الگوها و مولفه های هوش هیجانی

هوش هیجانی بنا بر ماهیتش ترکیبی از توانمندی های متعددی است که فرد را در تعاملات بین فردی یاری می رساند. از آنجا که شناسایی توانمندی های موجود در هوش هیجانی، بر اساس چارچوب های نظری متفاوتی انجام شده است، لذا قبل از ورود به بحث مولفه های هوش هیجانی، بیان الگوهای آن ضروری به نظر می رسد.

دیدگاههای موجود در زمینه هوش هیجانی:

در این تحقیق به الگوهای ارایه شده توسط گلمن، بارآن و مایر و سالووی، اشاره می شود.

الگوی ترکیبی هوش هیجانی گلمن و مولفه های آن

به نظر گلمن ، هوش هیجانی هم شامل عناصر درونی است وهم بیرونی . عناصر درونی شامل میزان خود آگاهی ،خود انگاره ، احساس استقلال و ظرفیت خود شکوفایی و قاطعیت می باشد. عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی ، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت می شود. همچنین هوش هیجانی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیات ، انعطاف پذیری ، تونایی حل مشکلات هیجانی، توانایی حل و مقابله با استرس و تکانه ها می شود. دانیل گلمن با انتشار کتاب هوش هیجانی اطلاعات جالبی در مورد مغز ، احساسات و رفتار عرضه کرد . او اعتقاد داشت که توانایی های شخصی و بین شخصی (هوش هیجانی) نسبت به IQ دارای اهمیت بیشتری در موفقیت های شخصی ، اجتماعی و حرفه ای افراد است. و نیز معتقد بود هوش و استعداد فقط می تواند به اندازه ی 20 درصد  موفقیت فرد نقش داشته باشد و 80 درصد بقیه به عوامل  دیگری از جمله هوش هیجانی افراد مربوط می شود.

گلمن، همچنین در کتاب اخیر خود با عنوان  هوش هیجانی در کار پنج مولفه فوق را به 25 توانش هیجانی متفاوت تقسیم می کند. نظیر آگاهی سیاسی ، نظم کارکنان ، اعتماد به نفس ، هوشیاری و انگیزه پیشرفت ، استقامت ، اشتیاق ، خوش بینی و کنترل خود . سئوالی که در این جا پیش می آید این است که : آیا استقامت ، شعور سیاسی ، خوش بینی و نظایر آن بخشهایی از هوش هیجانی را تشکیل می دهند و اگر این گونه نیست پس آنها چه چه چیزی هستند؟

در پاسخ به این سئوال , مایر، الگویی از مولفه های شخصیت به عنوان مجموعه سیستم هایی از ” بخشهای اصلی شخصیت ” ارائه داد. در این الگو ، شخصیت به چهار  بخش اصلی تقسیم میشود و هر بخش شامل مولفه های فرعی است که با بررسی آن میتوان متوجه شد که  بخشهای مختلف هوش هیجانی از نظر گلمن در کجای سیستم شخصیتی قرار می گیرند. این چهار بخش عبارتند از:

  • شبکه انرژی : شامل انگیزه ها و هیجانات فردی است که مسیر کلی انجام کارها را هموار می کند . این سیستم مشارکت آشکار پایین ترین سطوح انگیزشی و هیجانی سیستم شخصیت را نشان می دهد . بخشهای فرعی آن انگیزش ، نیاز به تعقل، نیاز به قدرت ، سطوح انگیزشی ، استقامت ، اشتیاق، هیجانات ، شادی ، عصبانیت ، غمگینی و افسردگی ، سبک هیجانی، هیجانی بودن و ثبات هیجانی است .
  • کارخانه دانش: شامل انباره اطلاعات شخصیتی ، احساسات و تفکرات درباره خود و جهان اطراف و عمل کردن بر اساس آن اطلاعات می باشد . شاخه های فرعی آن نیز شامل توانایی و  پیشرفت ، هوش کلامی ، هوش فضایی ، هوش هیجانی ، سبکهای شناختی خوشبینی – بدبینی می باشد.
  • بازیگر نقش: شامل طراحی فعالیتهای اجتماعی مهم نظیر رهبری کردن یا اطلاعات از دیگران ، همدلی و تاثیر خوب گذاشتن بر دیگران است . این سیستم به سبکهای ابراز ، برونگرایی – درونگرایی و توانایی ایفای نقش مربوط می شود.
  • مدیر هوشیاری: مرکز خود آگاهی و شامل هشیاری و کنترل خود است. این بخش بر شخصیت که در تفکر خلاق و عملکرد سطوح بالای شخصیت زمانیکه ضروری باشد ، نظارت دارد.

اکنون استقامت و اشتیاق ، خوش بینی ، شعور سیاسی و کنترل خود را بررسی می کنیم که از نظر برخی از محققان ، جنبه هایی از هوش هیجانی را تشکیل  میدهند.

  1. ثبات ( استقامت) و اشتیاق در شبکه انرژی قرار دارند که به هدایت فرد در مواجهه با موانع کمک می کند.
  2. خوش بینی شیوه ای از پیش بینی محیط اطراف است که در سیستم دوم یعنی در کارخانه دانش قرار می گیرد.
  3. شعور سیاسی با بازیگر نقش ارتباط دارد. مثلا” اینکه آیا شخص می تواند در جلسه ای حمایت سایرین را بدست آورد و جای مشخص برای خود تعیین کند؟
  4. کنترل خود در شاخه مدیر هوشیار جای می گیرد . به عنوان مثال آیا شخص برای اینکه فرد بهتری باشد می تواند خود را تغییر دهد؟ که این مهارت در طول زندگی ضروری است.

گلمن ، در توضیح این الگو می گوید، این الگو ترکیبی از استعداد های اجتماعی و هیجانی است. الگوی گلمن پنج حوزه ی وسیع آگاهی از هیجان ها، مدیریت هیجان ها، انگیزه دادن به خود، شناسایی هیجان های خود، شناسایی هیجان های دیگران و مدیریت روابط را در بر می گیرد. به نظر وی برخی ویژگی های رفتاری مبنی بر انگیزش هستند(مثل تحریک کردن کسی)،  برخی مبتنی بر هیجان ها هستند(مثل شناسایی هیجان های دیگران) و بعضی از این ویژگی ها، برقراری ارتباط مناسب با دیگران را کنترل می کند. براساس این الگو گلمن، به پنج مولفه ی خود آگاهی، مدیریت خود، آگاهی اجتماعی، مدیریت روابط و خود انگیزی اشاره می کند. او معتقد است که خود آگاهی و مدیریت خود با هوش درون فردی گاردنر و آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط با هوش بین فردی گاردنر مطابقت دارد.

منبع

بنی فاطمه،بتول(1391)،سبک های حل مسئله وهوش هیجانی ،پايان نامه كارشناسي ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0