اهمیت خانواده

در واقع ریشه ی بسیاری از آسیب ها، کجروی ها و انحرافات اجتماعی که در جوامع شاهد آن هستیم، در درون این نظام کوچک اجتماعی نهفته است. در مقابل خانواده ی سالم، خانواده آسیب زا وجود دارد ،یعنی خانواده ای که اعضای آن تعاملی با هم ندارند و عناصراصلی آن ازحمایت احساسی متقابل نسبت بیکدیگرمحرومند.فرزندان این خانوادهها  ظاهراً با پدرومادرشان زیریک سقف زندگی میکنند امادرباطن خوشبخت نبوده والگوی مناسبی برای جامعه پذیری ندارند. عضو خانواده بودن یعنی در نوعی روابط عاطفی سهیم شدن، عضو خانواده بودن یعنی به یک گروه اجتماعی تعلق داشتن و عادت کردن به محیط، همچنین به معنای تاریخ مشترکی است که شخصیت کودک را شکل میدهد و البته خود خانواده نیز به شدت تحت تأثیر فرهنگی قرار می گیرد که در قالب آن است.

خانواده از این نظر نیز اهمیت دارد که محل پیوند نسبت ها، باورها و انواع مختلف شناخت هاست ؛ از شیوه ی غذا خوردن تا افکار سیاسی. خانواده کودک را اجتماعی می کند و بدین طریق تجارب نسل های گذشته را در اختیار او قرار می دهد و نیز برای او ایدئولوژی خاصی را فراهم می آورد. خانواده به فرد هویت اجتماعی می دهدشامل:  اسم، شبکه خویشاوندی و …در واقع موقعیت اجتماعی کودک در بیست سال اول زندگی مرهون موقعیت اجتماعی والدین است. بافت اجتماعی و فرهنگی موثر به کودک با توجه به محل سکونت خانواده است و در نهایت شغل والدین، کودک را در طبقه ی اجتماعی معینی جای می دهد. به طوری که بسته به این که کودک در کجا ؛ کدام شهر و کدام خانواده به دنیا بیاید از آزادی یا محدودیت بیشتری برخوردار است.

خانواده به کودک یاد می دهد که چگونه با محیط اطرافش سازگار شود تا در نتیجه از بهداشت روانی بالاتری بهره مند گردد، همچنین کودک پنهان نگاه داشتن هیجان ها یا آشکار کردن آنها را برای دیگران ؛ متناسب با سن و شیوه ی ابراز وابستگی را از خانواده می آموزد. ارزشهایی مثل احترام به دیگران، تحمل،تحقیر، خوشبینی، بدبینی، درون گرایی، برون گرایی، انتظارات، اعتماد، وفاداری و … را با مشاهده اعضای خانواده درک می کند و با جرئت می توان عنوان کرد که هیچ نهادی به اندازة خانواده اثربخش نیست .

به اعتقاد جامعه شناسان خانواده تعیین کننده مناسبات و حمایت های عاطفی می باشد. به طوری که درمواردی ارتباط عاطفی مادر و فرزند را منشأ تمام روابط بین انسانها می دانند. از جهتی دیگر مالینوفسکی، با اعلام قاعده اجتماعی میگوید : هیچ کودکی نباید بدون وجود مردی که نقش اجتماعی پدر را بازی می کند، به دنیا آید …بدون وجود خانواده و یا دست کم شبه خانواده، رشد صحیح اجتماعی، عاطفی و فرهنگی کودکان مشکل خواهد بود، سیستم خانواده نظام روابط اجتماعی را در سطح درون و بیرون از خانواده ممکن می سازد و در صورتی که این نظام تخریب شود و جایگزین قابل قبولی حتی در حد نسبی برای آن در نظر گرفته نشود باعث آسیب پذیری کودکان شده و نابهنجاری هایی را در آنها پدید می آورد.

منبع

صادقی،سماء(1387)،كيفيت زندگي دختران ساكن در مركز قرنطينه بهزيستي،پایان نامه کارشناسی ارشد،مددکاری اجتماعی،دانشکده علوم اجتماعی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0