بررسی اهمیت روابط جنسی
یکی از مؤلّفه هاي مهم رابطه ی زوجین، ممکن است رضایت از رابطهي جنسی باشد. لومن ودیگران مطالعه ي وسیعی را با عنوان «روابط جنسی در آمریکا» انجام دادند و دریافتند رضایت جنسی و بهزیستی بهطور جدانشدنی به هم مرتبط هستند. کریستوفر و اسپریچر اظهار میکند گرچه دانش ما در مورد روابط جنسی زناشویی بیش از گذشته است ولی در این مورد که روابط جنسی چگونه بر زندگی زناشویی اثر میگذارد و در مورد ماهیت تأثیر و تأثّر آن با دیگر پدیده هاي زناشویی دیدگاه محدودي داریم. روابط جنسی بخشی ضروري از بیشتر روابط صمیمی زن و مرد است تا جایی که در غالب جوامع، ازدواج با روابط جنسی آغاز میشود .اپت و دیگران اشاره میکنند که رابطه ي جنسی موضوعی است که در ادبیات پژوهشی مورد غفلت واقع شده است. در ایران، مؤلّفه هاي دیگر زناشویی به وفور موردبررسی قرارگرفته اند؛ اما روابط جنسی به ندرت موردتوجه پژوهشگران بوده است. از طرف دیگر میزان بالاي کژکاري جنسی در ازدواج، دلیل دیگر براي مطالعه ي روابط جنسی در زوجین است . پژوهش ها نشان میدهند که، سطوح بالاي رضایت جنسی با کیفیت و پایداري بیشتر روابط جنسی همبسته است.پژوهشگران میزان بالاي کژکاري جنسی به میزان50درصد را ثبت نموده اند.و متخصصان بالینی نسبت به اثر این کژکاري ها بر بهزیستی زناشویی زوجین هشدار داده اند .به علاوه، لومن و همکاران معتقدند باتوجه به ارتباط قوي کژکاري جنسی و کیفیت زندگی معیوب، این مسئله میتواند در تشخیص وضعیت سلامت روانشناختی نقش مهم ایفاکند. از این رو، پرداختن به کارکرد روابط جنسی و روابط زناشویی مهم و ضروري به نظرمیرسد.پژوهش هاي محدودي رابطه ي رضایت جنسی و ارتباط زناشویی را بررسی کردهاند. باتوجه به اینکه ارتباط ورضایت جنسی هر دو روابط محرزي با رضایت زناشویی دارند، بررسی جنبه هاي ترکیبی این دو با رضایت زناشویی مفید خواهد بود. مارکمنو همکاران در مطالعه ي طولی برنامه پربارسازي رابطه ي پیش از ازدواج دریافتند هنگامی که زوجها مهارتهاي ارتباط مؤثّر باهمدیگر را کسب میکنند، زندگی جنسی آنان بهبود می یابد، به علاوه این دو ارتباط تنگاتنگی باهم دارند. همسو با این پژوهشگران، چسنی و دیگران دریافتند ارتباط جنسی، رضایت جنسی و ارتباط زناشویی همگی بعد از برنامه ي درمان بدکاري جنسی بهبود می یابند.به اعتقاد بسیاری، روابط جنسی زن و شوهر مهمترین علل تعیین کننده زندگی زناشویی است. با این حال، ارتباط در جویباری از شکست و در آتشفشانی از خشم از هم می پاشند .در پیچ بخشی از روابط زناشویی معانی سمبلیک تا این اندازه فعال و نقش آفرین نیستند. مثلاً زن ممکن است پیش خود نتیجه نگیرد که نمیتواند شوهرش را ارضاء کند، ممکن است نگران آن باشد که چون نمیتواند درحد توقع شوهرش به روابط جنسی آن تن در دهد و چون کمتر از شوهر خود به تماس جنسی خود را ضعیف دانسته نگران آن باشد که از سوی همسرش مورد تحقیر قرار گیرد. دلواپسی هایی از این قبیل میتواند کار تماس جنسی را به اختلال بکشاند.بر خلاف تصورات مردم کودک از همان ابتدای زندگی با مسائل جنسی انسان آشنا میشود. کودکی که از پستان مادر شیر میخورد، ابتدا ناخودآگاه پستان مادر را یکی از عوامل لذت می شمارد و همچنانکه رشد میکند از طرق مختلف احساس والدین خود را دربارۀ مسائل جنسی درک میکند.اگر رفتار آنها نسبت به هم گرم و مهربان باشد، بزرگ میشود . بسیار مشکل است بتواند روش دیگری اتخاذ کند.بیشترین گرفتاری های مربوط به روابط جنسی حول محور تعداد برقراری در روابط جنسی زمان ارضاء و کیفیت آن دور می زند و هرکدام از این موارد معانی سمبلیک بخصوص را تداعی میکنند و به سهم خود تحت تأثیر آن قرار میگیرند . زن و شوهر اغلب درباره تناوب برقراری تماس جنسی و زمان بندی ارضاء میتواند معانی سمبلیک قدرتمندی داشته باشند .ممکن است، عبارت در هر وقت بخواهم میتوانم روابط جنسی داشته باشم، برای شوهر به مفهوم برخوردار بودن از عشق و علاقه زن و برای زن به مفهوم زیر سلطه بودن و مورد بهره برداری واقع شدن از سوی شوهر باشد.در ابتدای ازدواج جهت بهبود، شناخت و اصلاح روابط جنسی خود باید در مورد توقعات، رفتار و ارزشها باهم به گفتگو بنشینند، گفتگو بهمنظور بهبود بسیار سازنده است و موجب تقویت جنبههای مختلف ازدواج میشود. اگر زوجین قادر نباشند در مورد مسائل جنسی و چگونگی آمیزش آزادانه به گفتگو بنشینند، مسلماً از نحوۀ بینش یکدیگر با خبر نمیشوند و نمیتوانند بهطور مطلوب رضایت خاطر را فراهم آورند.اصرار زن یا شوهر برای برقراری تماس جنسی، بیش از آن میزان که دیگری می خواهد ممکن است مشکلاتی نظیر آنچه در مورد صرف وقت زن و شوهر با یکدیگر از آن حرف زدیم بوجود آورد. زن یا شوهر ممکن است خود را محق بداند که هر آینه بخواهد بتواند تماس جنسی داشته باشد، در حالیکه هر دو ممکن است خواهان زمینه های عاشقانه باشد.غرور هم اغلب در روابط جنسی نقش بازی میکند. برداشت زن از زن بودن و نظر مرد از مردانگی اغلب با واکنش طرف مقابل ارتباط دارد. زنی از اینکه شوهرش به خواستههای جنسی مکرر او پاسخ مثبت نمی داد، احساس بدی پیدا کرده بود. این زن همیشه احساس غرور کرده بود که از جذابیت جنسی زیادی برخوردار است. در این شرایط بی تفاوتی شوهرش را به حساب توهین می گذاشت. از سوی دیگر، شوهری از آن طرف که زنش هنگام هم بستری احساس به خرج نمی داد، خشمگین بود و در نظر او این رفتار که زنش هنگام هم بستری احساس به خرج نمی داد، خشمگین بود و در نظر او این رفتار زنش نشانۀ آن بود که او مرد نیست.احساس اهمیت، مورد پذیرش قرار گرفتن و لذت متقابل، تقویت کنندۀ غریزۀ جنسی و کاهش احساس عشق و صمیمیت و پذیرش، تضعیف کنندۀ آن است. کاهش میل جنسی و درنتیجه عملکرد جنس ممکن است به حساب تخفیف عشق و محبت گذاشته شود. درنتیجه دایرۀ بسته ای شکل میگیرد. کاهش احساس نیاز به یکدیگر، جذابیت و ارضای جنسی را کاهش میدهد و در اثر آن میزان احساس نیاز به یکدیگر کمتر میشود.باید قبول کرد که ابتدا برای زوجین بسیار سخت است که با صراحت در مورد مسائل جنسی باهم صبحت کنند و شاید در مواردی موجب ناراحتی آنها شود، اما این کار نهتنها ضروری است بلکه امری مهم در سرنوشت آیندۀ آنها تأثیر عمیقی دارد. با مطرح شدن این مسائل، رفته رفته، آرامش لازم حاصل میشود، با پیشرفت کار روابط گرم و صادقانه بدون ترس، بین زوجین برقرار میشود .اصلاً اینگونه برداشتها جز با گفتگو، همیاری و محبت کردن زوجین باهم امکانپذیر نمیباشد. بدون تماس و یگانگی کامل، بسیار بعید است و با کدام حرکت باعث انگیزش و تحریک بیشتر خواهد شد و چه عاملی باعث میشود هیجان لازم به دست آید، بسیاری از مردها از قدرت جنسی زن می رنجند و فکر میکنند زنان نیز همچون مردها تحریک میشوند و یا عده ای تصور میکنند که زن تحریک پذیر نیست و یا از مسائل جنسی لذت نمی برند و یا آنها تنها وسیله ای برای لذت طرف مقابل خود هستند زنها نیز تصوراتی غلط همچون مردها دارند و بسیاری از آنها نمی دانند مردها بـــه سادگی تحریک میشوند و با دیدن اندام لخت زن به شدت هیجان زده میشوند. پر واضح است که تا زمانی که این چنین برداشتهای غلط وجود داشته باشد تعادل جنسی برقرار نمیشود. گاهی تماس بدون کلمات بهترین روش است و زن و مرد میتوانند بسیاری از امیال را تشخیص دهند. زنی که شوهرش را عملاً هدایت میکند . دیگر احتیاجی به تشریح امیال خودندارد. اغلب اختلافات زناشویی در مدت همخوابگی از بین میرود، زمانی که زن و شوهر در مورد مسائل جنسی باهم اختلاف دارند بهترین راه آن است که در مورد اختلافات باهم به گفتگو بپردازند. نخستین قدم درک افکار خود در مورد موضوع اختلاف برانگیز است و دومین قدم میتواند این باشد که بررسی کنید آیا احساس شما درست است یا خیر. با درک هم، زن و شوهر میتوانند تدابیری اتخاذ کنند که هر دو از روابط جنسی لذت ببرند.زن و شوهر باید تمامی خواستههای خود را به زبان بیاورند و تغییرات حاصله از روابط جنسی و میزان هیجان حاصله دراوج لذت را برای هم به روشی توضیح دهند.باید هیچ گونه ترسی از انتقاد نداشت و به شریک خود اعتماد کنند. گذشت زمان در اغلب موارد موجب میشودکه در روابط جنسی پیشرفت مثبت ایجاد شود و از لحاظ روحی و روانی زوجین به هم نزدیک تر شوند و زندگی جنسی لذت بخش تری برای هم فراهم آورند . رفتار محبت آمیز باهم امکان اظهار عشق در روابط صحیح را فراهم میکند. به این ترتیب بدون هیچ گونه ترس و واهمه با خونسردی و اعتماد در مورد این قبیل مسائل به گفتگو بپردازند.
منبع
جلیلی راد ، سید احمد (1393 ) ، بررسی رابطه بین ارضا نیازهای بنیادین روان شناختی و خود شناسی انسجامی با رضایت زناشویی در فرهنگسان سبزوار ،پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره ، دانشگاه آزاد اسلامی قوچان
دیدگاهی بنویسید