بازاریابی وجذب مشتری

بانک­ها شریان حیاتی اقتصادی هر کشورند . تلاش مؤسسات مالی و بانکی در سطح جهان در جهت افزایش کارایی است بنابراین یکی از اهداف مدیریت، افزایش منابع بانک است و این مهم  را می توان از مسئولیت های مدیریت بازاریابی دانست . وظیفه مدیریت بازاریابی بانک آموزش پرسنل ، انجام تحقیقات، برنامه ریزی، طراحی و پیشنهاد تولید خدمات جدید، آموزش پرسنل و تدوین استراتژی است و هدف عمده مدیریت بازاریابی بانک ، جذب مشتری و جذب نقدینگی در اختیار آنان است .

بازاریابی بانکی در جهان ، فعالیتی نسبتاً جدید است و سابقه آن در آمریکا ، انگلستان و ژاپن به دهه 1960 بر می گردد. بنابر اظهار نظر کاتلر ،  بانک ها در اقتباس مفاهیم بازاریابی کند بودند چرا که بانکداران سنتی فکر می کردند نیازها وخدمات مالی مورد تقاضای مشتریان همانند خرید نان احتیاجی به بازاریابی ندارد. آنها بازاریابی را نه به عنوان فلسفه تجارت ، بلکه به عنوان یک مفهوم تبلیغات وترفیع فروش در نظر گرفتند، در دهه 1960 به علت شرایط متغییر اقتصادی حاکم بر جهان، بانک ها دچار دگرگونی اساسی شدند ودر نتیجه این انتظارهای روز افزون مشتریان در رابطه با خدمات بانکی، رقابتی جدی به وجود آورد . به دنبال این فشار ها بود که بانک ها بازاریابی را در مرکز توجه فعالیت های خود قرار دادند و بسیاری از پژوهشگران ، دانشگاهیان و حتی بانک­داران معمولی به تفکر و تحقیق و کار مداوم در مورد مفاهیم بازاریابی و کاربرد آن در بانکداری پرداختند.

با رقابتی شدن بازارهای مالی، به منظور موفقیت بیشتر و پیشرفت اهداف و فعالیت در کنار رقباء ، هر مؤسسه مالی و خصوصاً بانک ها با توجه به چشم انداز مأموریت و اهداف و شرایط و امکانات داخلی وفرصت ها و تهدیدهای موجود ، یک برنامه بازاریابی جامع و کامل را تدوین و اجرا نمایند . تدوین برنامه بازاریابی شامل طراحی فرایند پیش بینی وقایع و تعیین راهبردهایی جهت دستیابی به اهداف آتی مؤسسه می باشد.

تعريف كلاسيك بازاريابي شامل آن دسته از فعاليت‏هايي است كه كالاها و خدمات را از واحد توليدي و خدماتي به مصرف‏كننده مي‏رساند چنين تعريفي ناقص بوده و فعاليت‏هاي بازاريابي را محدود به انجام وظايفي كه صرفا مابين توليد و مصرف قرار گرفته‏اند مي‏نمايد. از جمله اين فعاليت‏ها مي‏توان بسته‏بندي كالاها، نام گذاري و علائم تجاري فرآورده‏ها، كانال‏هاي توزيع نظير:  فروش مستقيم به مصرف‏كننده نهايي، عمده فروش، واسطه، خرده‏فروش ؛ حمل و نقل، انبارداري، روش‏هاي فروش، آگهي‏هاي بازرگاني، قيمت‏گذاري و اعتبارات را نام برد. امروزه اين امر مسلم شده است كه يك مدير بازاريابي موفق نمي‏تواند فعاليت‏هاي خود را از زماني كه كالا توليد گرديده و آماده پخش است آغاز نموده و با تحويل كالا به مصرف‏كننده به پايان برساند.

قسمتي از فعاليت‏هاي عمده بازاريابي به كارهاي پيش از توليد معطوف مي‏شود ازجمله این فعاليت‏ها بازاريابي پيش‏توليدي، شناخت مصرف‏كنندگان و رفتار آنان در بازار را مي‏توان نام برد. فعاليت ديگر شامل بررسي بازار كالا جهت توليد و فروش مقرون به صرفه آنها مي‏باشد باز هم قبل از اينكه واحد توليدي به ساخت محصول اقدام كند مدير بازاريابي بايد كالا را طوري طرح‏ريزي كند كه پس از توليد موردپسند مصرف‏كنندگان قرار گرفته و نيازها و خواسته‏هاي آنها را برآورده سازد. نوآوري محصولات و خريد كالا و قطعات به منظور توليد و فروش نيز از جمله فعاليت‏هاي بازاريابي پيش توليدي مي‏باشد. مدير بازاريابي همچنين نمي‏تواند وظايف خود را با فروش و تحويل كالا به مصرف‏كننده خاتمه يافته بداند. ازجمله وظايف پس از فروش كالا را مي‏توان تعمير و نگهداري كالاهاي فروش رفته، اجراي قرارداد ضمانت كالا، ارائه خدمات پس از فروش به مشتريان و گردآوري اطلاعات پيرامون رضايت مندی مصرف‏كننده نسبت به كالاهاي فروش رفته و پيشنهاد آن اطلاعات به قسمت‏هاي مختلف سازمان به ويژه واحد طرح‏ريزي كالا نام برد. علاوه بر فعاليت‏هاي پيش توليدي، توزيعي و پس از فروش بازاريابي تعدادي از فعاليت‏هاي مديريت بازار نيز وجود دارد كه دامنه آنها محدود به هيچ يك از حوزه‏هاي سه گانه بالا نمي‏باشد. ازجمله اين فعاليت‏هاي بازاريابي را مي‏توان پژوهش‏هاي بازار، شرايط محيطي بازار، قوانين و مقررات بازار، سيستم‏هاي اطلاعات بازار، تعهدات اخلاقي در امور بازاريابي و بازاريابي بين‏المللي نام برد.

بدين ترتيب روشن مي‏گردد كه دامنه بازاريابي بسيار وسيع بوده و فعاليت‏هاي گسترده اقتصادي را شامل مي‏گردد. به همين جهت در حدود نيمي از جمعيت فعال كشورهاي پيشرفته صنعتي را شاغلين امور بازار تشكيل مي‏دهند در كشورهاي در حال توسعه از جمله در كشور ايران با اينكه تمام وظايف نام برده شده به وسيله شركت‏ها و كارخانه هایی كه سهم عمده‏اي در بازار دارند اعمال مي‏گردد ليكن نظر به شرايط سياسي، اقتصادي، اجتماعي اين كشورها تكيه بر پاره‏اي از فعاليت‏هاي بازاريابي بيشتر از ساير فعاليت‏ها مي‏باشد. مثلا نحوه توزيع كالا از توليد به مصرف و حذف واسطه هايي كه صرفا جنبه احتكار و بورس‏بازي دارند يكي از وظايف مهم مديران بازار در كشورهاي در حال رشد مي‏باشد در مقابل به علت كمبود منابع توليدي و نياز فراوان مصرف‏كنندگان در مواردي كه رقابت عامل موثري در سهم بازار باشد توجه زيادي به آگهي‏هاي بازرگاني جهت انگيزش خريداران نمي‏شود.

همچنين در جوامعي نظير كشور ايران كه نرخ تورم به نسبت بالاتر از مشابه آن در كشورهاي صنعتي است انگيزه‏هايي براي فروش قسطي باقي نمي‏ماند. بدين ترتيب اين روش حمايت از فروش كمتر مورد استفاده قرار مي‏گيرد. اطلاعات نقش مهمي در فعاليت‏هاي مديريت بازاريابي استراتژيك دارد، اطلاعات قابل اطمينان ؛  موثق و در دسترس بخصوص در جهت تشخيص نيازمندي‏هاي بازار بهبود كالا و خدمات ؛  نوآوري و خلاقيت ؛  برنامه‏ريزي و كنترل براي مديريت بازاريابي با ارزش و موثر است كه اين موضوع به عنوان يكي از مسائل مهم مديران بازاريابي در ايران و ساير كشورهاي در حال توسعه مي‏باشد.

تعريف بازاريابي به شرح ذيل مي‏باشد:

  بازاريابي عبارت از فعاليت‏هاي نيروي انساني است كه از طريق تبادل فرايندها به سمت ارضاء نيازها و خواسته‏ها هدايت شود.   براي روشن‏تر كردن اين تعريف، نگاهي به واژه‏هاي ذيل خواهيم داشت: نیاز، خواسته‏ ، تقاضا، محصول، مبادله، معامله و بازار.

منبع

گلدسته،مجتبی(1392)، تاثیر اجزای آمیخته بازاریابی برجذب مشتریان بانک،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0