انعطاف پذیری و شرکت بین المللی
کوگوت عنوان میکند که ویژگی بیهمتای راهبردبینالمللی بیشتربه ایجادانعطافپذیری برای بهرهوری ازعدم اطمینان و بادرنظرگرفتن نرخ تبادل، سیاست دولتی وحرکت رقبا مربوط است نه به محتوای آن. درواقع مدتها چنین بوده است که درآمد خالص شرکتهای چندملیتیMNEs نسبت به شرکتهای ملی در انعطاف پذیری ؛ بالقوه MNEsنهفته است. اما به نظرمی رسد شکاف بزرگی بین قابلیت MNEs و عملکردحقیقی انعطاف پذیری آن وجوددارد. هرچند این مسأله به روش تجربی بررسی نشده است، انتظار است که اینرسی، همکاری، جابجایی و هزینه های فراغت مانع انعطافپذیریکنترلشده باشند. بنابراین باکلی و کاسون انعطاف پذیری را برای مدلسازی شرکت چندملیتی به عنوان : موضوعی مهم در دستورکار جدید تلقی می نمایند. در این دستور کار جدید تحلیل انعطافپذیری استراتژیک در فرآیند بینالمللیسازی شرکت نیازمند توجه ویژه است. درواقع پژوهش بازاریابی صادرات از اواسط دهه1970 براساس دیدگاه فرآیند بینالمللیسازی شرکت بوده است.
دید آشکار از اینکه چگونه انعطاف پذیری در فرآیند بینالمللیسازی القا و کنترل میشود، پیشنیاز برای پژوهش کاربردی بازاریابی صادرات است تا انعطافپذیری استراتژیک به عنوان ساختار توضیحی مرکزی لحاظگردد.امروزه چارچوب نظری برای این کوشش دردسترس است.در واکنش به پایداری مدلهای ؛ مراحل بینالمللیسازی چنانچه در دهة1970و اوایل دهة1980 تعریف شده است ، دیدگاه پویاتر بسوی بینالمللیسازی از اوایل دهه 1990 ظهور یافته است. برای مثال بارکما و دیگران ، اریکسون و دیگران و فورس گرن ازمیان گروهی از پژوهشگران انگارههای نظریه فرآیند بینالمللیسازی اصلی را بنانهادهاند تا نقش توضیحی یادگیری تجربی و اثر آن برتعهد بازار بینالمللی را بهبودبخشد. بدینترتیب آنها ویژگی اجرایی محدود مدلهای ؛ مراحل را به عنوان نقطةحرکت برای پژوهش بازاریابی صادرات تجربی رد میکنند . این بهبود نظری و دیگر اصلاحات اخیر دری بسوی همسازی انعطاف پذیری استراتژیک در نظریه فرآیند بین المللی سازی گشوده است .
خروج از رقابت در صادرات
کنارهگیری از بازارصادرات بهعنوان عملکردعمدی شرکت برای کاهش قابلتوجه حضور در فعالیتهای مرتبط با بازار در بازار صادرات تعریف میشود . بدینترتیب میتوان این مفهوم را به عنوان ابزاری استراتژیک برای بهینهسازی عملکرد در کوتاه مدت و بلندمدت به کار برد. با فرض بر اینکه یک شرکت عملکرد صادراتی خود را در محدودة بافت درونی دائماً در حال تغییر ؛یعنی منابع و تمایلات محدود ولی در حال تغییر و بافت بیرونی پویا ؛یعنی مجموعه محدودی از تهدیدها و فرصت های مناسب و زودگذر بهینه سازی مینماید، میتواند سهم خود از شرایط بازار تولید صادرات از طریق تصمیمهای گسترش، بسط و کنارهگیری مدیریت کرده و متعادل خواهدساخت.
دریافت درک معاصر از فرآیند بینالمللیسازی، کنارهگیری از بازار صادرات را میتوان به عنوان گزینةاستراتژیک مادیسازیشده مفهوم سازی کرد یعنی انعطاف پذیری استراتژیک آشکار که ناشی از افزایش دانش تجربی بینالمللی میباشد . در این مورد باید کنارهگیری از بازار صادرات تجلی درجه بالاتری از بینالمللیسازی لحاظشود. در واقع کنارهگیری از بازار صادرات چیزی بیش از یک روش یا سازگاری اجرایی در محدودة استراتژیک صادرات وسهمبازاری تولیدصادرات مشخص است. فرضشدهاست که فرآیندهای زمینة انعطافپذیری استراتژیک درموردنهایتهای تجربی مانندکنارهگیری از بازار صادرات آشکارترند. بنابراین منطق یافتههای بعدی را میتوان به دیگر تجلیهای انعطافپذیری درگسترة صادرات یا فرآیند بینالمللیسازی شرکت ؛که نهایت کمتری دارد انتقال دارد.
منبع
البرزی،محمد(1392)، تاثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر عملکرد صادراتی شرکت ها،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید