برنامه های مدیریت مشارکتی

برنامه های متفاوتی برای درگیر کردن کارمندان در تصمیمات وجود دارد مانند: تیم های خود گردان حلقه های کیفیت ، سیستم پیشنهادات و… همدانی نخستین گام و بنیادی ترین روش مشارکت را رایزنی و مشورت با دیگران می داند. در این روش ، افراد به طور آزادانه و بدون هیچ گونه تشریفات و مقدمات از اندیشه و تفکر دیگران سود می جویند. دومین گام ،نظام پیشنهادهاست که با اجر نهادن به نظر پیشنهاد دهندگان ،کلیه پیشنهادات مورد ارزیابی قرار می گیرد و بالاخره ،عالی ترین شکل مشارکت در یک سازمان از نظر پژوهشگران علم مدیریت تشکیل گروه های خودگردان است ،این گروه ها از اختیارات وسیعی برخوردار هستند و در عین حال اعضای گروه دارای تخصص های متنوعی هستند .

مناسب ترین افرادی که قادرند مشکلات و مسائل کاری را حل کنند ،خود افرادی هستند که کاررا انجام می دهند و یا به عبارت دیگر بهترین راه حل برای مهمترین مشکلات از محل وقوع مشکل به دست می آید بنابراین باید راه هایی را بوجود آورد که افراد بتوانند با ارائه نقطه  نظرات خود به بهبود جریان کار در بخشی که فعالیت میکنند بپردازند .مهم ترین این راه ها مشارکت کارکنان در اداره امور و حل مشکلات است اما مشارکت برنامه ها مختلفی دارد که متناسب با مقتضیات زمان و مکان و سازمان باید بکار گرفت.

عمده ترین  این برنامه ها عبارتند از:

تصمیم گیری گروهی : باتوجه به محدودیت عقلانی که هر انسان  به تنهایی دچارآن است  شاید همکاری و تشریک مساعی گروهی تنها راه دستیابی به یک سیستم تصمیم گیری منطقی ،منظم و جامع و کامل باشد. تصمیم گیری گروهی مکانیسمی است که به وسیله آن می خواهیم راه حل های بهتری پیدا و تصمیمات مناسب تری اتخاذ نمائیم ،بنابراین در تصمیم گیری گروهی ،ضرورتا تعداد افراد بیشتر ومتنوع تری برای حل مسئله ارئه می شود .زیرا که اعضای گروه هر کدام با تجربیات خاص خود ،مسئله را از دیدگاه بخصوص نگریسته و این درمجموع ،موجب بررسی ومطالعه موضوع تصمیم گیری از جوانب و زوایای گوناگون می گردد.

تیم های خود گردان : یک تیم خودگردان ریشه در روش هایی دارد که براساس تشکیل گروه های مختلفی به اجرا درمی آید، تیم های خودگردان معمولا دارای پنج تاسی عضو هستند که هرکدام دارای مهارت های خاص می باشند و چون در سازمان تشکیل گردند ،چنین وظایفی را انجام می دهند ، عهده دار مشاغل متفاوتی می گردند و نوعی محصول یا خدمتی را به صورت کامل تولید یا ارائه می کنند .وظایف مدیریت را (قبل برنامه ریزی کارها و امور مربوط به مرخصی های  کارکنان ،سفارش مواد و استخدام اعضای جدید) انجام می دهند.

تشکیل تیم : به منظور حل مشکل های خاصی که وجود دارد ،یا برای بعضی از طرح ها به همکاری و همفکری افراد مختلف از بخش های مختلف نیاز است ، ایجاد تیم های متشکل از این افراد راه حلی برای دستیابی به چنین هدفی است ،ضمن آنکه همکاری در قالب گروه ها وتیم ها کاررا لذت بخش می سازد، این تیم ها می توانند از نیروهای کارشناسی  مربوط  به همان رشته کاری ، تشکیل شده باشند

گروه های کنترل کیفیت : گروه های کنترل کیفیت ،گروه های متشکل از کارکنان یک بخش به صورت داوطلبانه هستند که این گروه ها درجهت بهبود فعالیت ها به طور منظم ، تشکیل جلسه داده و به ارائه روش هایی برای بهبود کیفیت می پردازند. هرگروه دارای یک سرگروه است که از بین خود اعضاء توسط خود آن ها انتخاب می شود ، در ضمن هرگروه  براساس ضوابط و پیشنهاد ها و روش های ارائه شده مورد تشویق مناسب قرار گیرد .

مشارکت در مالکیت : تجربه های کامیابی که از شرکت دادن کارکنان در کارگردانی سازمان های صنعتی و بازرگانی به دست آمد چنان نوید بخش بوده که راه برای گشودن دروازه مشارکت در مالکیت نهاد های صنعتی و بازرگانی هموار گردید .طرح مشارکت کارکنان در مالکیت هم اکنون پذیرش همگانی یافته و آثار سودمند آن در عمل پدیدار شده است . مردم از پیامد های کارو کوشش خود بهره سرراست می گیرند و به بهبود چیزی که خود در پدید آوردن آن شریکند شوق بیشتر نشان می دهند . مالکیت رسمی و عملی کارکنان به مالکیت روانشناختی و یکپارچگی آنان با مدیریت می انجامد و پیامدهای اجتماعی ، روانشناختی و رفتاری پدید می آورد. بنابراین می توان گفت مشارکت در مالکیت در واحد های تولیدی و صنعتی بیشتر کاربرد دارد تا واحد های اداری و غیر انتفاعی.

سیستم کنترل کیفیت جامع : فلسفه این سیستم عبارتست از اینکه ،کیفیت هر کالا یا خدمت به عهده انجام دهنده آن است ،چنانچه انگیزه مناسب و آموزش لازم برای کارکنان در موسسات فراهم گردد ، باعث خواهد شد که فرد فرد آن ها سعی کنند تا در کار روزانه شان به بهبود کیفیت کمک کنند . بنابریان مدیریت بایستی وسایلی فراهم سازد که از نیروی فکری و هوشی کارکنان بطور مطلوب استفاده شود.

سیستم پیشنهادها : یکی دیگر از برنامه های مشارکتی ،سیستم مشارکت از طریق ارائه پیشنهاد (سیستم پیشنهادها ) است که در کشور ما نیز باتوجه به اوضاع ،شرایط ،روحیات ، فرهنگ ،آداب وسنن ملی به عنوان نخستین روش اجرایی مدیریت مشارکتی انتخاب شده و بیش از چند سال است که عملا در تعدادی از کارخانه ها ، سازمان ها و موسسات خصوصی و بعضا دولتی به اجرا درآمده است . براساس این طرح که باانگیزه اعتلای روحیه تعاون و همکاری کارکنان و همچنین ایجاد احساس مسئولیت آنان در مشارکت در سرنوشت سازمان است ،کلیه کارکنان از عالی ترین رده سازمانی تا پایین ترین سطح آن می توانند پیشنهاد ها ،ایده ها و ابتکارات و نظرات خود را برای رفع مشکلات  و نارسائی های موجود درروند کارهای سازمان ارائه دهند .در این سیستم پیشنهاد دهندگان برطبق ضوابط خاص خود مورد تشویق قرار می گیرند . محققان به این نتیجه رسیده اند که سیستم پیشنهاد های کارمندان یه روش مفید برای به دست آوردن و کاربرد ایده های خلاق کارمندان می باشد به ویژه وقتی که  در دنیایی کار می کنند که ابتکار و بهبود مستمر نقش حیاتی در موفقیت اقتصادی بازی می کنند .

عوامل اثر گذار بر مدیریت مشارکتی :

باوجود مزایای بسیاری که برای مدیریت مشارکتی ذکر شد جستجو در نظرات و مطالعات اندیشمندان مختلف مارا به سوی این پیش فرض اساسی رهنمون می سازد که مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی تجویز شدنی نیست ، بلکه بستگی تام به عوامل و شرایطی  دارد که در صورت وجود یا برقراری این پیش نیازها می توان از موفقیت و اثر بخشی اجرای الگو های نظام مدیریت مشارکتی در سطح سازمان سخن گفت بطور کلی می توان گفت متغیر های زیادی نظیر دانش و مهارت کارکنان ،گرایشات و شخصیت کارکنان ، رهبری ،ساختار سازمان ،اندازه سازمان ،سیستم های سازمانی ،فرهنگ سازمان، تکنولوژِی ، ماهیت مساله ، ویژگی های وظیفه ای ،زمان ،اتحادیه ها و ماهیت .

منبع

غبیشاوی، زهره(1394)، رابطه مدیریت مشارکتی وعملکرد فردی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0