بازی وبازی درمانی
بازی عاملی است در جهت رشد و تکامل خواستها و امیال کودک، بازی کودک را قادر میسازد تا این خواستها و امیال را به زندگی روزانه خود وارد سازد و از این راه با مسیر آینده زندگی خود از راه شناخت تواناییها و ویژگیهایش آشنا گردد زیرا همبستگی زیادی میان بازی و تواناییهای کار یک فرد در آینده موجود است. کودک زندگی خود را با حرکت و کار و کوشش دائمی سر میکند آنچه باعث تحرک و پویایی میگردد میل کودک به کشف محیط و شرکت در زندگی اجتماعی و به عهده گرفتن نقش خاص خود در ساخت اجتماعی است .کودکان در وضعیت بازی با صداقت، صراحت، روشن و زنده خود را بیان میکنند. احساسات، بازخوردها و افکار متلاطم آشکار شده پیچ و تاب میخورند و در پایان به آرامی مینشینند درعینحال کودک میآموزد که خود و دیگران را کمی بهتر درک کند.
کودک میتواند با رعایت گرفتن اسباب بازیها دنیای خویش را بسازد، بازی علاوه بر ثمرههای جسمی فرصتهای زیادی را برای رشد اجتماعی و رشد عاطفی فراهم میکند و پیروی از مقررات بازی کودک را به انضباط شخصی و خویشتنداری تشویق میکند و شکلگیری شخصیت کودک بیشتر از طریق شرکت در بازیها به دست میآید. در این راستا تجربههای بازی درمانی که بیانگر رابطهای مشخص میان درمانگر و کودک است به کودک فرصت میدهد تا بهتر خویشتن را دریابد و عملکرد درمانگر در این رابطه مشخص به گونهای است که احساس «اطمینان به خود» را به کودک القا میکند و به او فرصت میدهد تا نه تنها به کشف اتاق و اسباب بازیهای موجود در آن دست یابد بلکه خویشتن را نیز در این رابطه و تجربه پیدا کند او این اختیار را خواهد داشت که خویشتن را بپذیرد، تجربههایش را محک بزند و در اثر تجربههای به دست آمده از کشف خود در ارتباط با دیگران بهره برد .
شناخت این ویژگیها در مورد بازی و به ویژه بازی درمانی روشن میکند که برای کودکان کم توان ذهنی باید حداکثر سازماندهی را در امر بازی به عمل آورد زیرا عدم موفقیت کودکان کم توان ذهنی در همگامی با کودکان غیر معلول ناسازگاریهای شخصی و گسترش الگوهای نامطلوب رفتاری را در آنان تشدید میکند. به طوری که در بازیهای گروهی شرکت نمیکنند در نتیجه غالباً خود را حقیر میشمارند و مهارتها و استعدادهای خود را کوچک میانگارند از این رو به منظور آشنایی با تاریخچه نظریههای بازی و بازی درمانی از دیدگاه صاحبنظران و شناخت کودکان کم توان ذهنی از نظر ویژگیهای روانشناختی و نقش بازی درمانی در گسترش ابعاد شناختی، حرکتی، اجتماعی این کودکان، مطالب در سه بخش ارائه گردید و بخش سوم با مروری بر تحقیقات انجام شده در گذشته به پایان میرسد.
تاریخچه بازی
شروع بازی را میتوان به گذشتههای دور حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است. تشکیل اجتماعات اولیه بشری نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورد. بازیهای گروهی به صورت بازیهای نمایشی از عبادت ارواح و پرستش اشیاء گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعهای از راههای برآوردن نیازهای جسمانی و ذهنی افراد را فراهم گرداند، خواه به این مجموعه بازی نام دهیم و خواه نامی دیگر در اصل مطلب تفاوت چندانی پدید نمیآید. در ابتدا، بازیچه بشر، مواد و اشیاء خام و طبیعی به دست آمده از طبیعت بود. قطعهای سنگ، به دست گرفتن آن، حرکت دادن آن و سرانجام غلتاندن یا پرتاب آن همه نوعی بازی محسوب میگردید.
رشد ذهنی یا اجتماعی انسان و تسلط پیش رونده او بر طبیعت امکان دستکاری در اشیاء طبیعی را به وجود آورد و از این زمان اشیاء به خواست انسان تغییر شکل دادند تا بتوانند اندیشه او را در شکلدهی به بازی غنای بیشتری بخشند روح او را راضی تر گردانند. از این زمانها آثاری در دست است. حجاریهای روی دیوار غارها و تشابه آنها با مواد مورد نیاز بازی به برداشت ما از قدمت بازی ارزش بیشتر خواهد بخشید. ابداع زبان در جهت انتقال اندیشهها و تشکیل جوامع بزرگ تر بشری به علت آسان تر شدن راه تبادل اطلاعات، بدعت جدیدتری در بازی به وجود آورد. در واقع این دوران آغاز گر بازیهای خلاقانهتری است که نیاز به استفاده از زبان و کلمات برای انجام آنها ضروری بود و سرانجام کشف کتابت کنکاش را برای آشنایی با بازیها و یافتن تاریخچه آنها گشادهتر کرد.
منبع
مرادی کچلکی،سیما(1393)، بازي درماني در افزایش مهارتهای شناختي، اجتماعي و حركتي دانشآموزان كم توان ذهني آموزش پذير، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید