اهميت تدريس در آموزش عالي

نقش دانشگاه‌ها همراه با زمان در حال تغيير است.رشد تبادلات فرهنگي،علمي ميان كشورها و ظهورمداوم فناوري‌هاي جديد و درواقع وجود جهان بدون مرز دانشگاه‌ها راباانتظارات بالايي مواجه كرده است. دولت‌ها بعنوان سرمايه گذاران، جامعه و دانشجويان و كارفرمايان هركدام انتظاراتي راازدانشگاه‌هاومراكز آموزش عالي دارند.اگرچه مراكز آموزش عالي به سمت تغيير دادن نقش خود از صرفا آماده‌سازي دانشجويان براي شغل آينده، به سمت نقش توليدي و تحقيقاتي هستندو دانشگاه‌ها مهمترين وظيفه خود را تحقيقات، توليد دانش و انتشارات مي‌دانندکه بايد به اين نكته توجه خاص كرد كه هنوز هم مهمترين دغدغه مراكز آموزش عالي و اعضاي هيات علمي، تدريس و آموزش است كه نياز به بهبود روش‌هاي تدريس و آموزش كلاسي تلاشي پايان‌ناپذير است.در همين رابطه استس و همكاران،رشد حرفه‌اي مدرسان دانشگاهي را از موضوعات مهم در سالهاي اخير بيان كردند و اظهار كردند كه هر برنامه‌اي كه در راستاي كمك به رشد حرفه‌اي مدرسان باشد بايد مورد حمايت و استقبال قرار گيرد.

برخي از مهمترين دلايل اهميت تدريس در مراکزآموزش عالي به اين شرح مي‌باشد:

  • حساسيت زياد نسبت به چگونگي يادگيري دانشجويان و عوامل مؤثر بر آن.در ربع آخر قرن 21 شواهد علمي زيادي وجود دارد كه ما را نسبت به چگونگي يادگيري دانشجويان و عوامل محيطي كه يادگيري آنان را شكل مي‌دهد حساس مي‌كند كه اين شواهد بر اين نكته تأكيد دارند كه منشا بسياري از ضعف‌ها و مشكلات تحصيلي دانشجويان نه در مسايل رواني و اجتماعي، بلكه در روش‌هاي مطالعه و يادگيري و ارائه مطالب است.
  • تأثير روش‌هاي آموزشي در موفقيت و عدم موفقيت برنامه‌هاي دانشگاهها؛كريم زاده،بر اين نكته تأكيد دارد كه راهبردها و شيوه‌هاي تدريس دانشگاه‌ها نقش بسيار مؤثري در موفقيت يا عدم موفقيت برنامه‌هاي آموزشي دانشگاه‌ها داشته است. با توجه به اينکه محتواي يادگيري ممکن است واقعيت، ارزش‌ها، مفاهيم و يا انديشه‌ها باشد و هدف از آموزش به دانشجويان علاوه بر يادگيري و کسب دانش و مهارتها، افزايش فهم و توسعه و يا تغيير ديدگاهها، رويکردها و ارزش‌ها و رفتارهاي آنان است براي موفقيت در دستيابي به اهداف بايد از رويکرد‌هاي مناسب آموزشي استفاده کرد تا علاوه بر يادگيري محتواي آموزشي بتوان به اهداف اصلي در فرايند ياددهي يادگيري دست يافت.لانکشر و همکاران،نيز موثرترين عامل در رسيدن به اهداف را، روش‌هاي تدريس و آموزش بيان کردند و بر اين نکته تاکيد کردند که هر دانشگاهي بايد علاوه بر محتواي اموزشي، راهبرد‌ها و شيوه‌هاي تدريس را هم به روز کرده و همواره در معرض تجربيات جديد قرار دهد.ازاينرو توجه و ملاحظه نتايج روش‌هاي تدريس و در صورت لزوم تجديد نظر در راهبردهاي آموزشي بسيار ضروري مي‌باشد.
  • افزايش انتظارات اعضاي هيات علمي و دانشجويان به دليل سرمايه گذاري گسترده در آموزش عالي و تحولات جهاني و فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي و تعاملات علمي ميان اساتيد و دانشجويان با يكديگر و با ديگر مراكز آموزش عالي انتظارات اعضاي هيات علمي و دانشجويان افزايش يافته است و انتظار دارند كه در مراكزي تحصيل كنند كه منجر به رشد و شكوفايي توانايي‌هاي آنان شود تا بتوانند در دنياي نوين موفقيت آميز زندگي كنند،ازاينرو بايد الگوهايي را در تدريس و آموزش بكار برد كه به افزايش مهارت‌ها و توانايي‌هاي دانشجويان و اساتيد كمك كند و توان همكاري‌هاي علمي را در آنان تقويت كرده و استفاده بهينه از فرصت‌ها و امكانات را به آنان بياموزد. براي ارائه آموزش مؤثر در مراکز آموزش عالي آموزش مؤثر نياز به انتخاب رويكرد مناسب، تحليل موضوع، شناخت تواناییهاي خود و فراگيران و همكاري با ديگر اساتيد است، آموزش مؤثر مستلزم در نظر گرفتن معلومات دانشجويان، روش‌هاي برقراري ارتباط با آنان و تشويق آنان به انديشيدن و انتقال مطالب است.
  • آموزش بعنوان يکي از رسالت‌هاي عمده دانشگاه‌ها
  • آموزش يکي از چهار رسالت عمده دانشگاه‌ها شناخته شده است که در اين رابطه بورور، تدريس و تحقيق را از عملکردهاي فکري دانشگاه بيان کرده که تدريس با انتقال انديشه‌ها و مفاهيم مرتبط مي‌باشد. سيدل، نيز,سه عملکرد اصلي موسسات آموزش عالي را تعليم و تربيت در چارچوب تحقيق و تدريس و ارائه آموزشهاي حرفه‌اي و انجام تحقيقات در حيطه وسيع از رشته‌ها مي‌دانندکه با توجه به مطالب بيان شده دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالي بايد تلاش کنند تا تدريس و آموزش خود رابهبود قسمتند و از روش‌هايي استفاده کنند که در عصر کنوني بيشترين بازدهي را داشته باشد.در گزارشات OECD سازمان توسعه همکاري اقتصادي يکي از نه وظيفه مراکز آموزش عالي ارائه تدريس سطح بالا و تخصصي بيان شده که دليلي بر اهميت تدريس و شيوه‌هاي تدريس در دانشگاه‌ها و تأثير روش‌هاي تدريس بر دانش، نگرش و توانايي‌هاي فراگيران دانشگاهي است.

روش‌هاي تدريس در مراکز آموزش عالي

در سالهاي اخير رشد شمار كنفرانس‌ها، مقالات و كتابهاي منتشر شده نشان داده‌اند كه روش‌هاي آموزشي مورد استفاده در كلاس در تقويت و بهبود يادگيري دانشجويان بسياراهميت داردوتلاش‌هاي زيادي در طول 25 سال گذشته براي بيان و توضيح تجربيات كلاسي كه مؤثر بر يادگيري دانشجويان هستند انجام گرفته است. در پي اين تلاش‌ها و تحقيقات انجام شده فاكتورهاي مختلفي شناسايي شده است كه فاكتورهاي مدرس و فراگير از مهمترين آنها مي‌باشند.ازبين فاكتورهاي مدرس آنچه بسيار مهمست سبك تدريس مدرس است و از بين فاكتورهاي فراگير، سبك يادگيري و انگيزش از مهمترين آنهاست.

در بيان سبك تدريس مدرس بايد به اين نكته توجه داشت كه انتخاب رويكرد تدريس باعث تأثير عميق بر روش يادگيري فراگيران و توانايي فراگيري فراگيران خواهد شد. بر اين اساس والتر، بيان كرده كه مدرسان علاوه بر تخصص در يك رشته بايد با شيوه‌هاي آموزش آشنا باشند تا بتوانند هم معلومات فراگيران را ارتقاء دهند و هم رسالت تربيتي خود را ايفا كنند. استس و همكاران،در همين رابطه دو دليل عمده براي اهميت روش‌هاي تدريس خصوصاً تدريس دانشگاهي را تأثير آن بر رويكرد انتخابي فراگيران براي يادگيري و تأثير آن بر رشد حرفه‌اي مدرسان بيان كردند.

رويكرد‌هاي سنتي و شناخته شده تدريس به دو دسته تقسيم مي‌شود:

  • رويكرد‌هاي مدرس‌محور باعث هدايت فراگيران به سمت يادگيري مبتني بر حفظ مطالب مي‌شود
  • رويكردهاي فراگير محور باعث هدايت فراگيران به سمت رويكردهاي مبتني بر فعاليت فراگير در يادگيري مي‌شود.

منبع

کریمی،فاطمه(1391)،بررسی نقاط قوت وضعف تدریس مشارکتی ازدیدگاه استادان ودانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی، پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی وبرنامه ریزی آموزشی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی اصفهان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0