اهميت مطالعه جريان اطلاعات
فراهمسازی، سازماندهی، اشاعه و استفاده از اطلاعات با کیفیت در راستای تحقیق و توسعه در درجه اول، مستلزم به کارگیری مولفههایی است که منجر به شناسایی معتبرترین عوامل تولید علم شود. به بیانی دیگر، سنجش و ارزیابی تولیدات و فعالیتهای علمی نیازمند بهرهگیری از شاخصهایی است که در این راستا به منزله چارچوبی مناسب عمل کند. علاوه بر این که ضروری است تا این شاخصها از جامعیت لازم برخوردار باشد، باید باعث تهییج شدید ذهن، تحرک محیط اجتماعی و تحرک شغلی پژوهشگران نیز شده و کارایی سازمانهای پژوهشی را افزایش دهد. بر این اساس، پذیرش آن در سطح بینالمللی به عنوان یک اصل مهم تلقی میشود، چرا که در این صورت، امکان مقایسه یکسان و دقیق این عوامل در جوامع مختلف فراهم شده و توانمندیهای علمی هر کشور در جهان در معرض نمایش قرار میگیرد .
جریان همه نوع اطلاعات، نه تنها اطلاعات علمی، با گذشت زمان به راه میافتد. در حالی که یافتههای علمی هر دهه یا حتی در هر دو یا سه سال در بیشتر حوزههای اساسی دو برابر میشود، میزان اطلاعات علمی با آهنگی به مراتب تندتر دو برابر میشود و انفجار اطلاعاتي كه در آستانه وقوع است، تاكنون به صورت رشد مستمر جريان اطلاعات ديده شده است .
جریان اطلاعات به یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی در عصر اطلاعات تبدیل شده است. جریان بینالمللی اطلاعات تاثیر زیادی بر کشورهای دریافت کننده آن در جنبههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دارد. مباحثات زیادی در مورد اینکه آیا جریان بینالمللی تسهیل شده، توسط تکنولوژی اطلاعات پیشرفته، شکاف بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را بیشتر یا کاهش خواهد داد؟ وجود دارد . پس با توجه به مطالب بالا، آنچه مطالعه و پژوهش در مورد جريان اطلاعات به ویژه جریان بینالمللی اطلاعات را ضروري ميسازد عبارت است از:
رشد فناوريهاي نوين اطلاعات و ارتباطات و استفاده و تاثير آن بر ماهيت، ميزان و محتواي اطلاعات؛
- آگاهي روزافزون دولتها، ملتها، موسسات، گروهها و اشخاص درباره اهميت جريان اطلاعات، عدم تعادل و پيامدها و تاثيرات آن در فرايندهاي تصميم ملي، بينالمللي و همچنين بر زندگي روزمره مردم جهان؛
- تعداد رو به گسترش فعالان ملي و بينالمللي در همه جنبههاي جريان اطلاعات با مقاصد اقتصادي، سياسي، اجتماعي و به ويژه جنبههايي مانند تجارت، بازاريابي، آموزش و فرهنگ؛
- علايق رو به رشد مطالعات تطبيقي ميان فرهنگي درباره عقايد عمومي و تصاوير ملي كه باعث انگيزش به سوي تحقيقات بيشتر ميشود؛
- بحثهاي مربوط به نظم نوين اقتصادي بينالمللي و نظم نوين جهاني اطلاعات و ارتباطات از دهه 1970 مبني بر اعلاميه يونسكو درباره اطلاعات و سياستهاي ارتباطات و مطرح شدن بحث مربوط به جوانب اقتصادي و ارتباطي منابع جهانی.
علاوه بر موارد فوق جریان اطلاعات نقشهای دیگری دارد که بر اهمیت آن میافزاید و ما در اینجا به دو مورد آن اشاره میکنیمّ:
نقش جریان اطلاعات در ارزش افزوده اطلاعات
ارزش افزوده اطلاعات به خودی خود محقق نمیشود مگر آن که فرایندهایی روی آن صورت گیرد. از آنجا که تحقق این هدف به تنهایی از سوی تک تک افراد نیازمند یا دست اندرکار اطلاعات امکانپذیر نیست یا بسیار دشوار است، سپردن مسولیت کار به یک یا چند حرفه مشخص که مهارت و دانش لازم برای این امر را داشته باشند راهحلی منطقی به نظر میرسد. نظام اطلاعاتی یکی از این حرفهها و مهارتها محسوب میشود که عبارت است از مجموعه اجزای به هم پیوستهای که بر اساس یک برنامه و الگوی مشخص و یکپارچه، به گزینش، فراهمآوری، ذخیره، سازماندهی، قابل دسترس کردن و اشاعه اطلاعات مورد نیاز استفاده کنندگان خود میپردازد. در این نظام، کلیه کارکردهای یادشده، در یک الگو و زنجیره هدفمند و تعریف شده انجام میگیرد تا کاربران به آسانی و با سرعت به اطلاعات مورد نیاز دسترسی یابند. دسترسی آسان و سریع به اطلاعات مناسب از مشخصههای بارز یک نظام اطلاعاتی در راستای صرفهجویی در وقت کاربران، بویژه متخصصان و در نتیجه تحقق ارزش افزوده است. نظامهای اطلاعاتی قابلیتهای بالقوه اطلاعات را عینیت میبخشند و به فعل درمیآورند یا این قابلیتها را، در صورت وجود، افزایش میدهند. برخی قابلیتهایی که بر ارزش افزوده اطلاعات میافزایند تنها با استفاده از نظامهای اطلاعاتی ویژه به شکل رایانهای و الکترونیکی محقق میشوند، مانند قابلیت استفاده همزمان (یا چند کاربره) از اطلاعات، مبادله الکترونیکی اطلاعات، نسخهبرداری یا تکثیر اطلاعات کتابشناختی، تبدیل قالب (یافرمت) ذخیره و مانندآن .فرایندهایی که در نظام اطلاعاتی انجام میگیرند و قابلیتهای حاصل از آن، که بر ارزش افزوده اطلاعات میافزایند عبارتند از:
- گزینش و فراهمآوری منابع اطلاعاتی
- توصیف و سازماندهی اطلاعات
- ذخیره و پردازش اطلاعات (قابلیت نسخهبرداری، مبادله، انتقال، پردازش و اصلاح اطلاعات و تغییر سراسری در پایگاه).
- یکپارچگی اطلاعات و
- جستجو و باز یابی اطلاعات
نقش جریان اطلاعات در جریان دانش
جريان دانش مجموعه فرايندها، رويدادها و فعاليتهايي است كه از طريق آن اطلاعات، دانش و فرادانش يا خرد از يك وضعيت به وضعيت ديگر تبديل ميشود.بلينگر معتقد است توالي دادهها ، اطلاعات ، دانش ، و خرد يك پيوستار را به وجود ميآورد؛ به اين معنا، عليرغم اين كه اين مفاهيم از هم جدا هستند اما حركت و پيشرفت از دادهها به اطلاعات، از اطلاعات به دانش و نهايتاً از دانش به خرد در مراحل مجزاي رشد رخ نميدهد . بنابراین لازمه جریان دانش، اطلاعات است و تازمانی که اطلاعات جریان نداشته باشد موثر نخواهد بود و جریان دانش محقق نمیشود.
نقش جریان اطلاعات در اقتصاد
واکسمن و فلدمن معتقدند که اطلاعات سوخت سازمانهای امروزی شده است. اساس هر نوع فرایند تجاری اطلاعات است، که برای انجام کاری باید گردآوری، بازیابی و ذخیره شود. در نتیجه سازمانها نیازمند رویکردی جامع در زمینه گردآوری، سازماندهی، امنیت، دسترسپذیری و توزیع اطلاعات هستند، تا بتوانند فرایندهای تجاری مرکزی، موقعیت و اعتبار تجاری خود را حفظ کنند .
