اضطراب اجتماعی

تعامل با دیگران، لازمه بقاء انسان است، چرا که بدون ارتباط اجتماعی، حتی تأمین نیازهای اولیه برای او امکان پذیر نیست. برآورده شدن نیازهای روانشناختی و شکوفایی استعدادهای بالقوه آدمی نیز در گرو زندگی اجتماعی اوست. بیشتر افراد می توانند، بدون مشکل جدی با دیگران تعامل داشته و در جمع به فعالیت بپردازند. البته تقریباً هر فردی تا حدی در موقعیت های اجتماعی اضطراب دارد، مثلاً بسیاری از افراد کمرو هستند، اما وقتی فرد از بسیاری از موقعیت های اجتماعی به اندازه ای هراس دارد که از آنها اجتناب می کند، مسئله آسیب روانشناختی مطرح می شود، اشتغال ذهنی با افکاری مثل ترس از سرخ شدن بر اثر خجالت و آشفته یا حقیر به نظر رسیدن که در عملکرد حرفه ای یا تحصیل و در ارتباطات و فعالیت های اجتماعی فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی اختلال ایجاد می کند.

اضطراب اجتماعی اختلال شایعی است، به طوریکه بعد از افسردگی و سوءمصرف مواد، میزان بروز آن از سایر اختلالات روانی بیشتر است.اضطراب اجتماعی اساساً ترس از مورد نظاره دیگران واقع شدن است. این ترس ممکن است تا حدودی ذاتی بوده باشد اما وقتی نگاه دیگران، چه به عمد ؛واقعی ، چه با تصور فرد ؛خیالی در موقعیت های خاص ناراحتی فوق العاده ایجاد کند نتیجه آن ،اضطراب اجتماعی است؛ اجتماعی به این معنی است که نگاه دقیق دیگران همیشه به نوعی وجود دارد. مورد مضحکه واقع شدن به صورت پنهان وجود دارد. ورای این ترس از عملکردیعنی ترس از اینکه شخص قادر به ایفای نقش خود نباشد و کنترل خود را در مقابل دیگران از دست بدهد، وجود دارد. ترس از عملکرد غالباً موجب همان چیزی می شود که شخص بیش از همه، از وقوع آن می ترسد، یعنی عملکرد معیوب .طبق ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM IV – TR) ، اضطراب اجتماعی را، ترس قابل توجه و مداوم از یک یا بیشتر از موقعیت اجتماعی یا عملکردی که در آن فرد در معرض دید افراد ناآشنا قرار دارد یا ممکن است مورد مشاهده دقیق دیگران قرار گیرد، تعریف می کند .

بنابراین خصوصیت اصلی، اضطراب اجتماعی، ترس مفرط از تماشا شدن یا مورد مشاهده موشکافانه قرار گرفتن، از سوی افراد ناآشناست. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، مخصوصاً از خطر بالقوه عملکرد نامناسب، با بروز دادن علایم آشکار هول شدن که منجر به خجالت کشیدن و تحقیر شدن می شود، می ترسند. این اضطراب اجتماعی ممکن است محدود به موقعیت های خاصی مثل اجتماعات عمومی رسمی یا به دامنه وسیعتری از موقعیت ها مثل موقعیت های اجتماعی غیر رسمی گسترش یابد.نلسون و ایزرائیل ، اضطراب را تجربه ای همگانی انسانی می داند که دارای خصوصیت انتظار دردناک از یک حادثه ناخوشایند می باشد. و همچنین عنوان نمودند که وقتی اضطراب پیش می آید شخص متوجه احساسات جسمانی ناخوشایند می شود که خود به افکار منفی ترس می انجامد و احساس اضطراب را افزایش می دهد.

DSM IV-TR یک ویژگی اختصاصی را برای اختلال اضطراب اجتماعی در نظر گرفته است. برپایه این راهنما افرادی که از بسیاری از موقعیت های اجتماعی می ترسند، مبتلا به نوع منتشر اختلال اضطراب اجتماعی دانسته شده اند ، هر چند در DSM IV-TR زیر گروهی به نام غیر منتشر اختلال اضطراب اجتماعی مشخص نکرده است، بسیاری از پژوهشگران افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی را که ترسشان شامل موقعیت های زیادی نمی شود، با عنوان اختلال اضطراب اجتماعی غیر منتشر گروه بندی می کنند .افراد مبتلا به این اختلال می دانند که ترسشان غیرمنطقی است، با این حال نمی توانند جلوی نگرانی خود را از اینکه دیگران مشغول بررسی دقیق آنها هستند بگیرند. این افراد از موقعیت های چون سخنرانی در حضور دیگران، ترس های متعددی دارند. آنها می ترسند کاری انجام دهند، یا چیزی بگویند، که شرمنده شوند، می ترسند ذهنشان تهی شود. نگرانند که نتوانند به سخنرانی ادامه دهند، مطلب بی معنی یا احمقانه ای بگویند، یا علایم اضطراب مانند لرزیدن نشان دهند. حتی اگر ترس های آنها تائید نشوند و عملکرد آنها به آرامی صورت گیرد، نسبت به توانایی خود در عملکرد مناسب در این گونه موقعیت ها تردید دارند، در نتیجه می ترسند که دیگران در آینده توقع بیشتری از آنها داشته باشند .

 تصویر بالینی از فردی با اختلال اضطراب اجتماعی:

افرادی با اختلال اضطراب اجتماعی، نوعاً محتاط، کمرو، و در گروه ها ساکت هستند و وقتی که در مرکز توجه می باشند، احساس ناراحتی دارند، آنها همراهی کردن با دیگران را آرزو می کنند، اما از این می ترسند که دیگران آنها را غیر دوست داشتنی، گیج یا ملال آور، درک کنند. بر این اساس آنها از صحبت کردن در جمع، بیان عقاید یا حتی زندگی با همسالان اجتناب می کنند؛ چنانچه اغلب اشتباهاً به عنوان ، مغرور  برچسب خورده اند. افراد با اضطراب اجتماعی اعتماد به نفس ندارند و ارتباط با مردم به طور مقتدرانه برایشان سخت است و قادر به صحبت کردن یا عمل کردن در جلو یا حتی گروه های کوچک مردم نیستند. در نافذترین شکل ­ وقتی این اختلال در کارکرد افراد، در یک دامنۀ وسیع از موقعیت های اجتماعی تداخل ایجاد کند. اصطلاح اختلال اضطراب اجتماعی تعمیم یافته به کار برده شده است. اختلال اضطراب اجتماعی نخست در زندگی و اغلب در کودکی مشاهد می شود .

تقریباً  پنجاه درصد از افراد با اختلال اضطراب اجتماعی، شروع آنرا قبل از نوجوانی گزارش داده اند و سایرین شروع آنرا در مدت کوتاهی بعد از نوجوانی می دانند . افرادی با این اختلال در خطر آسیب های تحصیلی ، سوءمصرف مواد هستند و آنها نه تنها پریشانی اجتماعی بیشتری را تجربه می کنند، بلکه سطوح بالاتری از ملالت، افسردگی، تنهایی، نوروزگرایی ودرون گرایی را تجربه می می کنند و نیز الگوهای معناداری از اجتناب اجتماعی، مهارت های اجتماعی، نقش و شرایط همراه را نشان می دهند . چنانچه افرادی با این اختلال یک دامنۀ گسترده از ناتوانی های اجتماعی، شغلی و آموزشی را نشان می دهند، پس ممکن است ،ایجاد مهمترین انتخاب را از دست بدهند. برای مثال آنها ابتدا مدرسه را ترک می کنند، و به خاطر ترسشان از صحبت کردن در جلوی افراد شغل هایی را انتخاب می کنند که از تعامل با دیگران اجتناب کنند، اغلب قرار ملاقات نمی گذارند و تعداد زیادی از آنها تنها و جدا زندگی می کنند . افرادی با اضطراب اجتماعی دارای سوءگیری توجهی، سوءگیری حافظه و سوءگیری تفسیر هستند، چنانچه این سوءگیری ها در رشد مشکلات اضطراب اجتماعی و حتی در نگهداری آنها نقش دارند.

این افراد در موقعیت های اجتماعی انتظار نتایجی منفی را دارند و نتایج این دیده برایشان پرهزینه است .چندین مدل شناختی از اینکه اضطراب اجتماعی ترس از ارزیابی منفی درک شده مشتق می شود، حمایت می کنند . افرادی با اضطراب اجتماعی رفتارهای متنوعی را برای اجتناب از ارزیابی منفی انجام می دهند . این افراد سوگیری های قابل توجهی برای کشف تهدیدهای ارزیابی اجتماعی دارند و این حساسیت به تهدید اجتماعی براساس پاسخی خودمختار و ناآشنا ایجاد می شود که توسط محرک های رابط پدیدار می گردد  در این افراد، ترس از برچسب خوردن و ارزیابی منفی به عنوان خصیصۀ هسته ای می باشد. افراد با این اختلال فرض می کنند که دیگران به طرز ذاتی انتقادگر هستند و بنابراین احتمال ارزیابی آنها به طور منفی وجود دارد . راپی و هیمبرگ، پیشنهاد کردند که افراد مضطرب اجتماعی عقیده دارند که انتظار دیگران از آنها برای عمل، معیارهای غیر واقعی بالا در موقعیت های اجتماعی است . والاس و آلدن، نیز گزارش دادند که افراد مضطرب اجتماعی، افرادی اند که علائم اجتماعی مثبت را از طریق نقش های تعامل اجتماعی ساختار یافته نشان دادند و عملکرد اجتماعی آنها  به طور مثبتی ارزیابی شد ولی در نهایت نگران شدند که دیگران، انتظار بیشتری از آنها دارند .افراد مضطرب اجتماعی معیارهای بی نهایت بالایی را برای عملکرد در موقعیت های اجتماعی، ترس تنظیم می کنند که اغلب دسترسی ناپذیرند و منجر به ساخته شدن اشتباهات در موقعیت های اجتماعی می شوند .

چنانچه آنها به طور مفرط نگرانی زیادی در مورد اشتباهات ساختگی را رُشد می دهند. حتی وقتی چنین افرادی به قدر کافی در موقعیت های اجتماعی، خوب عمل می کنند، تمایل به سلب صلاحیت یا کاستن از ارزش  عملکردشان به عنوان ناهنجار دارند. تردید در مورد صلاحیت یا کاستن از ارزش عملکردشان به عنوان ناهنجار دارند. تردید در مورد صلاحیت که توسط افراد مضطرب اجتماعی تجربه می شود، مرتبط با ترسی است که آنها از اطلاع دیگران در مورد اضطرابشان در موقعیت های اجتماعی دارند. این یعنی اینکه افراد مضطرب اجتماعی می ترسند که دیگران آنها را بد کفایت بدانند و به طور منفی آنها را ارزیابی کنند. باید توجه کرد که ترس از ارزشیابی منفی، یکی از خصیصه های اضطراب اجتماعی است. اضطراب در مورد عدم کفایت آنها از انتظارات آنها برمی خیزد که باید در موقعیت های اجتماعی با حالتی تحقیرآمیز و شرمسارانه که برانگیزنده اضطرابشان است عمل کنند. چنین تردیدهایی در مورد کفایت خود و ترس  از ارزشیابی منفی، ارتباط با تمایلات کمال گرایانه را آشکار می سازد .عقاید کمال گرایانه به طور مهمی در رشد و نگهداری اضطراب اجتماعی نقش دارد. در مدلی جامع از اضطراب اجتماعی، هیمبرگ و همکارانش سه نوع از عقاید افراد مضطرب اجتماعی را شرح دادند:

  • موقعیت های اجتماعی به طور بالقوه خطرناک هستند، چون ممکن است که منجر به تحقیر شوند.
  • وجود یک معیار خیلی بالا از عملکرد اجتماعی، تنها راه برای جلوگیری از تحقیر در موقعیت های اجتماعی است.
  • این معیار هرگز فراهم نمی شود .

گارسیا ، نیز دریافت که سرزنش افراطی خود هنگام مواجه با مشکلات یکی از راهبردهای ناکارآمد در مقابل اضطراب است که در زنان بیشتر دیده می شود. روانشناسان اجتماعی اعتقاد دارند اضطراب که عاملی مخرب و نابود کننده است می تواند باعث کاهش رضایت زندگی افراد باشد. تئوریهای شناختی در زمینه ی اضطراب حاکی از آن هستند که توجه انتخابی به تهدیدها، اضطراب را شدیدتر کرده و قضاوت در زمینه ی رویدادهای اجتماعی را به انحراف می کشاند . شاید همه اختلالات اضطرابی ،خصوصاً اضطراب اجتماعی با اصول کلی نیاز به کنترل کردن وقایع، برای جلوگیری از خطرات غیر منتظره همراه شده اند. این امکان وجود دارد که این نیاز برای کنترل، با تفکر کمال گرایانه مثل این عقیده که ،ایجاد اشتباهات ممکن است منجر به از دست دادن کنترل نتایجی خاص می گردد. مرتبط است .

منبع

محسنی،مریم(1393)، مقایسه اضطراب اجتماعی، تصور بدنی و اُمید به زندگی در زنان و مردان متقاضی جراحی زیبایی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0