انعطاف پذیری استراتژیک ؛ شناخت مدیریتی

انعطاف­پذیری استراتژیک به عنوان مجموعه ای از قابلیت­هاست که شرکت­ها را قادر به تغییرمی­کند. این توانایی به شکت­ها فرصت مقابله و رویارویی باتغییرات محیطی را می­دهند و همچنین آنهارا قادر­به هدایت تغییرات دربازار­های رقابتی بسیار بزرگ یا همان هایپرمارکت­ها می­کند. درحالیکه برخی از مطالعات­تجربی اخیر به بررسی پیامد­های حاصل از انعطاف­پذیری­استراتژیک پرداختند. و دراین بین رابطه مثبتی بین انعطاف­پذیری استراتژیک وعملکرد شرکت­ها بیان­داشت و زمانی اتفاق می­افتد که شرکت­ها در­حال حرکت بسوی­ صنایع درحال رشد بوده و یا بایستی با شوک­های محیطی روبروشوند  . موارد پیشین راجع به انعطاف پذیری استرتژیک در متون تحقیقاتی زیادی یاد­شده­اند اما بیشتر از لحاظ تئوری گسترش­یافته و اجماع کمی بر روی مفهوم­سازی در این بین به چشم می خورد. در حالیکه مباحث پیشین در این باره بیشتر راجع به شناخت مدیریتی ، منابع شرکت و اختیارات استراتژیک می باشند و در این بین هیچ مدل مفهومی توسعه نیافته و در ارتباط  با این اجزا تست  ومورد ارزیابی واقع نشده اند .

از اینرو اهمیت نسبی فرمولاسیون اختیارات استراتژیک برای توسعه و ارتقا انعطاف پذیری استراتژیک  بسیار مهم قلمداد می گردد ولی شواهد تجربی حمایت کننده از این بحث دردسترس نیستند. عدم­وجود اجماع برروی مفهوم­سازی با یافته­های تحقیقاتی راجع به انعطاف­پذیری استراتژیک در تضاد می­باشد. و همچنین برای مدیرانی که بدنبال درک صحیحی از مضوع می­باشند ، مفید نمی­باشد . بنابراین توسعه نظریه در ارتباط با شناخت مدیریتی، منابع شرکتی و اختیارات  استراتژیک رابطه آنها با انعطاف پذیری استراتژیک مهم و حیاتی است تا منجر به شناخت چگونگی رفتار شرکت ها در زیر سایه تلاطمات محیطی گردد. کاملا واضح می باشد که توسعه مفهومی از لحاظ نظری در این حوزه منجر به ایجاد نتایج غیرقاطع می­گردد. نویسندگانی مانند کومبه و گرینلی و نادکارینی و نارایانان به اهمیت شناخت مدیریت در شکل باورها یا طرحواره­های استراتژیک اشاره­کرده­اند و اینچنین عنوان­شده­است که مدیران از طرحواره استراتژیک برای تصمیم­گیری استفاده می­کنند . همانطور که طبق گقته پیشینیان راجع به انعطاف­پذیری استراتژیک استناد می گردد ،  الگوهای استراتژیک همانند لنزهایی هستند که مبتنی بر باورها و دانش پیشین می­باشند که از طریق آن تصمیم­گیرندگان در حوزه استراتژی به تفسیر داده­ها می­پردازند.

از اینرو  الگوهای استراتژیک اینچنین پنداشته می­شود که بر روی بازشناسایی تغییرات و همچنین انعطاف­پذیری استراتژیک و رفتار منعطف متعاقب تاثیرگذار می­باشند .بطور مشابه  ساینی و جانسون ؛  بر روی آموزش مدیریت و دانش ضمنی به عنوان پیشینه محتمل انعطاف پذیری استراتژیک بحث کردند همچنین این موارد به عنوان زیربنای طرحواره قلمداد شدند.  بنابراین شناخت مدیریت، ازاهمیت بالایی درمطالعات تجربی برخوردار بودند : به­ویژه دانش­و­باور­های مدیران درباره چگونگی نیل به عواقب عملکرد. نتیجتا، طرحواره های استراتژیک به عنوان باورهایی درباره استراتژی­هایی برای رسیدن به اهداف مورد نظر مورد ارزیابی قرار گرفتند.  به هرحال مدیران می­توانند باورهای راجع به اهمیت ذینفعان مختلف ازجمله مشتریان و رقبا را که بطور برجسته درمتون تحقیقاتی مربوطه به گرایش وجهت­گیری بازار نقش دارند را نیز به ­حساب­ آورند­.

منبع

البرزی،محمد(1392)، تاثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر عملکرد صادراتی شرکت ها،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت بازرگانی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0