اهمیت زیبایی شناختی و محیط از دیدگاه معماری
- فرم و صورت:
- با قائده :تابع قوانین هندسی
- بی قائده : فاقد ساختار مشخص و غیر قابل پیش بینی
- رنگ تابع سه عامل مکان، فرهنگ، عوامل اجتماعی
- علایم و نمادها :توجه به رنگ و نوع مصالح، نورپردازی
- تزیین
درک ارزش زیبایی
تربیت فرد همانطور که از نظر عقلی و عملی لازم است از لحاظ عاطفی مخصوصا علاقه به زیبایی نیز لازم است. کودک و بطور اعم هر فرد، باید یاد بگیرد که ارزش زیبایی را دریابد و از آن لذت ببرد، تا ذوق هنری سالم در او تکوین یابد. مربی نباید از دانش کودکان خود انتظار ابتکار عمل یا تولید آثار هنری زیبا و متنوع داشته باشد بلکه باید ایشان را به ادراک ارزش نظم تناسب، زیبایی، تربیت و عادت دهد. چرا که زیبایی ارزش ذاتی دارد و در زندگی و رفتار و امیال فرد و زندگی اجتماعی بیشتر موثر است. زیبایی است که فرد را از عالم مادیات، به جهان معنوی و عالی متوجه میسازد. حقیقت و فایده آن کمتر از حقایق مادی نیست. زیبایی خود، انگیزه پیشرفت اجتماعی است زیرا از جمله عواملی است که میان افراد گوناگون ارتباطهای عاطفی برقرار میکند و احساس همدلی را میانشان افزایش میدهد. به همین دلیل باید برای پرورش کودک، محیطی انتخاب شود که از تمام جهت زیبا باشد و خانه و مدرسه و دولت باید در این امر با یکدیگر همکاری کنند.
مسئله مهم این است که همان طور که زیبایی محیط خانه به فقر با ثروت بستگی ندارد بلکه نظافت حسن تدبیر و تربیت، حسن انتخاب رنگ و خوش رفتاری افراد خانواده است که اهمیت زیاد دارد. محیط آموزش نیز همین طور است. مهد کودک از جهات گوناگونی چون زیبایی ساختمان، موقعیت باغچه و حیاط، کلاس ها، سالنها و کریدورها میتواند بر پرورش زیبایی دوستی کودکان کمک کند. همچنین برنامههای آموزشی و روشهای تدریس نیز در این امر موثراند. بدین معنا که در تمام فعالیتها رسم نقاشی، کتابخانهها، موسیقی، سرود، کارهای دستی، بازیهای گوناگون، تاریخ طبیعی و… جنبه زیبایی رعایت شود چه بسا روشهای غلط تدریس ذوق هنری کودکان را از بین میبرد. اگر فضا در رابطه با طبیعت و فضای سبز باشد بهتر است و موجب بازدهی و کارایی بیشتری میشود .
عناصر زیبایی شناختی
در میان همه حواس، حس بصری، مهمترین نقش را در ادراک فضا دارا میباشد. تمام چیزهایی که توسط حس بصری دریافت میشود یعنی دیدنیها به مدد نور است که آشکار و درک میشود. نور فرمها را نمایان میکند و رنگها آنها را به کمال میرسانند. نور، مادر رنگ است و رنگ فرزندان نور. همچنان که شعلههای آتش نور را به وجود آوردهاند نور نیز رنگ را به وجود میآورد .
زندگی ما ناشی از برقراری ارتباط مان است. ما ترجیح میدهیم که فاصلههای بعید زمانی و مکانی را علاوه بر بکارگیری زبان گفتاری، از طریق علائم نوشتاری در تمام ابعاد آن برطرف سازیم و از این طریق ایجاد ارتباط نماییم. این علائم از دو عنصر مهم تجسمی فرم و رنگ تشکیل شده است .زیبایی شناختی در قسمتهای قبلی از چند منظر مورد بررسی قرار گرفت. عناصر زیبایی شناختی بسیار متنوع و گسترده هستند در این پژوهش سه عنصر مورد بررسی قرار میگیرند که شامل رنگ، نور و فرم هستند.
