باورهاي خودكارآمدي
باورهاي خودكارآمدی بر چهار فرايند زير تأثير مي گذارند:
- فرايندهاي شناختي: باورهاي خودكارآمدي به صورت هاي مختلف بر فرايندهاي شناختي تأثير ميگذارند. در بيشتر رفتارهاي هدفمند، اهداف بر اساس آيندهنگري انتخاب مي شوند. هدفگزيني افراد بر اساس ارزيابي از تواناييهاي خود است. افراد داراي خودكارآمدي قويتر، هدفهاي چالش انگيزتري براي خود انتخاب ميكنند و نيز تعهد بيشتري نسبت به اهداف خود نشان ميدهند. بيشتر فعاليتها در آغاز با تفكر شكل مي گيرد. سپس، باورهاي افراد بر اين رفتارها تأثير مي گذارد. افراد داراي خودكارآمدي بالا، روش هاي مفيد و مؤثري براي عملكرد در پيش ميگيرند، اما افرادي كه به كارآمدي خود شك دارند از تجسم موفق اعمال ناتواناند.
- فرايندهاي انگيزشي: باورهاي خودكارآمدي در تنظيم انگيزشي فرد، نقشي اساسي بر عهده دارند . بر اساس نظريه شناختي-اجتماعي، افراد خود را بر ميانگيزانند و اعمال و رفتارشان را به طور پيش بيني شده با استفاده از دور انديشي هدايت مي كنند. آنان همچنين پيامدهاي اعمال آينده خود را پيش بيني مي كنند، هدفهايي براي خود انتخاب و برنامههايي جهت واقعيت بخشيدن به رويداد هاي ارزشمند آينده طراحي مي كنند. از نظر بندورا، سه نوع برانگيزاننده شناختي وجود دارد كه عبارت است از: اسنادهاي علّي، انتظارات پيامدي و اهداف درك شده.
- فرايندهاي عاطفي: باورهاي افراد در مورد توانايي هاي خود، هم بر ميزان فشار رواني و افسردگي ناشي از موقعيتهاي تهديدآميز و هم بر سطح انگيزش آنها تأثير ميگذارد. اين تأثير، ميانجي عاطفي باورهاي خودكارآمدي است. كارآمدي ادراك شده در كنترل عوامل فشارزا، نقشي مركزي (محوري) دارد. افرادي كه به توانايي خود در كنترل تهديدها اعتماد دارند، به الگوهاي فكري نگران كننده نميانديشند. اما افرادي با باورهاي ضعيف، در كنترل تهديدها به شدت مضطرب مي شوند. اين افراد به كمبودهايشان فكر ميكنند و محيط خود را از بسياري جنبهها پر خطر ميبينند، تهديدها را بزرگ جلوه ميدهند و درباره آنچه به ندرت اتفاق مي افتد نگران ميشوند؛ سرانجام، به تبع تفكرات ناكارآمد، به خود بدبين شده، سطح عملكردشان را تضعيف ميكنند.
- فرايندهاي گزينشي: تاكنون بحث در مورد فرايندهاي فعال ساز كارآمدي بود؛ فرايندهايي كه افراد را قادر مي ساخت تا محيطهاي مؤثري بسازند. انسان در اصل، محصول محيط خود است. بنابراين، باورهاي خودكارآمدي باعث مي شود فرد بتواند زندگياش را با انتخاب فعاليتها و محيط شكل داده و آن را تحت تأثير قرار دهد. افراد از فعاليت و موقعيتهايي كه فراتر از تواناييشان است، اجتناب ميكنند، اما بلافاصله فعاليتهاي چالش انگيزي را به عهده مي گيرند و موقعيتهايي را انتخاب ميكنند كه از عهده آن برميآيند. با اين انتخابها، افراد توانمنديها، علايق و روابط اجتماعي مختلفي ايجاد ميكنند و روابط اجتماعي مختلفي ايجاد ميكنند كه بر زندگيشان تأثير ميگذارد.
منبع
زارعی،سمیه(1394)، ارائه مدل پیش بینی اشتیاق شغلی باتوجه به رهبری اصیل و سرمایه های روانشناختی دبیران تربیت بدنی شیراز،پایان نامه کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی ، دانشگاه پیام نور شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید