الگوهای تعامل زوجين متعارض
الگوي سازندهي متقابل : مهمترين ويژگياش اين است كه الگوي ارتباطي زوجين از نوع برنده – برنده ميباشد. در اين الگو زوجين به راحتي در مورد مسايل و تعارضات خود گفتگو ميكنند و به دنبال راه حل آن بر ميآيند و از واكنشهاي غير منطقي، پرخاشگري و … خودداري ميكنند .
الگوی توقع؛ كناره گيري: اين الگو شامل دو قسمت میباشد :
- توقع مرد؛ کناره گيري زن،
- توقع زن؛ كناره گيري مرد
در اين الگو يكي از زوجين سعي ميكند در ارتباط درگير شود در صورتيكه ديگري كناره ميگيرد. اين الگو به شكل يك چرخه بوده كه با افزايش يكي، ديگري افزايش يافته و تشديد اين الگو منجر به مشكلات دايم زناشويي ميشود. در اين الگو، زوج متوقع فردي وابسته و زوج كنارهگير، ترس از وابسته شدن دارد.
الگوي اجتناب متقابل: دراين الگو تعارض بين زوجين شديد بوده به گونهاي كه بحث و جدل به يك الگوي دايمي و مخرب تبديل شده است و زوجين از برقراري ارتباط با يكديگر خودداري ميكنند؛ زندگي آنها به شكل موازي با يكديگر بوده و ارتباطشان در كمترين حد ممكن است يا اصلا وجود ندارد. اين الگو از راه رفتارهايي مانند: تغيير موضوع، شوخي كردن، سعي در آرامش بخشيدن، اختلاف ايجاد نكردن، نشاندادن عدم تمايل در درگيرشدن در بحث مورد اختلاف و سكوت كردن در مقابل همسر نمايان ميشود. اختلافات و عدم تفاهم در خانواده امري شايع است و هيچ خانوادهاي از اين امر مستثني نيست، اما گاهي اين اتفاقات به تعارضهاي شديد منجر ميشود. امروزه خانوادهها درگير انواع گوناگوني از تعارضات و اختلافات شديد هستند كه اين اختلافات باعث عدم كاركرد خوب و سالم خانواده به عنوان نخستين و قديميترين نهاد اجتماعي ميشود. نهادي كه وظيفه ي اصلي آن ايجاد روحيه و شخصيت سالم است خود به عاملي براي اختلافات عاطفي، رفتاري و شخصيتي تبديل ميشود.
دیدگاههای تعارض
آنچه که تعارض را ایجاد میکند ، وجود نظرات مختلف و بدنبال آن سازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است .درک نظریات مختلف کمک میکند تا شیوه های مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنیم. در طول سالهای اخیر ، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض مطرح شده است:
- دیدگاه سنتی
از تعارض باید گریخت چراکه کارکردهای زیانباری در درون سازمان بجای خواهدگذاشت . دراین دیدگاه تعارض با واژههایی چون ویرانسازی، تعدی، تخریب و بینظمی مترادف است لذا باید از آنها دوریجست.
دیدگاه روابط انسانی: تعارض پدیدهای غیرقابل اجتناب و طبیعی است و نمیتوان آنرا حذف کرد. باید تعارض را فراگرفت ودرصورت امکان آنراحل وفصل کرد .
- دیدگاه تعاملی
تعارض نه تنها میتواند نیروی مثبتی درسازمان ایجاد کند بلکه یک ضرورت بدیهی برای فعالیتهای سازمانی بشمار میرود. ابتدا باید ریشه تعارض که بنیادی است شناخت، سپس درجهت نظم دادن به آن کوشید.
- تعارض زناشویی از دیدگاه تحولی
از دید تحولی، تعارض زناشویی اساسا، از یک زوج به زوج دیگر نه فقط با توجه به مسایل خاصی که حول آنها تعارض شکل گرفته است بلکه به گو نهاي مهمتر با توجه به طول عمر و شدت تعارض متفاوت است . در رویکرد تحولی آنها به تعارض زناشویی، زوجها چهار مرحله را طی میکنند که در مرحله اول که موسوم به مخالفت اولیه است هر دو زوج از خانواده خوش کارکردي میآیند که فقط استرس اندکی داشتهاند. در این دوره برنامههاي آموزشی و پیشگیرانه موسوم به آموزش سیستمهاي خانواده توصیه میشود. در مرحله دوم یا تعارض تکرار شونده، درمانگر با حرکت کردن مستقیم به سمت تعارض زناشویی روي راههاي حفظ رابطه یا آمیزش عاطفی یا هردو کار میکند. این ساختار موجب کاهش برانگیختگی هیجانی و اضطراب زوجها میشود تا دوباره توجهشان را روي خود متمرکز کنند. مرحله سوم یا تعارض شدید ویژه زوجهایی است که ادامه ازدواج را بازي مرگ و زندگی میدانند، مداخلات سیستمی در این مرحله میتوانند مفید باشند، و سرانجام، در مرحله چهارم یا رابطه تشدید یافته زوج ها که مشخصه بارز آن “گرفتن وکیل” توسط یکی یا هر دو زوج است، درمان رابطه کارساز نیست و درمان فردي هر یک از زوجها و کمک به اطرافیان آنها مانند والدین و فرزندان، درمان ارجح است.
منبع
رمضانی فتاتویی،صدیقه(1394)، معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید