اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻫﺎی داﻧﺶ
اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻫﺎی داﻧﺶ اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﻴﺮ اﻫﺪاف داﻧﺸﻲ را در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮاﻫﻨﺪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ را اﺟﺮا ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻫﺪاف ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﺑﺎﻳﺪ اﻫﺪاف داﻧﺸﻲ ﺧﻮد را ﻧﻴﺰ ﻣﻌﻴﻦ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ و ﭘﺲ از آن ﺑﺎ ﺗﻌﺮﻳﻒ راﻫﺒﺮدﻫﺎي داﻧﺸﻲ، دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ آن اﻫﺪاف را ﻣﺸﺨﺺ ﻛﻨﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﻫﺪاف داﻧﺸﻲ و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن راﻫﺒﺮدﻫﺎي داﻧﺸﻲ ﺑﺎ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﻲ و ﺳﻨﺘﻲ ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﻤﻲﺑﺎﺷﺪ ﻟﺬا ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎ در ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎي داﻧﺶﻣﺤﻮر ﺑﺴﻴﺎر ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ اﺳﺖ. ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﻲ ﺑﺎ اﻳﻦ ﻧﮕﺮش ﻛﻤﺘﺮ ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ دارﻧﺪ و ﺑﻴﺸﺘﺮ وﻇﻴﻔﻪﻫﺎ را ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎ را.
ﺑﺮﺧﻲ صاحبنظران ﻣﻴﺎن اﺳﺘﺮاﺗﮋي داﻧﺶ و اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ ﺗﻔﺎوت ﻗﺎﺋﻞ شده اند. از دﻳﺪﮔﺎه «زاك» (2007)،اﺳﺘﺮاﺗﮋي داﻧﺶ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﺧﺎص ﺑﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن اﺷﺎره دارد ﻛﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖﻫﺎي داﻧﺸﻲ ﺳﺎزﻣﺎن را ﻧﻴﺰ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻗﺮار داده اﺳﺖ. اﻳﻦ اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﺷﺎﻣﻞ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻛﻤﺒﻮدﻫﺎ و ﻣﺎزادﻫﺎي داﻧﺶ ﻣﻲﺷﻮد و ﺳﭙﺲ از ﻃﺮﻳﻖ ﭘﻴﺎدهﺳﺎزي اﺳﺘﺮاﺗﮋي ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ آن را ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺳﺎزﻣﺎن را ارﺗﻘﺎ دﻫﺪ، راهبرد مدیریت دانش به معنی تعیین مسیرهایی از میان راهای موجود میباشد.
تحقیقات حاکی از وجود دو راهبرد کلی در مدیریت دانش سازمانی است. برخی سازمانها راهبرد تدوین دانش و برخی دیگر راهبرد تبادل فردی را انتخاب میکنند. ماهیت سازمان، نوع محصولات و خدمات، ماهیت دانشی که سازمان با آن سروکار دارد از عوامل اصلی انتخاب راهبرد مناسب می باشند. سازمانها باید در انتخاب و ترکیب این راهبردها دقت کنند. ماهیت کاری هر سازمان، راهبرد مناسب و نحوه ترکیب این دو راهبرد را معین می کند. برخی سازمان ها از قاعده 20-80 هانسن استفاده وتبعیت میکنند. در این قاعده اصل بر این است که در سازمانها یکی از این راهبردها به عنوان راهبرد اصلی و راهبرد دیگر به عنوان پشتیبان راهبرد اول انتخاب میشود. انتخاب راهبرد نامناسب شکست مدیریت دانش و هزینه های اضافی را در بردارد.
الف)تدوین دانش
در این راهبرد، دانش از فرد دارنده آن دریافت، بعد از اطمینان از ارزشمندی، با پردازش های اضافی به صورت رکوردی جدید در یک پایگاه ذخیره می شود. پردازش به منظور پالایش دانش صورت میگیرد. در این پالایش، دانش شکلی کاربرپسند به خود میگیرد. دانش در این راهبرد به گونه ای تدوین و ذخیره می شود که افراد متعددی بدون نیاز به فرد دارنده دانش از آن بهره مند می شوند. تدوین دانش امکان استفاده مجدد از قطعه های دانش در سطح گسترده را به همراه دارد، بنابراین موجبات توسعه سازمان را فراهم می کند در این روش تمرکز بر دانش عینی می باشد.دانش عینی به صورت قطعات دانش در پایگاهای اطلاعاتی ذخیره می شود این دانش در هر زمان سریعاً، برای کلیه کاربران سازمان قابل دسترسی است.
ب)تبادل فردی دانش
هدف راهبرد تبادل فردی دانش، تسهیل و پشتیبانی، در جهت اشتراک فرد به فرد دانش ذهنی است. شبکه های دانش، شامل فهرست طبقه بندی شده و مخازنی از متخصصان سازمان، به همراه کانال ارتباطی، به منظور تعامل فرد به فرد، از اجزای اساسی این راهبرد می باشند. محوریت در این راهبرد بر گفت و گوی شخصی است در حالی که در راهبرد تدوین دانش، اجزای دانش در مخزن دانش اهمیت دارد. دانشی که در این راهبرد مورد استفاده قرار میگیرد مستند سازی نشده یا نمی توان آن را مستند سازی کرد. در سازمانهای که دانش عمیق تر و ذهنی تر است و حل مسئله به بررسی جنبه های مختلف نیاز دارد از راهبرد تبادل فردی دانش استفاده میشود.
منبع
میری، سودابه(1395)، تاثیر استراتژی های فرایندی و زیر ساختی مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
دیدگاهی بنویسید