انواع و عناصر هويت

هويت را در يك طبقه‌بندي كلي مي‌توان به سه نوع فردي و جمعي و سازمانی تقسيم كرد:

هويت فردي كه گاه به دو صورت شخصي و نقشي مطرح مي‌شود و در مجموع، به نوعي آگاهي اطلاق مي‌شود كه هر فرد در فرآيند اجتماعي شدن و تعامل با ديگران درباره خود پرسش مي­كند. براي مشخص كردن هويت فردي خود افراد معمولاً از ضمير «من» استفاده مي‌كنند.

هويت جمعي يا گروهي كه معرف احساس تعلق فرد به گروه‌هاي اجتماعي يا واحدهاي جمعي نظير: خانواده، طبقه اجتماعي، سازمان، گروه، قوم و ملت و احساس تعهد و وفاداري در برابر آن‌ها است. در اين نوع هويت كه معمولاً با ضمير جمع «ما» بيان مي‌شود، رابطه فرد را با گروه‌هاي اجتماعي تنظيم مي‌كند و در برابر اين پرسش‌ها مطرح مي‌شود كه «ما كيستيم و چيستيم؟ و گروه‌هاي ديگر كيستند و چيستند». بیشتر افرادی که معنی خود را بر حسب گروه دریافت می کنند افرادی هستند که در آن گروه هویت می یابند و نگرش در رفتار این افراد تحت تاثیر اعضای این گروه می باشد.

هویت سازمانی: هویت سازمانی به عنوان درجه ای از تعیین هویت فردی شخص با سازمان تعریف می شود. این رویکرد به هویت سازمانی بر سه بعد اصلی تأکید دارد: اولین ویژگی، حس تعلقی است که از اهداف مشترک با احساسات کارکنان یا کسانی که وظایفشان نیازهای فردیشان را تامین می کنند ، منتج می شود. دومین ویژگی وفاداری، است که به نگرش ها و  رفتارهایی اشاره می کند که از اهداف سازمان پشتیبانی می کنند یا از سازمان در مقابل خارجی ها دفاع می کنند. در نهایت بعد سوم ویژگی های مشترکی است که به عنوان یک شباهت مشترک بین فرد و دیگران درون سازمان به کار برده می شود.

عناصر تشکل دهنده هویت سازمانی

مائل و اشفرث (1992)  سه عامل را برای هویت سازمانی شناسایی کرده اند . این عوامل عبارتند از :  زمانی که کسی از سازمان انتقاد کند، فرد احساس می کند که به شخص وی توهین  شده است، هنگامی که فرد راجع به سازمان صحبت می کند، معمولا به جای آنكه بگوید آنها، می گوید ما و اینكه “فرد موفقیت سازمان را موفقیت خود قلمداد میکند،

در عملیاتی سازی سازه هویت سازمانی، چنی (1997) اذعان می دارد که این عامل در بر گیرنده سه عنصر اساسی است: عضویت یا احساس پیوستگی – احساس تعلق ، پیوستگی و کشش احساسی، ارجاع به خود به عنوان عضو سازمان و افتخار به عضویت در سازمان.

وفادار یا حمایت از سازمان – وفاداری به سازمان و اشتیاق به تحقق اهداف سازمان. تشابه یا ادراك از داشتن ویژگی های مشترك – تشابه ادراك شده بر حسب ویژگی های مشترك با توجه به ارزش ها و اهداف مشترك احساس  عضویت و تعلق ممکن است از اهداف  مشترکی که افراد سازمان در آن سهیمند منتج شده باشد، یا ممكن است ماحصل این واقعیت باشد که افراد احساس کنند کارکردشان در سازمان در برآورده شدن نیازهایشان ضروری است. وفاداری، می تواند توسط رفتارهایی چون حمایت از اهداف سازمانی، احساس افتخار نسبت به سازمان یا دفاع از سازمان در مقابل افراد خارج از سازمان تبیین شود. ویژگی های مشترک بر شباهت ویژگی های افراد سازمان دلالت دارد. چنین ویژگی های مشترک ممکن است خصوصیات جمعیت شناختی، نگرشی، متغیرهای سازمانی مانند سطح تحصیلات، تجربه، جنسیت، نژاد، سن، سطح شغلی و نوع کار را در برگیرند.

منبع

تعجبی، محمود(1395)، الگوی علّی احساس عدالت سازمانی با درگیری شغلی؛ آزمون نقش میانجی هویت سازمانی و خوش بینی، پایان نامه دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه ارومیه.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0