باورهای شناخت شناسی والگوی خانواده
یکی از مسائل مورد مطالعه روانشناسان در حوزه شناختشناسی، بررسی تأثیر الگوهای ارتباطی خانواده و رابطه آن با مسائل انگیزشی از جمله انگیزش پیشرفت است .
میتوان تحقیقات صورت گرفته در مورد باورهای شناختشناسی را در شش حوزه کلی طبقهبندی کرد :
- بازنگری و بسط و توسعهی نظریهی پری
- ایجاد ابزارهای اندازهگیری سادهتر برای ارزیابی باورهای شناختشناسی
- اکتشاف الگوهای جنسیتی در حوزه دانستن
- بررسی جایگاه باورهای شناختشناسی به عنوان قسمتی از فرایند تفکر و استدلال
- شناسایی ابعاد باورهای شناختشناسی
- ارزیابی نحوهی ارتباط این باورها به دیگر فرایندهای شناختی و انگیزشی
این شش حوزه در سه گروه مختلف جای میگیرند که در قسمت بعد به آن اشاره شده است.
تحقیقات روانشناسی در مورد رشد باورهای شناختشناسی در اواسط دههی 1950 آغاز شد. در این زمان سه خط سیر تحقیقاتی بطور همزمان شش حوزه ذکرشده را پوشش میداد:
- اولین گروه، به این مسئله علاقمند شدند که افراد چگونه تجارب آموزشی خود را تفسیر میکنند. پری کار خود را با نمونهای که تنها شامل جنس مذکر بود آغاز کرد. در مقابل بلنکی ، شیوه دانستن زنان را مورد تحقیق قرار داد. بکستر ماگلدا ، با مشاهدهی نتایج این دو تحقیق تصمیم گرفت تا تحقیق مشابهی را با هردوگروه انجام دهد،درواقع حوزههای یک تا سه در این گروه قرار میگیرند.
- دومین گروه محققان به بررسی این مسئله پرداختند که چگونه فرضیات شناختشناسی بر فرآیند تفکر و استدلال تأثیر میگذارند. در همین راستا کینگ و کیچنر، مدلی بنام قضاوتهای تأملی طراحی کردند که نشاندهندهی تحول نحوهی تفکر و استدلال بود، این سری تحقیقات دربرگیرندهی حوزهی چهارم هستند.
- سومین و جدیدترین خط پژوهش به بررسی باورهای شناختشناسی در حین یادگیری کلاس و تأثیر آن بر درک و شناخت افراد از تکالیف علمی و انگیزهی آنان پرداختند . این سری از تکالیف حوزه پنجم و ششم را پوشش می دهند.
اکنون به سه مدل شناختشناسی مطرح اشاره میشود:
- در مدل اول معروفترین نظریهپردازان عبارتند از پری ، بلنکی وماگلدا
- در مدل دوم کینگ و کیچنر ، نامهای مطرحی هستند
- در مدل سوم نام شومر ، برجستهتر از دیگران است.
منبع
توتونچی،لیلا(1389)، نقش واسطهای باورهای شناخت شناسی بین الگوهای ارتباطی خانواده، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه بین الملل شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید