اهميت و ضرورت معنویت در زندگی فردی، کاری و سازمانی

سازمان­ها در شروع هزاره جدید برای کمک به کارکنان در جهت متوازن ساختن زندگی کاری و خانوادگی آنها و نیز خودشکوفا ساختن قابلیت‌های بالقوه شان در محیط کاری راه ­های جدیدی یافته اند. گفتمان منعطف و خلاق معنویت در محیط کار نیز در پاسخ به همین راه­ها، نیازها و فشارها، ظهور کرده است. امروزه معنویت در محیط کار و آثار آن بر بروز رفتار کارکنان در هر سازمانی به ­ویژه نهادهای آموزشی، امری غیرقابل­انکار است. با توجه به تغییرات روزافزون در عرصه علم، هر سازمانی به­ویژه سازمان­های آموزشی در معرض تغییر و تحولات اساسی قرار می‌گیرند. لذا معنویت می‌تواند رفتار کارکنان را تحت الشعاع قرار دهد.

معنویت در سازمان­ها به دلیل دو عنصر اصلی 1) ارزش‌ها و 2) ارتباطات کارکنان با یکدیگر، از جایگاه خاصی برخوردار شده است. ارزش‌ها شامل مواردی مانند احترام، تکامل، برابری، فروتنی، خدمت و رشد شخصی است که اصول معنوی اسلام کاملاً به آنها پرداخته است. برقراری ارتباط نیز به عنوان یکی از مقوله‌های ارزشی در سازمانها فلسفه وجودی معنویت در مدیریت را واضح می‌سازد. برای اینکه قادر باشیم یک هدف مشترک را شکل دهیم، نیاز داریم که برای همه افراد در یک گروه احترام قایل شویم، به والا بودن دیگران اعتقاد داشته باشیم و خود را با دیگران برابر بدانیم. زاپالا (2010) بنیاد رشد معنویت کاری در سازمان را در سه مورد خلاصه کرده است: اقتصاد ناپایدار سال­های 1980-1970 اولین بنیان رشد معنویت در کار است. بنیان دوم رشد معنویت در سازمان­ها به دنبال پیشرفت علم و بهداشت بر سلامت افراد ظهور کرد. سومین شاهد و مهم­ترین حامی‌ برای تقویت معنویت در محیط کار سازمان­ها پیشرفت سریع علاقه عمومی‌ به چنین موضوعاتی همراه با نسل مدیران میانی است که با مشکلات عصر تکنولوژی دست و پنجه نرم می‌کنند.

هیچ تردیدی وجود ندارد که تغییرات بنیادی در حال شکل­گیری در محیط کار است و معنویت یکی از موضوعات اساسی خواهد بود. دلایل سودمند بسیاری برای بررسی رابطه معنویت و مدیریت وجود دارند. یکی از آنها تأثیری است که معنویت بر رفتار مدیریتی دارد و دیگری دورنمای کار توأم با معناست. معنویت به انسان بینش جدیدی نسبت به خود می‌دهد و به‌طور شگفت ­انگیزی اعتماد به نفس را بالا می‌برد و باعث می‌شود تا فرد در کارش ثبات بیشتری داشته باشد. از جمله دلایل اهمیت و ضرورت معنویت به خصوص معنویت در محیط‌های کاری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ورود معنویت به سازمان و محیط‌های کاری به کارکنان این توانایی و قدرت را می‌دهد تا چشم انداز یک­پارچه تری نسبت به سازمان، خانواده و جامعه خویش به‌دست آورند.

امروزه به نظر می‌رسد کارکنان در هرکجا که فعالیت می‌کنند، چیزی فراتر از پاداش­های مادی در کار جستجو می‌کنند، آنان در جستجوی کاری با معنا، امیدبخش و خواستار متعادل ساختن زندگی شان هستند.

پدیده عدم اطمینان در محیط‌های کنونی، سازمان­ها را برآن داشته است تا از معنویت به عنوان منبعی سرشار از مفهوم پایداری بهره برده و تناقض میان نظم و بی­نظمی‌ در سازمان را حل و فصل نمایند. سازمان­ها برای فعالیت مستمر در عرصه‌های مختلف نیازمند ایجاد تعادل بین دو حالت تغییر و ثبات هستند، از یک سو نظم و ثبات سازمان­ها با عقلانیت پیوند می‌خورد و از سوی دیگر بی­نظمی‌ و تغییر سازمان­ها با معنویت قابل توجیه است. بهره­وری با تلفیق دو مقوله عقلانیت و معنویت در سازمان­ها میسر است.

 کارکنان هوشمند امروزی، سازمان­هایی را برای کار برمی‌ گزینند که به آنان در یافتن خویشتن کامل خود در کار، کمک نماید. می‌توان گفت که کارکنان در سازمان به دنبال چیزی بیش از ارضای نیازهای مادی­اند.

از دلایل قابل توجه علاقه به معنویت در محیط کار در سال­های اخیر هم در میان محققان و هم کارکنان، می‌توان به ناامید شدن نیروی کار، رکود اقتصادی، افزایش عدم­اطمینان مدیریت ارشد، افزایش تقاضا برای ساعات کاری بیشتر و سود بیشتر و کاهش سلامت کارکنان اشاره نمود. امروزه افراد زیادی در کارشان احساس نارضایتی، بی قراری و عدم امنیت دارند. موریس (2009) عقیده دارد رضایت شغلی، اعتماد، و اخلاق کاری در اکثر محیط­های کاری نایاب شده است. بسیاری از اقدامات سازمان­ها برای تغییر و بهبود در دو دهه اخیر از قبیل کوچک­سازی، مهندسی مجدد، تعلیق، اخراج از کار و… موجب تضعیف روحیه و نوعی سردرگمی‌ معنوی کارکنان شده است. برای توجیه اهمیت معنویت در محیط کارمی‌توان به برخی از موارد ذیل اشاره کرد:

– خودشکوفایی و بروز خود تمام عیار در زمینه قابلیت‌ها و توانمندی‌های فردی با ورود معنویت به سازمان میسرتر خواهد بود.

– معنویت در کار با افزایش خلاقیت و نوآوری، صداقت، اعتماد و تعهد در کار همراه با افزایش احساس تکامل شخصی کارکنان پیوند می‌خورد(کینجرسکی و اسکریپنک، 2011).

– در بسیاری از سازمان­های امروزی، افراد تنها بازوها و مغزهایشان را با خود به محیط کار می‌آورند و نه روحشان را (میتروف، 2003). در نتیجه سازمان از تمامی‌ خلاقیت و استعدادهای بالقوه کارکنانش استفاده نکرده و بهره­مند نخواهند شد.

مفهوم معنویت برای درک تغییر و تحول سازمانی و به ­علاوه تشریح سیستم‌های ارزشی و توسعه مدیریت و رهبری و توانمندی به ­کار برده می‌شود. معنویت در کار و سازمان به ­عنوان احساس کاری خاص برای انرژی دادن به افراد جهت انجام دقیق کارها در نظر گرفته می‌شود. بین معنویت در سازمان و عملکرد سازمانی، ارتباط مستقیمی‌ وجود دارد.معنویت باعث بهبود عملکرد می‌شود. امروزه افراد زیادی در کارشان احساس نارضایتی و عدم امنیت می‌کنند.

منبع

نویدی، پرویز(1394)، بررسی رابطه بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی با تاکید بر نقش میانجی معنویت در محیط کار در میان کارکنان بانک کشاورزی استان همدان، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی سینا همدان.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0