره برای بهبود سازمان تلاش و مجاهدت می کنند.

ره آوردهای تکنولوژی

از دیگر عوامل مهم بهبود بهره وری، تکنولوژی است.تکنولوژی به کارگران امکان داده است تا با استفاده از ماشین آلات و تجهیزات بهتر کارایی و اثر بخشی خود را بالا ببرند.تکنولوژی همچنین موجبات بهره گیری از سیستمهای مدیریتی کاراتر و پیشرفته را در سازمان ها فراهم ساخته است. لازم به یاد آوری است که پس از به کارگیری تکنولوژی جدید نباید انتظار داشت که ظرفیت بالقوه آن بلافاصله به حد نهایی خود برسد.مطالعات و تجربیات ثابت می کنند که حتی می توان با ایجاد تغییرات جزئی در جهت بهبود تکنولوژی مورد استفاده ˛ به نتایج فوق العاده ای در زمینه افزایش بهره وری دست یافت.

نتایج این مطالعات، اهمیت قدرت نوآوری و خلاقیت کارکنان و پژوهشهای کاربردی را در بهبود تکنولوژی به خوبی آشکار می سازد ، پس سازمانها در این زمینه نیز باید بذل توجه کنند.البته تحولات تکنولوژیکی و دگرگونی های شگردهای فنی ، مقدار سرمایه و نیز کار لازم برای تولید یک واحد کالا را به میزان زیاد تقلیل داده است. سالتر،درمقام پاسخ به این سوال که : کدام عامل بیشترا سایرعوامل در ارتقاء سطح بهره وری تاثیر دارد؟ به ترتیب چهار عامل یعنی :

  1. کارائی کارگر
  2. جایگزینی سرمایه به جای کار
  3. صرفه جویی های ناشی از مقیاس وسیع
  4. پیشرفتهای فنی را مورد بررسی قرار می دهد.

 در نتیجه پیشرفتها و دگرگونی های تکنولوژیکی اهمیت بمراتب بیشتری وموثرتر ازسایر عوامل دارد و عنوان میکند که پیشرفتهای فنی قیمت تجهیزات سرمایه ای را پایین می آورد وجایگزینی سودمندانه سرمایه به جای کارمیسر  می سازد.

جایگاه و اهمیت تحقیق و توسعه

امروزه سازمانهای صنعتی به بخش طرح و توسعه خود بسیار توجه و روی آن سرمایه گذاری می کنند.آنها می خواهن از طریق تحقیقات و پژوهش ها و دستیابی به تکنولوژی برتر، هم هزینه تمام شده تولید را کاهش و هم محصولات جدید ،با کیفیت برتر و مقیاس بیشتری تولید کنند و بدین وسیله بازارهای خود را توسعه دهند و بر سود آوری خود بیافزایند.

به منظور آشتی دادن و تلفیق این دو هدف به ظاهر متضاد،نقش تحقیق و توسعه به وضوح معلوم می شود.سرمایه گذاری در امور تحقیقاتی و پژوهشی بر خلاف تصور بسیاری از صاحبان صنایع، نه تنها باعث اتلاف منابع و ضرر نمی شود، بلکه سود آوری سرشاری نیز می تواند به دنبال داشته باشد.در واقع ثابت شده است که در جهان صنعتی امروز، در واقع تحقیق و توسعه مادر و سنگ اول زیر بنای پیشرفت و تکامل می باشد.

افزایش سرمایه گذاری در تجهیزات و ماشین آلات

جایگزین کردن سرمایه به صورت تجهیزات و ماشین آلات به جای کارگر به ازدیاد محصول در ازاء نفر ساعت کار کمک شایانی کرده است.بررسی ها نشان می دهند که میزان مملوس به کار گرفته شده در ممالک متحده آمریکا به ازای هر نفر ساعت کار نسبت به ربع چهارم سده نوزدهم سه برابر افزایش یافته است.امروز اکثر صنایع پیشرفته جهان رباتیزه شده اند،یعنی در واقع به رباتها مجهز هستند.رباتها ماشین های تمام خود کاری اندکه حرکات انسان را شبیه سازی می کنند،نمونه مشخص آن کارخانه تویوتا درژاپن است.

سود بردن از ابداعات و پیشرفتهای فنی در اکثر موارد بدون آنکه وجوه قابل توجهی در ماشین آلات و تجهیزات سرمایه گذاری شود امکان پذیر نیست.اشتاینر و گلدنر، در این زمینه می نویسد که فراهم آوردن مقدار فعلی کالاهای سرمایه ای ، کارگاهها ،ماشین آلات و تجهیزات که موجبات وصل سطح بهره وری موجود را فراهم آورده متضمن سرمایه گذاری های هنگفت بوده است و میزان بهره وری بالای فعلی در جهان ما از یک سو موجب شده است که سطح زندگی افراد جوامع ارتقاء یابد و از سوی دیگر این امکان را ایجاد کرده است که مقادیر بیشتری در کالاهای سرمایه ای سرمایه گذاری شود.تداوم دور تسلسل یلد شده این حقیقت را آشکار می سازد که سرمایه گذاری بیشتر در تجهیزاتو ماشین آلات یکی از علل اصلی افزایش سطح بهره وری بوده است.

صرفه جویی های ناشی از تولید به مقیاس وسیع

بر طبق قانون صرفه جویی های ناشی از مقیاس وسیع هر چه کارخانه بزرگتر باشد مقدار تولید افزایش می یابد و هزینه متوسط هر واحد کالا کاهش می پذیرد ˛ زیرا هر واحد کالای اضافی فقط قسمت کوچک از هزینه های ثابت را به خود جذب می کند.بنابر این اندازه واحد تولیدی یا حجم تولید عامل اساسی دیگری است که برسطح بهره وری تاثیر می گذارد.

دفتر بین المللی کار( Labar International Office) در یکی از نشریات خود در توجیه این مورد صنایع فولاد آمریکا را با بریتانیا به مقایسه می گیرد.صنعت فولاد در ایالات متحده آمریکا نسبت به بریتانیا به مراتب بزرگتر بوده و از تجمع و درجه ادغام بیشتری برخوردار است.به این ترتیب امکان رسیدن به بهره وری افزونتر در ایالات متحده آمریکا به مراتب بیشتر است.

منبع

فروردین،علیرضا(1390)، عوامل مدیریتی موثر بر بهره وری سازمان از دیدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0