رنگ
تئو گیمبل، در آغاز ظلمات مقدس حکمفرما بود و از این ظلمات نور سربرآورد. نور و تاریکی رقص آفرینش را به پایکوبی برخاستند و بدینگونه رنگهای طیف متولد گردیدند.رنگ عبارت است از نوری که به سطح اشیاء تابیده و به چشم انسان منعکس میگردد. رنگ نام عامی است برای یکی از اجزای متشکله احساسیکه بر اثر فعالیت شبکیه چشم و نظام عصبی مربوط، ناشی میشود.قرآن کریم رنگ را نشانهای برای دانشمندان و خردمندان میداند.و من آیاته خلق السموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم اذنی ذلک لایات للعالمین (آیات 22 سوره روم)و از نشانههای آفرینش آسمان و زمین و تفاوت زبانها و رنگهای شماست. همانا در این مسئله نشانههایی است برای دانشمندان.
آفرینش با رنگ آغاز شد و رنگ در تنوع بی نهایتش موجب دیدن و درک تشخیص اجسام و اشیاء و ویژگی آنهاست. امام صادق به یکی از صحابه فرمود: به آسمان بالای سرت بنگر زیرا خداوند این رنگ را بالای سر ما گذارده است که با نگاه کردن به آن چشمهای ما تقویت شود .یوهان اتین ، رنگ مواهب خود را به همه تقدیم میکند، ولی رموز نهانتر خود را فقط برای شیفتگان واقعی مکشوف میسازد و تنها کسانی که عاشق رنگ هستند، میتوانند زیبایی و کیفیت ذاتی آن را درک نمایند.
و دنیایی که ما آن را نظاره میکنیم از دو عنصر مهم تجسمی تشکیل شده است این دو عنصر عبارتند از: فرم و رنگ که به گونهای لازم و ملزوم یکدیگرند.
رنگها زندگی را زنده میکنند وجان دار و قابل لمساند و به عنوان زبان دیداری احساسات به کار میروند. میتوانیم ایده هایمان را، بدون نیاز به گفتن با نوشتن از طریق زبان پر رمزو راز رنگ به یکدیگر منتقل کنیم. رنگ و ترکیبهای آن، واکنش احساسات مختلفی را در ما بر میانگیزد .
یکی از مسائل بسیار مهم که باید مورد توجه طراحان قرار گیرد مبحث رنگ و استفاده صحیح از آن است. مسائل مربوط به حالات ذهنی رنگ به نحوه خاصی به معارف و آموزشهای هنری و طراحهای معماری وابسته است. پدیدههای بصری، معنوی و روانی در حیطه رنگ و هنرهای رنگ دارای روابط مشترک بسیاری هستند. رنگ میتواند مهم ترین وسیله بیان حالت و مفهوم باشد و اثر آن دراندازه و شکل سطوح است.
از طرفی هنگامی که از هارمونی یا هماهنگی رنگ سخن به میان میآید، منظور اثرات توام دو یا چند رنگ است که مورد ارزیابی قرار گیرد. هارمونی دلالت بر توازن و تقارون نیروها مینماید. تجربه میآموزد که بعضی از ترکیبات رنگی خوش آیند هستند و نوعی قرابت و نظمی معمول بر آنان حاکم است. فقدان این کیفیت اثر را نا خوش آیند و یا بی خاصیت مینماید. در بعضی مراکز جنبههای روانی رنگها بیشتر در نظر گرفته شده است .رنگ مشخصه درک نور است که به این نام شناخته شده است. به طور مشخص رنگ، نور است و نور از ترکیب رنگهای بیشماری تشکیل شده است. چیزی که ما مشاهده میکنیم، رنگهای طیف بصری است.
انتخاب رنگ
مراحل انتخاب رنگ
- آن مطلبی را که با زبان رنگ میخواهید به بیننده بگویید دراندیشه خود آماده داشته باشید.
- یک رنگ اصلی، که سخن گوی پرقدرتی برای بیان آن مطلب باشد پیدا کنید.
- رنگهای دیگری که در اطراف این سخن گو میچینند باید با سخن گوی شما همزمان باشد.
- آنگاه به عنوان یک رهبر طرح وارد میشوید و این جا و آن جا سلیقه هنری خود را در چیدن این ابزارهای فنی دخالت دهید.
برای انتخاب رنگ مناسب مواردی وجود دارد که باید مشخص شوند:
الف) یک رنگ به سه صورت تشریح میگردد:
- به وسیله اسم آن
- درجه خلوص یا ناخالصی آن
- تیرگی یا روشنی آن
ب) مراحل وابستهای که با شرح یک رنگ سرو کار دارند:
- مایه رنگ: درجه خلوص یک گونه(رنگ) در رابطه با رنگ طوسی
- شدت رنگ: روشن یا کدر بودن یک گونه که ممکن است با اضافه کردن سفید یا سیاه از شدت آن کم شود.
- درجه اشباع: درجه خلوص یک گونه
- درخشندگی/ ارزش رنگ: درجه نوری که از یک گونه منعکس میشود.
- گونههای حاوی مقدار سفید بیشتر، از درخشندگی و ارزش بالاتری برخوردار هستند.
- رنگهای اولیه: رنگهایی که با ماهیت اصلی خود که نمیتوان با مخلوط کردن چند رنگ آنها را درست کرد.
- رنگهای ثانویه: رنگهایی از مخلوط کردن دو رنگ اولیه
- ارتباط رنگ ها: یک مثلث رنگ یا چرخه رنگ ،یک نمایش دیداری، که با مخلوط کردن رنگها و ارتباط آنها با یکدیگر تحقق مییابد.
استفاده از مثلث رنگ راه خوبی برای درک سریع ارتباط بین رنگها و با تخمین نتیجه نهایی مخلوط کردن رنگ هاست.
تاثیر رنگ بر کودکان
کودکی که به تازگی به دنیا آمده است، توانایی خود را برای دیدن از طریق تفاوت گذاردن میان روشنایی و تاریکی آغاز مینماید. در مرحله بعد حرکت را تشخیص میدهد و پس از آن شکل و فرم را، شناختن رنگ آخرین مرحله رشد اوست. بینایی رنگ با هر دو بخش پیشرفته و بدوی مغز به یکاندازه ارتباط دارد. تشخیص دادن رنگ، هویت آن، نامگذاری آن و هر نوع بازتاب زیبایی شناسی نسبت به آن همگی از وظایف پوسته مغزی بوده و لذا همه این اعمال ثمره رشد و آگاهی هستند و یک پاسخ غریزی و واکنشی نیستند .انسان مانند بقیه موجودات در طبیعت برای بیان عقاید و افکار و احساسات خود از رنگها استفاده میکند. واکنش انسان نسبت به رنگها بستگی به اتفاقات و الگوهای اطراف دارد. البته این واکنشها به شخصیت فردی هر کس نیز وابسته است .
ارتباط درک ما از زیبایی با رنگ، بسیار ساده و فوری است و اگر هم هیچ شناخت تئوریک نسبت به رنگ نداشته باشیم به طور غریزی در موقعیتی قرار داریم که رنگ به راحتی در ما نفوذ میکند و عمق و گرمای آن با بعضی از احساسات و تاملات ما آمیخته میگردد. ما اگر خیلی زود یعنی هنگامی که کودک نیاز به شناخت علمی و تکنیکی ندارد او را مجبور به شناخت آن کنیم ممکن است باعث از بین رفتن تمایلات خودبه خودی او برای به کارگیری رنگ بشویم. از نظر آموزشی بهتر است به کودک دقت لازم برای پدید آوردن ارتباط فردی او با رنگها بدهیم تا نیروی ابتکار او عقیم نگردد.برای بچههای زیر 13سال به منظور ایجاد محیطی شاد و درخشان رنگهای زرد و نارنجی و قرمز انتهای طیف رنگی پیشنهاد میشود. رنگهای سرد کمک به بزرگی یک سالن و فضای عمومی مینماید. رنگهای روشن و زنده در راهروها و نردبانهای مارپیچ باعث تحریک دانش آموزان جهت مراعات در حرکت میشود و سالنهای ورزشی بهتر است تنهای سرد یا خنثی داشته باشند جهت کاهش آشفتگی .
