اعمال و کارکردهای شناختی
هدف شناخت معنا سازی است. هر فردی برای ایجاد معنایی خاص، مانند کشف راه حل مسأله، حقیقت تازه یا درک و فهم روشنتر و قضاوت درباره موضوع به تفکر میپردازد. برای تولید معانی مختلف، هم راهبردهای عمومی پیچیده، مانند حل مسأله، تصمیمگیری و مفهوم آفرینی وجود دارد و هم راهبردهای ویژه، مانند مهارتهای تفکر برتر؛ برای مثال، فرد برای تصمیمگیری یادرگیرشدن در هر راهبرد اصلی تفکر انواع اطلاعات، ادراک و تخیلات را دریافت و پردازش میکند.
جمعآوری شده به وسیله حواس مختلف، تخیلات، تصورات و اندیشههای تولید شده گذشته را در حافظه ضبط و بازیافت مینماید و برای استفاده مفید دروندادها آنها را به روشهای مختلف دستکاری و پردازش میکند؛ سپس با آنها و دربارهی آنها به طور استقرای و قیاسی و گاه استعارهای استدلال کرده، با تحلیل دادهها،آنهارا قسمتی از ساختار ذهنی خود میسازد و برای کشف یاایجاد اتصال یا طرحواره و همبستگی بین دو یا چند درونداد واندیشههای حاصل شده به طور خلاقانه به آنها وحدت میبخشد.او بطورانتقادی برای قضاوت دربارهی دقت، ارزش و اعتبار دروندادها، طرحوارهها، معانی و همبستگیهای دریافت شده یا کشف شده را آزمایش میکند.کارکردهای هدفمند تفکر، مانند حل مسأله وانتخاب با تولید و بسط یک مفهوم، به تمام این اعمال وابسته است.
راهبردهای اصلی تفکر یا فزایندهایی که حلقههای بیرونی الگو را میسازد، عناصر اصلی در تجویز اجرای اهداف راهبردی است. وقتی متفکر در جهت خاصی به سوی هدف تفکر پیش میرود، اعمال حلقههای داخلی الگو مانند یادسپاری و بازیافت مفاهیم، استدلال و پردازش و تفکر خلاق و انتقادی به صورت ترکیبهای مختلف با هم درگیر میشوند و نتیجهی چنین تعاملی ایجاد تعدادی معنا یا حقیقت است که قبلاً وجود نداشت.
اعمال و کارکردهای فرا شناختی
معنا سازی فقط به مجموعهای از اندیشههای سادهی ترکیب شده اطلاق نمیشود، بلکه همواره با بکارگیری راهبردها و مهارتهای تفکردرتحلیل وترکیب دروندادها وابسته است و عملی فراشناختی محسوب میشود.در فرآیند معنا سازی را کنترل میکنند.مهمترین اعمال فراشناختی باید خارج از چهارچوب ذهنی خود قرارگیردوآگاهانه فعالیتهای ذهنی خود را در تحقق و دستیابی به اهداف تعیین شده ارزیابی کند،برای مثال،وقتی که باید تصمیمی اتخاذ شود فرد ماهر و متخصص آگاهانه به سوی هدف گام برمیدارد،اوپیش ازبرنامهریزی،راهبردهای مختلف راباهم مقایسه کرده،راهبردهای مناسب راانتخاب میکند.
اوآگاهانه اعمال تفکر را سازماندهی و بر چونگی فعالیتها وتحول آنها نظارت مینماید و موانع رسیدن به هدفها را بررسی میکند.فرد ماهر و متخصص در فرآیند تفکر انعطافپذیر است.او برای غلبه بر موانع اطلاعات، منابع غنیتری را جستجو میکند و به منظور استمرار حرکت و دستیابی به اهداف تفکر خود را تنظیم و بر آن نظارت میکند. همچنین بسیاری از اعمال مناسب و مورد نیاز را که ممکن در برنامهریزی منظور نشده باشند، وارد برنامه کرده، به طور مستمر اعمال فکری خود راارزشیابی میکند. تفکر دربارهی تفکر عملی سهل و آسان نیست،بسیار مشکل و پیچیده است؛ به همین دلیل چگونگی به کارگیری آن نشان دهنده ویژگی افراددارای تفکر سطح بالاست .
منبع
اللهیاری،مریم(1392)، بررسی میزان انطباق محتوای کتابهای فارسی دوره دوم ابتدایی ،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی وعلوم اجتماعی،دانشگاه آزاداسلامی تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید