بررسی رابطه و تفاوت بین متغیرها

شخصیت و هوش هیجانی:

از میان ویژگی‌های مختلف،‌ عاملی که می تواند به انسانها کمک کند تا خود و دیگران را بهتر بشناسد شخصیت است،شخصیت یک سازه پیچیده روانشناختی است که برای کشف چگونگی رفتار فرد به کار می‌رود و در کل،‌ انواع رفتارهای انسان را در موقعیت‌های مختلف نشان می‌دهد. همه انسان‌ها از حیث داشتن شخصیت، به معنی وسیع کلمه روان‌شناسی با یکدیگر همانندند؛ یعنی هر کس شخصیتی دارد. ولی این شخصیت با خویشتن در همه یکسان نیست؛ بلکه در هر کسی به صورت خاصی می‌باشد که او را از دیگران متمایز می‌سازد.

ویژگی‌های شخصیتی افراد بر رفتار و شناخت آن‌ها دارای نقش می‌باشند. این نقش گاه مستقیم و بی‌واسطه است و گاه با اثرگذاری بر عوامل واسطه‌ای موجب بروز پیامدهای رفتاری و شناختی می‌شود. افرادی که از نظر پیچیدگی شناختی بالا هستند، در بین مردم تنوع زیادی ایجاد می‌کنند و به راحتی یک شخص را در طبقات زیادی قرار می‌دهند.

امروزه مطالعات روانشناسی، وجود رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی با انواع خلاقیت را ثابت کرده‌اند، یکی از انواع این خلاقیت که امروزه در مباحث روانشناسی جا باز کرده است خلاقیت هیجانی می‌باشد. روان‌شناسان با طرح موضوع خلاقیت هیجانی سعی داشته‌اند تا این موضوع را روشن کنند که این دو مقوله، یعنی خلاقیت و هیجان در تقابل با یکدیگر نیستند .

به دلیل اهمیت متغیرهای ویژگی‌های شخصیتی و خلاقیت هیجانی در زندگی فردی و اجتماعی افراد و برای پی بردن به رابطه بین آن‌ها و با توجه به تازگی مفهوم خلاقیت هیجانی و حجم اندک مطالعات در خصوص خلاقیت هیجانی، چه در داخل و چه در خارج ایران، مطالعه‌ای توسط طیبه یاوری، صورت گرفت و به بررسی رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی با خلاقیت هیجانی در بین دانشجویان پرداخت که نتايج نشان داد از بين پنج عامل شخصيتي ، ابعاد روان‌رنجوري، برون‌گرايي، گشودگي به تجربه و با وجدان بودن پيش‌بين كننده‌هاي مثبت و معنادار خلاقيت هيجاني بودند و تنها بعد توافق پذيري با خلاقيت هيجاني رابطه معني‌داري نداشت.

نتايج آزمون  حاكي از نبود تفاوت معنادار بين دختران و پسران در متغير خلاقيت هيجاني بود. بنابراين پژوهش حاضر نشان داد كه شخصيت پيش بين كننده و بستر عملكرد خلاقيت هيجاني مي باشد. در نتيجه پيشنهاد مي شود كه در برنامه ريزي هاي آموزشي دانشگاهي و مطالعه سازه خلاقيت هيجاني به تفاوت هاي فردي توجه شود.

شخصیت و خلاقیت هیجانی:

مطالعات گیلفورد، پیرامون مـحدودیت‌های‌ آزمون‌های‌ هوشی و طرح مفهوم تفکر واگرتحولات اساسی در تعاریف، مدلها و رویکردهای خلاقیت را سبب شد. از جمله پیامدهای این تحولات، شکل‌گیری بحث‌هایی پیرامون حوزه وابسته بودن خلاقیت بود که در این راستا، بررسی خلاقیت در حوزۀ‌ هیجانات‌ یا خلاقیت هیجانی توجه بسیاری را بـه خـود معطوف کرد. این مفهوم را آوریل و همکاران ،همزمان با مفهوم هوش هیجانی سالوی و مایر، مطرح کردند. آوریل، با نگاه ساختن‌گرایی اجتماعی  بر این‌ باور‌ است‌ که هیجانات بیش از آن‌که محصول‌ نیروهای‌ بیولوژیکی‌ باشند شـکلی از تـعاملات اجتماعی هستند که هنجارها وقواعد اجتماعی آنها را می‌سازند و وقتی این نرم‌ها و قواعد تغییر کنند، تغییر‌ در‌ هیجانات‌ نیز پدیدار می‌شود. او بر اساس این خاصیت تغییر پذیری، امکان خلاقیت هیجانی‌ را‌ مطرح کرد.

آوریل و نانلی، در تعریفی ابعاد و عـناصر ایـن نـوع خلاقیت را تعیین کردند، برابر این تعریف:خلاقیت هـیجانی عـبارت اسـت از‌ ابراز‌ خود، صداقت به‌ روشی جدید،بداعت که بر اساس آن خطوط فکری فرد بسط یافته و روابط میان فردی او افزایش یابد؛اثربخشی. مطابق این تعریف بداعت، اثربخشی و صداقت سه عـنصر اصـلی خـلاقیت هیجانی محسوب می‌شوند. بداعت یعنی‌ توانایی‌ تغییر‌ در هیجانات معمول و ایـجاد حـالت هیجانی جدید که یا بر خلاف‌ هنجارها‌ و استانداردهاست یا ترکیبی جدید از هیجانت متداول فرد است. اثربخشی به هماهنگی پاسخ خلاق با زمـینه‌های اجـتماعی و فـرهنگی اشاره دارد، به گونه‌ای که‌ برقراری روابط‌ مطلوب‌ با دیگران را ممکن مـی‌کند و موجبات بهبود شیوه تفکر فردی را نیز فراهم می‌آورد. برابر‌ نظر‌ آوریل، چنانچه تغییرات اثربخشی مذکور را نداشته باشند، رفتارهای نوروتیکی نظیر الکسی تیما شـکل مـی‌گیرد.

صداقت در‌ بـروز‌ هیجانات‌ بدین معنا است که هیجانات باید بر خواسته از باورها و اعتقادات فـرد بـاشد. مطابق این‌ ملاک‌ زمانی که فرد متناسب با شرایط و موقعیت و بر خلاف باور و احساس‌ خود‌ هیجاناتی‌ را بروز دهـد مـلاک صداقت را رعـایت نکرده و در نتیجه خلاق هیجانی محسوب نمی‌شود. عشق به‌ معشوق‌ درعارفان و سالکان، نمونه‌ای کامل از خـلاقیت هـیجانی اسـت که سه ملاک ذکر‌ شده‌ در‌ آن آشکار است. عاشقان برای وصال به معشوق دو هیجان متناقض، درد و لذّت، را هـمزمان بـا یـکدیگر تجربه می‌کند ،هیجانی‌ بدیع که‌ برگرفته‌ از احساسات و باور واقعی او است؛صداقت و به گونه‌ای عمل می‌کند که هم‌ تفکر‌ او و هـم روابـط او با معشوق، او را به وصال نزدیک می‌کند ؛ اثربخشی. فزون بر سه ملاک ذکر‌ شده‌ آوریل و نـولز، معتقد هـستند افراد مستعد بروز هیجانات خلاقانه بیش از سایرین‌ برای‌ شناخت هیجانات زمان می‌گذارند و تلاش می‌کنند و توجه‌ و دقـت بـیشتری به هیجانات خود و دیگران‌ دارند. این‌ ویژگی که عنوان آمادگی بر آن نهاده‌اند با کسب اطلاعات و دانـش در مـدل‌های مختلف خـلاقیت‌ معادل است.

توجه به تعریف و ملاک‌های خـلاقیت هـیجانی نشان می‌دهد که‌ این‌ دو سازه با آنـکه وجـوه مـشترکی،مهارت‌های‌ خلاقانه، ملاک‌های‌ خلاقیت‌ و عناصر‌ خلاق با یکدیگر دارند، مستقل‌ از‌ هـم مـی‌باشند و هر کدام در دو حیطه رفتاری مختلف،شناخت و عواطف بروز می‌کنند. با توجه به تازگی مفهوم‌ خلاقیت‌ هیجانی‌ حـجم تـحقیقات انجام‌ شده در این حوزه زیاد نیست، به‌ خـصوص‌ در‌ ایـران، که‌ براساس‌ جـستجوهای‌ بـه عـمل آمده پژوهشی در این زمینه انجام نشده اسـت. از زمـان طرح مفهوم خلاقیت هیجانی سه مسأله عمده پیرامون آن مطرح بوده است، نخست اینکه، همبسته‌های ایـن نـوع خلاقیت کدامند؟ دوم اینکه، آیا خلاقیت هـیجانی را مـی‌توان حوزه‌ای متمایز از خلاقیت برشمرد؟ ومسأله سوم سؤال آنسـت کـه آیا نیمرخ پیـش‌آیندهای این دو نوع خـلاقیت الگـویی مشابه دارد؟

عمده پژوهش‌های انـجام‌ شده در ایـن زمینه بیشتر همبستگی این سازه را با‌ سایر‌ سازه‌های روانی همچون : خلاقیت هیجانی : فاچزو همکاران؛ هالت؛ آوریل؛ آوریل و نولز، هوش هیجانی: ایوسویچ و براکت، ویژگی‌های شخصیت :لیم؛ آوریل، سبک‌های خلاقانه و روابـط مـیان فردی :لیم، تفاوت‌های فـردی : آوریل و نـولز؛ لانگ ،گات بزال و ، بیماری‌های عاطفی: فاچزو ؛  رفـتارهای خلاق :آوریل، بررسی کرده‌اند. از جمله در ارتباط با رابطه بین‌ خلاقیت‌ هیجانی و ویژگی‌های شخصیتی‌ آوریل،در‌ پژوهش خود دریـافت، از مـیان پنج عامل شخصیت مک کری،ابعاد گـشودگی در تـجربه و رفـتار نـوروتیک همبستگی مـثبت و معنادار با بـعد بـداعت، ابعاد برون‌گرایی و رفتار نوروتیک همبستگی منفی و معنادار با بعد‌ اثربخشی‌ دارند.

همچنین نمره کل خلاقیت هیجانی با گـشودگی در تـجربه همبستگی مـثبت و معنادار و با بعد رفتار نوروتیک تفاوت مـعناداری داشـت، ضـمن اینکه در پژوهـش مـذکور بین نمره کل خلاقیت‌ هیجانی‌ و رفتارهاری‌ برونگرایی و درونگرایی رابطه معناداری یافت نشد. در همین ارتباط گاتبزال و آوریل،نیز در پژوهشی به منظورشناخت ویژگی‌های فردی‌ افراد خلاق هیجانی دریافتند هرچه نمره فـرد در خلاقیت هیجانی بالاتر باشد،‌ بهتر‌ به‌ بیان هیجانات خود به صورت خلاقانه، هم در قالب نوشتاری و هم تصویری؛کلامی و غیر کلامی قادر می‌باشد، آنها دریافتند که ‌‌این‌گونه‌ افراد قادر هستند در داستان‌های خود هیجانات متناقض؛مهربانی، تنفر، سردرگمی را با هم تـرکیب کـنند و راه حل‌های‌ خلاقانه‌تری‌ برای‌ تعارضاتی ارائه دهند، که در ظاهر حل‌نشدنی هستند.

لیم؛ در رسالۀ دکتری خود رابطۀ بین خلاقیت هیجانی دارند‌ کمتر تحت تسلط دیگران هستند و خوداستقلالی اجتماعی دارند. به بیان دیگر این گروه از‌ تحقیقات حـاکی از آن‌ است، که‌ افرادی که خلاقیت هیجانی دارند از لحاظ فردی و از لحاظ اجتماعی بهتر از دیگران به تنظیم و بروز هیجانات خود قادر هستند.

پیرامون رابطه خلاقیت هیجانی نـیز تـحقیقات محدودی‌ انجام شده است. فاچز و همکاران،دریافتند بـین ظـرفیت خلاق:تخیلات، حافظه، رویاها، بازی‌ها و تجارب حسی, در دوران کودکی، سبک‌های خلاقانه و خلاقیت هیجانی همیستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که بین خلاقیت‌ هیجانی هـمبستگی مـثبت و معناداری وجود دارد این یـافته مـشابه با نتایج هالت و آوریل ، است.

منبع

حیدری،سعیده(1394)، رابطه ویژگی‌های شخصیتی با خلاقیت هیجانی ،هوش هیجانی در دانش‌آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0