ولی طریق احساس و ادراک کودک در همه سنین یکسان نیست و با گذشت زمان تغییر میکند، جهت رویایی تدریجا کم میشود و جایش را به جهت عقلانی میدهد.لمس رنگها میتواند برای کودکان شادی بخش باشد، رنگ فاکتور مهی در فضای کودک است. چراکه تصور و فهم کودک پیشرفت بهتری را در یک محیط هیجان انگیز دارد. رنگهای خنثی میتوانند خسته کننده باشند ولی باید دقتی کرد که نباید از رنگهای روشن خیلی دور شد. رنگ تند باعث میشود فضا دارای بار اضافی شود که این قضیه میتواند باعث استرس و بی خوابی و کابوس در کودکان شود. رنگ سفید و رنگ چوب فضای آرامی را برای کودک مهیا میکند زیرا حس فضا و روشنایی را بالا میبرد .
اهمیت رنگ
بطور کلی میتوان گفت عامل رنگ در فضاهای کودکان از چند نظر اهمیت دارد:
- کودکان ازنظرروانی بطورشهودی بصورتگوناگون درمقابل رنگ عکس العمل نشان میدهند.
- رنگ درتعریف فضا بخصوص فضای مربوط به کودکان ازنظر فرم وتکنیک نقش بسزایی دارد.
- رنگ مقدارروشنایی داخلی فضاراکنترل میکند وناراحتیهای ناشی ازتیرگی را کاهش میدهد.
کودک اصولا از ماههای اول زندگی اش رنگها را میشناسد و این قوه ممیز را میتوان در مجموع عکس العملهای جسمی و عاطفی او احساس کرد. به همین دلیل است که اساس رنگها و نیز طرز استفاده از آن توسط کودک هرگز با نظر بزرگسالان که دارای تقسیم بندی عینی در مورد رنگها هستند مطابقت نمیکند. کودکان به دلیل محدود بودن تکاملشان کمتر از بزرگسالان قوه تمیز دادن دارن و برخلاف آنها موفق به تشخیص دقیق رنگها نیستند. اغلب اتفاق میافتد که کودکان 6 ساله رنگ آبی و بنفش و قرمز را با هم اشتباه میکنند و به همین دلیل ادراک کلی در مورد رنگ است که کودکان کمتر از رنگهای غیر متعارف استفاده میکنند و اغلب رنگهای کاملا واضح و شفاف را به کار میگیرند و با وجود این تقریبا همیشه هم نتیجه زیبایی عایدشان میشود.
بین نقش رنگ و زندگی عاطفی کودک با در نظر گرفتن دوران تکاملی او یک حالت متوازی وجود دارد. در دوران کودکی در فاصله سنین سه تا شش سالگی که کودک بیشتر تحت تاثیر فشارهای درونی است، علاقه وافری به رنگ دارد و آن را مقدم بر شکل ظاهری میداند و به تدریج هر قدر که از وابستگی او به رنگ کم میشود علاقه او به تقدم شکل بر رنگ فزونی مییابد. در کودکستان بیشتر کودکان ترجیح میدهند از رنگهای گرم و تند استفاده کنند و فقط کودکانی که در خانه تحت نظارت شدید قرار دارند، رنگهای سرد را انتخاب میکنند که در این موارد علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی کودک مربوط میشود. همه مردم تمایز بین رنگهای گرم: قرمز، زرد، نارنجی و رنگهای سرد: سبز، آبی، بنفش, را میشناسند. از نظر روانی این دو گروه رنگ عمیقا با هم توفیر دارند. رنگهای گرم تحریک کننده، سبب فعالیت و جنب و جوش، الهام دهنده روشنی و شادی زندگی و مولد حرکت هستند. در حالیکه رنگهای سرد برعکس موجب حالتهای انفعالی، سکون، بی حرکتی و تلفیق کننده غم واندوه هستند. بنابر نظر کاند نیسکی، رنگ یک ارزش ذاتی دارد و دارای خصوصیات حرکت و صدا است.
