بررسی بزهکاري نوجوانان

نظرية شرمساري بازپذيرکننده به موازات بررسي کارآيي آن در حيطة تخلفات بزرگسالان (يعني تخلفات مجرمانه خرد و يقه سفيدها)، در حوزة بزهکاري نوجوانان نيز مورد استفاده يا آزمون قرار گرفته است.

نخستين تحقيق در زمينة بزهکاري نوجوانان، توسط بنت در نيويورک به انجام رسيده است. هدف از اين تحقيق بررسي اکتشافي سطح فردي دلالت­هاي تجربي مدل خانوادگي شرمساري و بزهکاري بر اساس نظرية شرمساري بازپذيرکننده بريث ويت بوده است. اين تحقيق در ميان نمونه­اي از نوجوانان به تعداد 524 نفر که به گزارش بزهکاري عليه اشخاص و اموال پرداخته اند، به اجرا درآمده است. نتايج نشان داد که مهم­ترين عامل تعيين­کننده بزهکاري جدي، دوستان بزهکار و بزهکاري پيشين است. بازپذيري در مرحلة سوم عامل تعيين کنندة بزهکاري در مرحلة پنجم بوده است که از تأثير بلندمدت بازپذيري حکايت دارد. انگ­زني عامل اصلي فراواني تخلفات بوده است. شرمساري به تنهايي و به خودي خود عامل تداوم بزهکاري جدي و يا کناره­گيري از آن نبود. خودانگارة انحرافي اثري بر تکرار تخلف نداشت، اما انگ­زني، بازپذيري، به هم پيوستگي و شرمساري همگي عوامل نيرومند خودانگاره انحرافي بوده اند.تحقيق بعدي در اين حوزه به هاي تعلق دارد که بر آزمون مستقيم اين نظريه در حوزة والدپروري و بزهکاري نوجوانان تمرکز دارد. وي در پژوهش خود مستقيماً به بررسي نظرية شرمساري بازپذيرکننده پرداخته است. نوجوانان در اين تحقيق واحد تحليل بودند و رابطة بين استفاده والدين از بازپذيري و شرمساري و گزارشات نوجوانان از بزهکاري غارتگرايانه فرافکني شده مورد تاکيد بوده است. سه پرسش اساسي بدين شرح بوده است:

-چه متغيرهايي  پيش­بي ن­کننده استفاده والدين از بازپذيري و شرمساري است؟

-آيا بازپذيري و شرمساري به لحاظ آماري بر بزهکاري اثر تعاملي دارند يا اثر افزايشي؟

-آيا اثرات مشاهده شده بازپذيري و شرمساري بر بزهکاري صرفاً يک نتيجة کاذب است؟ يافته­ها کم و بيش در جهت حمايت از اين تئوري ظاهر شدند. هاي مشاهده کرد که به هم پيوستگي با شرمساري و بازپذيري و اين دو نيز با بزهکاري تجاوزکارانه همبستگي دارد. اما مشاهدات و يافته­ هاي هاي، از تأثير تعاملي شرمساري و بازپذيري بر بزهکاري حمايت نکرد و ثابت کرد که اثر بازپذيري بر بزهکاري به نحو کاذبي به متغير به هم پيوستگي منسوب شده است. به اين ترتيب، اين پژوهش نتايج آميخته­اي بدست مي­دهد.

پژوهش بعدي در حوزة بزهکاري نوجوانان توسط زنگ و زنگ انجام يافته است. اين پژوهش بر اساس دو مرحله از پيمايش ملي جوانان صورت گرفته و به شناسايي گويه­هايي پرداخته که معرف توبيخ بزهکاري توسط والدين و دوستان به عنوان شاخص شرمساري و گويه­ هاي معرف گرايش ذهني والدين و دوستان در حفظ حمايت و ابراز اعتماد به پاسخگويان در صورت ارتکاب بدرفتاري به عنوان شاخص بازپذيري بوده اند. گرچه اثرات مستقيم برخي از متغيرهاي شرمساري در راستاي کاهش بزهکاري خوداظهاري بوده، اما بخشش و گذشت دوستان به جاي تأثير کاهنده بر ميزان بزهکاري، اثر فزاينده بر آن داشته است. در ضمن جملة تعاملي که نشانگر شرمساري بازپذيرکننده است، واجد هيچ نوع اثري نبود. طبق نتيجه­گيري نويسندگان، شواهد حاصله آشفته و ناروشن بوده و در حمايت از استدلال اصلي نظريه مبني بر اثر شرمساري بازپذيرکننده نيز ناموفق بوده است.

تحقيق مشابهي توسط لوسونز و تايسون در استراليا در ميان نوجوانان انجام يافته است. در اين تحقيق از   گويه­هاي پيمايش براي اندازه­گيري شرم، شرمساري بازپذيرکننده و شرمساري انگ­زننده استفاده شده­ است. همچنين جهت آزمون مسير علّي در بين مفاهيم مزبور، مدلسازي معادلة ساختاري بکار رفته است. نتايج و يافته­هاي اين مطالعه از گزاره­ها و مدعيات نظريه شرمساري حمايت کرده است. طبق يافته­هاي حاصله معلوم شد که بازپذيري با بزهکاري ارتباط منفي و انگ­زني با بزهکاري ارتباط مثبت دارد.

ربلون و ديگران از گويه­هاي پيمايش و تصاوير فرضي در ميان نمونه اي از دانشجويان دانشگاه به منظور آزمون پيش­بين­هاي نظرية شرمساري بازپذيرکننده (اينکه انتظار شرم به همنوايي منتج مي­شود) استفاده مي­کند. اين نويسنده ها انتظار شرم را در کنار شاخص­ خودکنترلي، دوستان انحرافي، قطعيت مجازات و فشار مالي به آزمون گذاردند و دريافتند که انتظار شرم مهم­ترين عامل در پيش­بيني رفتار مجرمانه آتي است. آنها با استفاده از تحليل مسير و تحليل توبيتنشان دادند که انتظار شرمساري در ميان دوستان و خانواده در مقايسه با متغيرهاي رايج مورد آزمون، با قصد مجرمانه ارتباط محکم و مستقيم دارد و تأثير اين متغيرها بر قصد مجرمانه نيز عمدتاً غيرمستقيم و با ميانجي انتظار شرمساري صورت مي­گيرد.

قلدري

نظرية شرمساري بازپذيرکننده در برخي مطالعات در حوزة رفتار قلدري در خانه و مدرسه به اجرا درآمده است.

احمد در پژوهشي با گرد­آوري داده­هايي از 1400 بچه مدرسه­اي و والدين­شان در استراليا، به بررسي ارتباط بين سبک تربيتي خوداظهاري والدين و رفتار قلدري خوداظهاري بچه­ها پرداخت. وي دريافت که والديني که اسنادهاي انگ­زننده­تري بعمل مي­آورند با احتمال بيشتري صاحب فرزنداني هستند که قلدري خودآغازين عليه ساير کودکان را گزارش مي­دهند. و برعکس، سبک­هاي والدين غيرانگ زننده با سطوح پايين­تر نوع جدي­تر قلدري پيوستگي داشت.

احمد و بريث ويت در پژوهشي کوشيده­اند با استفاده از متغيرهاي خانواده، مدرسه و مديريت شرم به پيش بيني قلدري بپردازند. در گردآوري داده­ها از دانش­آموزان (1401=n) و والدين­ آنها (978=n) در پايتخت استراليا، از چارچوب نظري نظرية شرمساري بازپذيرکننده استفاده شد. با توجه به اهميت مديريت شرم در رابطه با قلدري، ابزار (مديريت حالت شرم-تصديق شرم و جابه­جايي شرم) طراحي شد. قلدري با تصديق شرم و جابه جايي آن با خشم و ملامت ديگران ارتباط داشت. نتايج تحليل مسير نشان داد که مديريت شرم تا حدودي واسط و ميانجي تأثير متغيرهاي خانواده، مدرسه و شخصيت بر قلدري است.

احمد و بريث ويت  در تحقيق مشابهي با استفاده از سه متغير شرمساري، گذشت و شرم به پيش بيني قلدري پرداخته اند. داده­ها از 1875 کودک مدرسه­اي بنگلادشي بدست آمده­اند. نتايج نشان داد که شرمساري بازپذيرکننده و گذشت با قلدري کمتر و تصديق بيشتر شرم (مسئوليت­پذيري، عذرخواهي) و جابه­جايي پايين­ شرم با خشم و ملامت ديگران نيز با قلدري کمتر ارتباط دارد. علاقمندي به مدرسه حافظ کودکاني بود که در منزل تجربة شرمساري بازپذيرکننده کمتر و شرمساري انگ زننده بيشتر داشته­اند. همچنين در غياب رغبت و علاقمندي به مدرسه، شرمساري بازپذيرکننده بيشتر و شرمساري انگ­زننده کمتر، حافظ و سپر کودکان در برابر قلدري بود. تأثير گذشت بر قلدري (4/22 درصد کاهش) بسي بيش از (نزديک دو برابر) تأثير شرمساري بازپذيرکننده (3/11 کاهش) بود. نتايج فوق با اين بينش همسو و سازوار است که بخشش در مقايسه با شرمساري بازپذيرکننده عملکرد ترميمي قوي­تري است.

احمد و بريث ويت در تحليلي مشابه با استفاده از مدل معادلات ساختاري نشان دادند که هم بخشش و هم آشتي و مصالحه مستقيماً قلدري پايين را پيش­بيني مي­کنند. علاوه بر اثر مستقيم، يک مسير غيرمستقيم نشان داد که آشتي و مصالحه از رهگذر مديريت شرم انطباقي ميزان قلدري را کاهش مي­دهد. مطابق با نظرية مديريت شرم، تصديق شرم پيش­بين­کنندة قلدري کمتر و جابه­جايي شرم پيش­بين­کنندة قلدري بيشتر بود. يک مدل بديل نيز آزمون شد که نشان داد وقتي کودکان شرم­ خود را جابه­جا مي­کنند، بخشش والدين تنزل مي­يابد.

توفي و فارينگتون در پژوهشي به بررسي فايده و سودمندي نظرية شرمساري بازپذيرکننده در تبيين قلدري  هم­بازي­ها در خانواده و همالان در مدرسه پرداخته­اند. پرسشنامه­ها در بين 182 کودک 11-12 ساله در 10 مدرسه ابتدائي در نيکوسا و سايپراس (واقع در ايالت ويسکانسين آمريکا) دربارة قلدري هم بازي­ها و همالان تکميل شدند. براي سنجش انتظارات کودکان دربارة نوع شرمساري والدين در قبال خطاهاي آنها، روش­شناسي مبتني بر تصوير بکار گرفته شد. از بچه­ها خواسته شد به پرسشهايي دربارة احساسات و عواطف پاسخ دهند که آنها در صورت قرار گرفتن در موقعيت کودک در تصوير تجربه مي­کنند (مثلاً شرم، پشيماني، گناه يا خشم). ميزان پيوستگي به هر يک از والدين اندازه­گيري شد. شرمساري جداکننده (يعني شرمساري به شيوة انگ­زننده يا ردکننده) اثر مستقيم بر شيوة مديريت شرم در بين بچه­ها داشت. مديريت شرم مستقيماً بر قلدري همبازي­ها و همالان تأثير داشت. پيوستگي به پدر در اين مدل حاوي هيچ اثر مستقيم يا غيرمستقيم نبود. برخلاف اين نظريه، شرمساري بازپذيرکننده (شرمساري که به اصلاح خطاکار ضمن توبيخ خطا اشاره دارد) اثر مستقيمي بر مديريت شرم نداشت. فراسوي مفروضه هاي نظرية شرمساري بازپذيرکننده، پيوستگي به مادر – شاخص مطلوب کارآمدي خانواده – داراي اثر مستقيم بر قلدري همبازي­ها و همالان بود. پيوستگي به مادر اثر قوي­تري بر پسران در مقايسه با دختران داشته است. نتیجه اينکه نظرية شرمساري بازپذيرکننده براي تبيين ارتباط عوامل خانوادگي و قلدري سودمند است و اين نظريه در فرهنگ­هاي مختلف قابليت اجرا و کاربست دارد.

پوتزر در پژوهشي در ميان 527 دانشجوي دانشگاهي در پنسيلوانيا به بررسي رفتار قلدري پرداخته است. نوع فرزندپروري و حضور ويژگي­هاي شخصيتي برگرفته از نظرية شرمساري بازپذيرکننده مورد ارزيابي قرار گرفته است. قلدري فعلي با قلدري دورة کودکي، تکانشي بودن، گرايش به جابه­جايي شرم، مرد بودن، انگ­زني والدين، و جوان بودن همبستگي مثبتي داشته است. قرباني بودن با گرايش به دروني کردن شرم، قرباني­شدن در دورة کودکي، جوان بودن و قلدري در کودکي همبستگي مثبتي داشته است. جابه­جايي شرم همبستگي منفي با قرباني­شدن داشته است.

منبع

حسنی ،محمد رضا (1394) ،شرمساری بازپذیر کننده و بزهکاری ،تحلیل جامعه شناختی نظریه ی شرمساری بازپذیر کننده (بریث ویت) در بستر خانواده،پایان نامه دکتری تخصصی بررسی مسائل اجتماعی ایران ،دانشکده علوم انسانی و اجتماعی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0