بررسی استراتژی نگهداری وجه نقد و اعتباردهی در نظام بانکی

مي توان گفت مديريت نقدينگي و تطبيق سررسيد سپرده ها و تسهيلات پرداختي از مهم ترين وظايف مديران در بانك ها است. از طرفي رفتار سپرده گذاران تصادفي بوده و بانك ممكن است با مراجعه مشتري كه داراي سپرده بلند است، براي دريافت زود هنگام سپرده مواجه شود. دليل اصلي اين چالش اين است كه بيشتر منابع بانك ها از محل سپرده هاي كوتاه مدت تأمين مي شود. علاوه براين تسهيلات اعطايي بانك ها صرف سرمايه گذاري در دارايي هايي مي شود كه درجه نقد شوندگي نسبتاً پاييني دارند.

وظيفه اصلي بانك ايجاد توازن بين تعهدات كوتاه مدت مالي و سرمايه گذاري هاي بلند مدت است. نگهداري مقادير ناكافي نقدينگي، بانك را با خطر عدم توانايي در ايفاي به موقع تعهدات و در نتيجه ورشكستگي مواجه مي سازد. نگهداري مقادير فراوان نقدينگي، نوع خاصي از تخصيص ناكارامد منابع است كه باعث كاهش نرخ سوددهي بانك به سپرده هاي مشتريان و در نتيجه از دست دادن بازار مي شود. بنابراين مدل هاي مشخصي براي مديريت نقدينگي در نظام بانكي مورد نياز است.

مديريت نقدينگي به معني توانايي بانك براي ايفاي تعهدات مالي خود در طول زمان است كه در سطوح مختلفي صورت مي گيرد. اولين نوع مديريت نقدينگي به صورت روزانه انجام پذيرفته و به صورت متناوب، نقدينگي مورد نياز در روزهاي آتي پيش بيني مي شود. دومين نوع مديريت نقدينگي كه مبتني بر مديريت جريان نقدينگي است، نقدينگي مورد نياز را براي فواصل طولاني تر شش ماهه تا دو ساله پيش بيني مي كند. سومين نوع مديريت نقدينگي به بررسي نقدينگي مورد نياز بانك در شرايط بحراني مي پردازد.

اهميت پيش بيني وجه نقد روزانه از اين لحاظ است كه پيش بيني خوب و صحيح وجه نقد روزانه، باعث بهبود بازده سرمايه گذاري در كوتاه مدت، كاهش هزينه هاي انتشار اوراق بهادار تجاري و ساير استقراض هاي كوتاه مدت، كاهش مانده وجه نقد بلااستفاده و در حالت كلي منجر به تسهيل مديريت وجه نقد و نيز تضمين عدم مواجهه با ورشكستگي مي شود. زماني كه تحليل گران و آماردانان به بررسي مدل هاي پيش بيني مي پردازند، اولين نكته مهم در نظر گرفتن خالص وجه نقد در طول زمان هاي گذشته و تشخيص دادن مدل مناسب سري زماني آماري داده هاست. اما چهار دليل عمده براي مواجهه با شكست (ناتواني در پيش بيني صحيح) در اين زمينه وجود دارد كه سه دليل اول مربوط به طرح نادرست مسأله و دليل چهارم مربوط به ويژگي هاي مدل آماري است. چهار عنوان مطرح شده عبارتند از:

جدا سازي جريان هاي اصلي. در اين مرحله بايد تمام جريان هايي كه متناوب نيستند را جدا كنيم (منظور از جريان هاي نامتناوب مواردي مانند ماليات، سود تقسيمي و … هستند). اگر تكنيك هاي برون يابي استاندارد و خود همبستگي به منظور پيش بيني وجه نقد روزانه بدون در نظر گرفتن جريان هاي نامتناوب مورد استفاده قرارگيرد، قطعاً تكنيك مورد نظر قادر به پيش بيني صحيح نخواهد بود.