تاثیر رنگ بر عملکرد کودک
رنگها تاثیر زیادی بر حالات خلقی و روانی انسان دارند و از آنجا که انسان پیوسته با رنگها در ارتباط است، رنگها اهمیت بسیار پیدا میکنند. ورزش نیز با رنگهای مختلف در ارتباط است.چشم انسان، دستگاه پیچیده مخصوص دریافت محرک نور است. در ساختار چشم یک سیستم سه بخشی مسئول حس بینایی وجود دارد: یک سیستم با درک شکل سروکار دارد، سیستم دوم مسئول درک رنگ است و سیستم سوم با درک حرکت موقعیت و سازمان بندی فضایی سروکار دارد.درک رنگها خود حاصل احساسات متنوعی است. رنگها خود ناشی از احساسات و افکارند و نتیجه درک آنها باعث هوشیاری و دقت عمل احساسات مختلف میشود.
راز و رمز رنگ ها
در فرهنگهای مختلف، رنگها معانی متفاوتی را بیان میکنند.در زمانهای بخصوص در دورههای معینی از تاریخ، رنگها مفهوم خاصی داشتند. بعنوان مثال سفید برای یونانیها اصلی ترین رنگ به شمار میرود و ارغوانی مقدس ترین رنگ نزد رومیان بوده است. تحقیقات نشان میدهد که رنگ از ابتدای تاریخ به قلمرو و سمبلها وارد شده است و در افسانه ها، قهرمانان، مذاهب، مراسم و… جای گرفتهاند. همه افرادی که ذهنی به سامان و خلقی به هنجار داشته باشند از رنگ لذت میبرند. رنگ برای التذاذ و انبساط دائمی قلب انسان آفریده شده است و والاترین آثار خلقت به حد کمال از رنگ برخوردارند و رنگ نشان بارز کمال آنهاست. رنگ با حیات در جسم انسان و با نور در آسمان و با پاکی و سختی در خاک وابسته است.
لئوناردو داوینچی ، هنرمند و دانشمند دوره رنسانس بر اساس مشاهدات خود از عکس العملهای بصری رنگها چنین نتیجه گیری کرد که هنگامی که رنگها در کنار یکدیگر قرار میگیرند، واکنشهای خاصی را بروز میدهند این پدیده بعدها به نام کنتراست همزمان با تبیین متقارن شناخته شد. او دریافت اصولا زمانی که رنگها در کنار یکدیگر قرار میگیرند. رنگهای مکمل بر قدرت یکدیگر میافزایند. وی تغییرات آسمان و اثرات آن را بر رنگ اجسام، چه نزدیک و چه در دوردست متحرالشکل خواند و گفت: رنگها بر اساس محیطی که اطراف آنها را فراگرفته است به نظر میآیند نه آن چه که خود هستند.هر رنگ دارای معانی بسیاری است که برخی از آنها از راه تداعی با یک چیز طبیعی و برخی دیگر از طریق رمزی دارای آن معنا شدهاند.
تاثیر رنگ بر خلق و خوی کودک
رنگها تاثیر زیادی بر حالات خلقی و روانی انسان دارند و از آنجا که انسان پیوسته با رنگها در ارتباط است، رنگها اهمیت بسیار پیدا میکنند. ورزش نیز با رنگهای مختلف در ارتباط است.چشم انسان، دستگاه پیچیده مخصوص دریافت محرک نور است. در ساختار چشم یک سیستم سه بخشی مسئول حس بینایی وجود دارد: یک سیستم با درک شکل سروکار دارد، سیستم دوم مسئول درک رنگ است و سیستم سوم با درک حرکت موقعیت و سازمان بندی فضایی سروکار دارد.
منبع
محمدی،لیلا(1393)، بررسی عناصر زیبایی شناختی در طراحی فضای آموزشی مراکز پیش از دبستان،پایان نامه کارشناسی ارشد،رشته آموزش وپرورش پیش دبستانی، دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید