اصول واقعیت درمانی

اصول واقعیت درمانی شامل هشت اصلست،این اصول عبارتنداز:

اصل اول- ارتباط ودرگیری عاطفی:معمولا” مشكل ترین مرحله ی درمان،مرحله ی ارتباط و درگیری عاطفی است كه مراجع شدیدا” بدان نیاز دارد.تا زمانی كه چنین ارتباطی بین درمانگر مسئول ومراجع غیرمسئول برقرار نشود،درمانی هم حاصل نخواهد شد.برای موثر بودن واقعیت درمانی،مشاور باید با مراجعان درگیر شود.ارتباط خود را براساس همدلی،علاقه وتوجه به مراجع برقرار نماید.مهمترین مهارت برای بكارگیری شیوه ی واقعیت درمانی،توانایی خود درمانگر برای درگیری است.ایجاد ارتباط ودرگیری عاطفی بین درمانگر و مراجع به عنوان اولین اولین شرط واقعیت درمانی ،لازمه ی تغییر هویت شكست مراجع به حساب می آید.از طریق چنین ارتباطی مراجع درمی یابد كه اولا”،كسی بدو علاقمند است وثانیا”،فرد دیگری می خواهد او را در تغییر هویت ناموفقش یاری دهد.تغییردررفتار منجر می شود به تغییر در احساس.ایجاد رابطه ای حسنه،انسانی،واقع بینانه وخالص بین دو طرف  مهمترین اصل واقعیت درمانی است.مشاور باید صمیمیت،محبت وعلاقمندی خود را نسبت به مراجع نشان دهدبعنوان یك آدم بی ریادرجریان مشاوره فعالانه شركت كند.

اصل دوم- توجه وتأكید بررفتاركنونی ونه براحساسات:هیچ كس نمی تواند بدون آگاهی ازرفتاركنونی خود،هویت موفق را بدست آورد.مشاور به همراه كوشش های مداوم برای درگیری،به مراجع به طور مستمر كمك می كندتا نسبت به رفتاركنونی اش آگاهی پیداكند.آنرا تغییردهد وبه این ترتیب احساس رضایت بیشتری داشته باشدكه همه اینها به كسب هویت موفق منجر می شود؛از رفتار كنونی خود آگاه شوید تا هویت موفق را بدست آورید.

اصل سوم- تأكید بر زمان حال:در واقعیت درمانی  برجریاناتی كه در زمان حال اتفاق می افتند  تأكید می شود؛زیرا وقایع زمان گذشته گذشته اند وتغییردر آنها ممكن نیست.وضع موجود وآینده قابل تغییر هستند.ارضای نیازها به زندگی كنونی فرد مربوط است وبه گذشته ی حزن آور او ارتباطی ندارد.لذا باید از گذشته چشم پوشید وبه تغییررفتاروآموزش فرد در زمان حال اقدام كرد.گلاسر، قبول دارد كه ما نتیجه ی گذشته ی خویش هستیم ولی معتقد است كه ما قربانی گذشته ی خود نیستیم مگر اینكه چنین انتخاب كرده باشیم.مافقط می توانیم نیازهای خودرا درزمان حال ارضا كنیم.‹‹آنچه اتفاق افتاده، تمام شده؛نمی توان آن را تغییر داد.هرچه بیشتر وقت خود را صرف توجه كردن به گذشته كنیم،از توجه كردن به آینده بیشتر اجتناب می كنیم.

اصل چهارم- قضاوت ارزشی:درواقعیت درمانی  مراجع باید در پرتو اهداف و ضرورت های دنیای واقعی،درمورد رفتارخود قضاوت كند واعمالی راكه منجربه شكست می شود مورد ارزشیابی قرار دهد.مراجع بایدبه رفتارش با دیدی انتقادی بنگرد وببیند كه آیا آن رفتار بهترین انتخاب او هست یا نیست.

اصل پنجم- تهیه ی طرح وبرنامه:مشاوراز طریق طرح برنامه های مفید وعملی و منطبق با توانایی  وانگیزش های مراجع، به مراجع كمك می كند تا رفتار ناموفق را به رفتار موفقیت آمیز تبدیل كند.زمانی كه مراجعان درمورد رفتارشان قضاوت ارزشی نمودند، مشاور به آنها كمك می كند تا یك طرح یانقشه برای اجرای آن قضاوت تدوین نمایند وآن رابه مرحله ی عمل درآورند.طرح یانقشه باید منطبق با توانایی ومرتیط با انگیزش های مراجع برای اجرای آن باشد.در طرح ریزی نباید طرحی ریخته شودكه امكان شكست آن زیاد  باشد.زیرا اگر طرح به شكست منجر شود،موجب تقویت شكست های پیشین وهویت ناموفق می شود.طرح ها باید طوری تدوین شوند كه از مراحل كوچكتر وموفقفیت های جزئی تر به موفقیت های بزرگتر پیش روند وبه اندازه كافی مراجع رابه مبارزه وفعالیت دعوت كنند.اگر طرحی موثر نبود،بایدكنارگذاشته شود وطرح دیگری جایگزین آن گردد.

اصل ششم- تعهد به انجام برنامه:پس از تهیه وتنظیم برنامه مراجع باید به اجرای آن ملزم ومتعهد گردد.داشتن یك طرح خوب به این معنی است كه مراجع مطمئنا” آن را خوب انجام می دهد.  بنابراین،واقعیت درمانگر می بایست از او تعهد بگیرد.تعهد به فرد انگیزه ی قوی تری می دهد كه طرح خود را تكمیل كند.تعهد بدین معنی است كه مراجع به درگیری ورابطه ی خودش با دیگری ارج می نهد و بنابراین،خود را درقبال درمانگر ملزم به اجرای طرح می كند.زیرا او خود ودرمانگر را توأما” درگیر با مسئله می كند.برای اینكه تعهد معنی دار شود وبه مرحله ی عمل درآید،باید قبل ازآن درگیری وارتباط عاطفی بوجود آید،رفتار فعلی شخص بررسی وارزشیابی شود وطرح مناسبی ریخته شود.

اصل هفتم- نپذیرفتن هرگونه عذروبهانه:مشاور باید مراجع را متوجه سازد كه بهانه تراشی قابل پذیرش نیست.زمانی كه مراجعان به تعهد خود عمل نمی كنند،قضاوت ارزشی آنها باید دوباره بررسی شود.اگر قضاوت ارزشی هنوزهم معتبر باشد،آنگاه طرح ریخته شده باید بررسی شود.اگر طرح طرح مناسبی باشد،مراجع یا باید تعهد دوباره بدهدویا آن طرح را رد كند.اگر آن را رد كند یا باید طرح جدیدی را تدوین نمایند و یا درمان را ترك كنند.اگر طرح را رد نكنند آن وقت درمانگرآنها راهمچنان متعهد نگه میداردوهرگز فردی راكه نیاز بكمك داردمعذور نمی داردوازاوهیچگونه عذروبهانه رابرای شكستی كه دراجرای طرح خورده اند،نمی پذیرد.در واقعیت درمانی هیچ نوع عذروبهانه ای قبول نمی شود.

اصل هشتم- حذف تنبیه:هر نوع اظهار نظر منفی و تحقیر كننده از طرف مشاور،تنبیه محسوب می شود.تنبیه نكردن به اندازه ی نپذیرفتن عذروبهانه اهمیت دارد.تنبیه به رابطه ی حسنه لطمه می زند،تعهد و مسئولیت رااز فرد سلب می كندوموجب تقویت هویت ناموفق می شود.تنبیه دردرگیری،احتمال هر نوع تغییررااز بین می برد.

ویژگی های دیگر واقعیت درمانی

  • بر انتخاب و مسئولیت تأكید می كند.
  • انتقال را رد می كند و معتقد است كه واقعیت درمانگران باید در كار حرفه ای خویش،خودشان باشند.
  • درمان را در زمان حال حفظ می كند.
  • از تمركز كردن روی نشانه ها اجتناب می كند.زیرا معتقد است كه نشانه ها فقط تا زمانی ادامه می یابند كه برای پرداختن به رابطه ای ناخوشایند یا ناكامی نیازهای اساسی،موردنیاز باشند.درمانگر تن به شنیدن نشانه ها و صحبت درباره گذشته نمی دهد وبرای پرداختن طولانی به گذشته یاكاوش كردن نشانه بدرمان طولانی منجر می شود.
  • دیدگاه های سنتی درباره ی بیماری روانی ودرمان بوسیله ی استفاده از دارو را به چالش طلبیده است.گلاسر اعتراف می كند كه صرف نظر از اینكه نشانه های مشكل روانی چقدر شدید بوده اند،هرگزداروی مغزی برای درمانجویان تجویز نكرده است.او تأكید داردكه داروی روانپزشكی عوارض جانبی جسمانی و روانی دارند.

منبع

آفتابی،کریم(1392)،واقعیت درمانی وکاهش کمرویی ونارسایی هیجانی دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی اردبیل

ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0