شناسايي اجزا. پس از خارج كردن جريان هاي نامتناوب از جريان هاي نقد روزانه، بايد اجزاي آن را شناسايي كنيم. در اين مرحله جريان هاي نقد ورودي و خروجي را جداسازي مي كنيم. اغلب لازم است به منظور پيش بيني و رديابي، جريان هاي نقد زيادي در نظر گرفته شود. اين بدان علت است كه جريان هاي نقد متفاوت، ويژگي هاي آماري متفاوتي از خود نشان مي دهند. به خصوص در الگوهاي مربوط به روزهاي يك ماه و يا يك هفته. زيرا تركيب هاي متفاوت زماني، از الگوهاي يكسان آماري تبعيت نمي كنند.

استفاده از سيستم هاي اطلاعاتي. به دليل حجم زياد داده ها (تعداد زياد جريان هاي وجه نقد) در مدل هاي پيش بيني بايد از سيستم هاي اطلاعاتي استفاده شود. تشخيص الگو. جريان هاي نقد روزانه معمولاً داراي الگوي زماني مشخصي هستند، مثلاً : 1) نحوه پرداخت ماهانه، دوهفته يكبار، هفته اي يكبار، 2) اعتبارات مربوط به يك روز در ماه و 3) رويه ها و سياست هاي فرآيندهاي داخلي مانند در نظر گرفتن جريان هاي پرداخت در روزهاي مشخص از هفته.

در پيش بيني وجه نقد روزانه، ابتدا لازم است مدل برحسب روزهاي ماه و يا روزهاي هفته تعيين شود و سپس پارامترهاي مدل اندازه گيري شده و در نهايت پيش بيني با توجه به اثر مناسب روزهاي هفته و روزهاي ماه براي يك بازه زماني مشخص ايجاد شود.

ترکیب دارایی ـ بدهی و ریسک نقدینگی

ریسک نقدینگی، یکی از متداول‌ترین ریسک‌هایی است که بانک‌ها با آن روبرو هستند و مديريت صحيح نقدينگي به منظور جلوگيري از هدر رفتن فرصت‌های سرمایه‌گذاری، استفاده از مقادیر نقدینگی مازاد برای سرمایه‌گذاری و اعطای تسهیلات جدید به منظور کسب بازدهی بیشتر، آمادگي براي رويارويي با شرايط بحراني و کسري منابع نقد، ضروري است.

براي مديريت صحيح نقدينگي لازم است ابزار مناسب و عوامل مؤثر اين کار به درستي مورد شناسايي قرار گيرد. یکی از مهم‌ترین عوامل تاثير‌گذار بر نقدینگی بانک‌ها، موقعيت دارايي و بدهي‌هاي بانک‌ها است. از سوي ديگر، مديريت دارايي- بدهي يکي از عوامل کليدي در توضيح پايداري مالي بخش بانکي و اقتصاد است. مديريت دارايي- بدهي تلاشي براي تطابق دارايي‌ها و بدهي‌ها در خصوص سررسيدها و حساسيت آن‌ها نسبت به نرخ بهره است و اساساً ريسک هاي نقدينگي و نرخ بهره از چنين عدم تطابق‌هايي سرچشمه مي‌گيرد.

در مطالعات نظري صورت گرفته، طبقه‌بندي‌هاي مختلفي از ريسك ارائه شده است. بر اساس نظر سینکی ، ریسک بانک و مدیریت آن بر سه ریسک اعتباری، نرخ بهره و نقدینگی متمرکز است. گرونينگ و همكاران در تحقيقي كه در بانك جهاني صورت گرفت، طبقه‌بندي ديگري از ريسك ارائه نمودند. اين طبقه‌بندي با وجود اينكه به طور خاص در مورد ارزيابي ريسك در بانك‌ها مطرح شده است، از لحاظ موضوعي و محتوايي قابليت كاربرد براي ساير موسسات و سازمان‌هاي تجاري را نيز دارد. در مدل وی به نوعي معناي تغييرات مثبت و منفي در منافع آينده مد نظر قرار گرفته و به چهار طبقه ريسك مالي، ريسك عملياتي، ريسك تجاري، و ريسك وقايع اشاره شده است.

منبع

نژداغی، علیرضا(1394)، رفتارسپرده ها درصنعت بانکداری ایران، پایان نامه کار شناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0