بازسازي، اشكال بسيار زيادي دارد اما يك شكل به ويژه مناسب آن در اقتصادي جهاني شده آن است كه شركتهاي مهم به سوي تدوين راهبردهايي جهاني براي توليد، توزيع و فروش رانده شدهاند. بينالملليسازي و بازسازي با هم اهميتي افزايش يافته در جريانهاي اطلاعات يافتهاند. اولويت سازمانهاي سرمايهداري به طور روزافزون در مدیریت و پردازش چرخش اطلاعاتي است كه بر امكانات بازار، تصميمها درباره سرمايهگذاري، تأمين نيروي كار، دسترسپذيري محصولات، راهبردهاي توزيع قيمتها و توليد تأثير ميگذارد. به علاوه، خلق شبكههاي اطلاعاتي بود كه تمركززدايي در بسياري از وجوه سازماندهي اقتصادي و اجتماعي را در تركيب با تمركز روزافزون در تصميمگيريها امكانپذير ساخته است. اين امر اغلب اوقات حاكي از اين است كه عدم تمركز و تمركز به طور متقابل مستثني كنندهاند، اما تأكيد روزافزون بر مديريت جريانهاي اطلاعات بدين معني است كه گروهي متمركز در اتاق فرماندهي در واقع ميتواند منافع بسيار متنوع سازماني را كنترل و هماهنگ كند. نظامهاي اطلاعاتي جهاني، زيرساختي را در اختيار شركتها ميگذارد كه تمركززدايي فعاليتها را در سطحي جهاني امكانپذير ميسازد در عين حال كه تضمين ميكند كه مديريت متمركز تحت نظارت همه جانبه باقي بماند. جريان اطلاعات در حقيقت ميتواند به منزله ويژگي اصلي “جامعه اطلاعاتي” ظاهر شود و اين اتكا به شبكهها محدوديتهاي مكاني در فعاليتهاي دنياي معاصر را تقلیل ميدهد .
از همه مهمتر، چون اطلاعات كالايي است كه در مقايسه با ساير كالاها ارزش افزوده دارد و مصرف اطلاعات موجب اشباع نميشود و همواره انسانها به اطلاعات جديدتر نياز دارند بازار اين كالا نيز در مقايسه با ساير كالاها از رونق روزافزوني برخوردار است. عدهاي اطلاعات را در قالب منابع رديف اول، عدهاي نيز در قالب بازنمونهاي مختلف و منابع رديف دوم تهيه و به فروش ميرسانند .
نقش جریان اطلاعات در هویت بخشی به مکان
در مقاطعي از زمان، جريان اطلاعات، با رشد تصاعدي در ارتباط با موضوعي خاص توام ميشود. در زمان وجود شرايط بحراني در جامعه و يا بروز اتفاق در مكان، سرعت جريان اطلاعات فزوني مييابد. اين افزايش سرعت و اطلاعرساني همگاني، به تشكيل خاطره جمعي ميانجامد. اخبار برجهاي دوقلوي آمريكا پس از حادثه 11 سپتامبر، با سرعت زيادي در سراسر جهان مخابره گرديد و خاطره جمعي جهاني در ارتباط با اين مكان به وجود آمد و جايگاه خاطر باقي ماند و پس از حادثه، هويت ديگري به آن مكان بخشيد. ارگ بم پس از حادثه زلزله بم، در مسير جريان اطلاعات قرار گرفت و با وجود آنكه كيفيت ماندگاري تاريخي آن پس از زلزله كاهش يافته بود، به دليل به وجود آمدن آگاهي جمعي، هويت جهاني يافت.
افزايش سرعت و تعداد روشهاي جريان اطلاعات، موجب سهولت در ارتباطات گشته است. اخبار به طور سريع در سطح جامعه گسترش مييابد و اين امر موجب ميشود كه در صورت بروز اتفاق و يا پيش آمدي غيرمترقبه در مكان، آگاهي جمعي مرتبط با موضوع بدست آيد. آگاهي جمعي پس از گذشت زمان، تبديل به خاطره جمعي ميشود و همانطور كه اشاره شد، خاطرات جمعي از عوامل هويت بخش به مكان است.
جريان اطلاعات در سطوح انفعالي و اکتشافي، در توليد آگاهي جمعي نقش دارد. يادآوري برخي خاطرات جمعي در مورد مكان، با استفاده از جريان اطلاعات انجام ميشود و اين عمل، تاثيرگذار بر حفظ هويت مكان است. اكثر اين يادآوريها به صورت سالانه تكرار ميگردد.به عنوان مثال در سالروز انفجار اتمي هيروشيما با جريان يافتن اطلاعات در اين دو سطح، خاطره جمعي آن مكان، يادآوري ميگردد و توجه افكار عمومي به آن جلب ميشود.
نقش جریان اطلاعات در سازمانها
هماهنگي و همكاري در يك سازمان تنها از طريق توزيع و مبادله اطلاعات بين افراد، بين واحدهاي سازمان و بين سازمان و محيط، ميسر است. اجزاي سازمان از طريق ارتباطات با يكديگر متصلاند. در حقيقت، توزيع، انتقال ومبادله اطلاعات فرايندي است كه ميتواند مراكز مختلف تصميمگيري را در نظام سازمان به صورت موزون و هماهنگ به يكديگر متصل كند. محققاً بدون جريان اطلاعات، سازمان رو به فنا خواهد رفت.سازمان، يك نظام اجتماعي است كه منابع مصروفه يا واردههاي به آن را به صورت «اطلاعات – انرژي – مواد» تقسيم كردهاند . بنابراين اطلاعات يك منبع فياض و اساسي است كه بدون آن هيچ سازماني نميتواند با موفقيت به كار خود ادامه دهد .
منبع يا عامل سيالي كه اجزاي شبكه سيستم سازماني، يا واحدها و سطوح مختلف سازمان را به هم متصل ميكند، ارتباطات، يا رد و بدل شدن و جريان اطلاعات به صور و اشكال و با علايم مختلف، بين اجزاست. اطلاعات در زمينههاي مختلف، مسير خود را در نظام سازمان (واحدها و بخشهاي سازمان) طي ميكند و هر واحد و بخش با توجه به ماهيت، مسؤوليت و وظايف خود و بنا بر فراخور حال خويش از اين اطلاعات به صورت فرمها، گزارشها، نامهها، ديسك و نوار كامپيوتري، مذاكرات و … (يا به صورت روابط غيررسمي) نتايجي كسب ميكند و استنباطها و استنتاجهاي لازم را بعمل ميآورد و اطلاعات ضروري خود را از آنها استخراج مينمايد .
معمولاً نتايج كلي و نهايي در واحدي به نام “برنامهريزي و كنترل” – كه مغز متفكر سازمان است– جمعآوري، نگهداري و تنظيم ميشود و پس از تجزيه و تحليل، در امور مختلف سازمان به منظور نيل به اهداف مورد نظر، تصميمهاي مقتضي گرفته ميشود. سازمان توسط همين اطلاعات بدست آمده پيوسته خود را با محيط خارج تطبيق ميدهد. همچنين با استفاده از ساز و كار “بازخورد” يا “بازيافت” عمليات ارزيابي ميشوند و اشتباهها و انحرافها در عمليات تصحيح و هدفهاي كلي سازمان متحقق ميگردند .
سازمان در هر لحظه با محيط خارج در حال مبادله مواد، انرژي و اطلاعات است. مثلاً يك سازمان صنعتي و بازرگاني در مورد احتياجات و سليقه خريداران و مشتريان، رفتار رقبا، شرايط اقتصادي، اتحاديههاي كارگري و سياستهاي مختلف دولت و غيره، اطلاعات لازم را گردآوري مينمايد و از آنها جهت پيشبيني توليد و فروش بهره ميبرد. اين اطلاعات، همان طور كه در فوق ذكر شد، در واحد “برنامهريزي و كنترل” سازمان مزبور گردآوري ميشود و برنامهريزان بر مبناي اين واقعيتها و اطلاعات، عمليات برنامهريزي و كنترل را انجام ميدهند. در واقع در اين واحد بر مبناي اين اطلاعات، پيشبينيهاي لازمه به عمل آمده و با توجه به روشهاي توليد، هدفها، سياستهاي كلي (و به طور كلي استراتژي سازمان مزبور)، تصميمهايي اتخاذ ميشود. در اين تصميمها معلوم ميگردد “چه چيز يا چه كار” ، “به چه مقدار و ميزان”، “چگونه” و “براي چه كساني” بايد توليد يا انجام شود. سپس تصميمهاي اتخاذ شده به مراكز ديگر سازمان در سطوح پايينتر ابلاغ ميشود تا در آنجا در زمينه جزييات امور و عمليات اجرايي و چگونگي اجرا و پياده شده طرحها، تصميمهاي لازم اتخاذ شود؛ و آن گاه اين تصميمها نيز به مراكز ساخت يا محلهاي انجام كار ابلاغ ميگردد تا عمليات به نحو مطلوب اجرا شوند. البته، جریانهای اطلاعات هرچه باشد (هر منبع یا درونداد دیگری) جوهر و اساس نظامهای مدیریت استاندارد برنامهریزی، بودجهگذاری و کنترل هستند و در هر سازمانی جریانهای اطلاعات به منظور دستیابی به موفقیت و بهبود کارآیی باید مدیریت شود.
منبع
صادقزاده وایقان، علی(1390)، جریان اطلاعات در پژوهشکدهها، رساله دکتری، علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید